کودک درونم را در آغو*ش کشیدم؛ زمانی خودِ فرتوت و ناتوانم را در آینه گذر زمان بدیدم.
هیولایی که مرا به درون نابودی بلعیده بود؛ نامش زمان بود...
شاید اگر تصور کنم کودکم و کودکانه رفتار کنم؛ در رنجش این دنیای به اصطلاح بزرگسالانه کمتر خورد شوم و مانند یک خردسال، پاک بمانم از نحسیهای این دنیا.