نتایح جستجو

  1. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    همیشه به قلبت بگو كه ترس از رنج از خود رنج بدتر است، تاریكترین لحظهٔ شب لحظه پیش از برآمدن آفتاب است. کیمیاگر / پائولو_کوئیلو
  2. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    بعد مکثی‌ کرد و سپس گفت: «می‌دانی جلیل برای دفاع از خودش به زن‌هایش چی گفت؟ به دروغ به آن‌ها گفت که من خودم را به او تحمیل کرده‌ام. یعنی آن‌کار تقصیر من بوده. می‌فهمی؟ معنی زن‌ بودن توی‌ این دنیا همین است.» هزار خورشید تابان / خالد حسینی
  3. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    به راستی که «زندگی» واژهٔ عجیبی است. زخم‌های روی بدن خیلی زود التیام می‌یابند و کم‌کم که اثر زخم‌ها از بین خواهند رفت، فراموش می‌کنیم که روزی از همین زخم‌ها خون می‌چکید. نامه به کودکی که هرگز زاده نشد/ اوریانا فالاچی
  4. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    «میگی موضوع‌هایی که اینجا پیدا می‌کنم دلنشین نیستن؟» «نه مقصودم اینه که تو نمی‌تونی به صورتی قاطع از استادانت جدا بشی و راه دیگری پیش بگیری من بی تو خیلی تنها خواهم شد ونسان، ولی می‌دونم که باید از اینجا بری جایی در دنیا باید باشه که اون رو کاملاً از آن خودت بدونی من نمی‌دونم کجا خودت باید بگردی...
  5. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    چیزی هست به‌نام "وجدان" که می‌توانی به‌ آسانی با یک گلوله خلاصش کنی و برای همیشه از شر حضورِ تُرش‌ رویانه‌اش راحت شوی اما در این حال، دیگر هیچ گاه عطرِ شادیِ خالص را استشمام نخواهی کرد و صافی کم‌رنگ اما عمیقِ آرامش، بر زندگیت جای نخواهد گرفت. یک عاشقانه‌ی آرام / نادر ابراهیمی
  6. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    اما ونسان دیگر از پول در آوردن برای گالری شادمان نمی‌شد دیگر حوصله‌ی مشتریانی را که به آنجا می‌آمدند نداشت. این مشتریان تفاوت میان نقاشی خوب و بد را نمی‌دانستند و سلیقه‌ی تغییر ناپذیری برای انتخاب نقاشی‌های بی‌ارزش و ارزان داشتند. شور زندگی / ایروینگ استون
  7. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    نه غذایی هست، نه لباسی و نه آب پاکیزه‌ای، چیزی که بیش از اندازه داریم، بچه‌هایی هستند که کودکی‌شان را از دست داده‌اند. اما دردناک‌تر این است که این‌ها خوش‌شانس‌های‌ شان هستند. بادبادک باز/ خالد حسینی
  8. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    من نمی‌دانم این مردم چگونه می‌توانند خیانت کنند؟ شبی که بالشم را عوض می‌کنم تا صبح نمی‌توانم بخوابم. ویکتور هوگو
  9. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    فراموشی، تنها شیوه‌ی دفاعی است که برای ما انسان‌ها باقی مانده است. هر آنچه که به دست فراموشی سپرده شود دیگر نمی‌تواند به ما آسیبی برساند. مرد بی‌زبان - دیه‌گو مارانی
  10. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    اشتباه نکنید. خوب بودن را مسخره نمی‌کنم که تشریح کردنش خیلی مشکل‌تر از بدی است و خیلی هم پیچیده‌تر اما بعضی اوقات تحمل کردنش سخت است. آدمکش کور / مارگارت اتوود
  11. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    اگر قلب یکی رو بشکنی و بازم برات آرزوی بهترین‌ها رو داشته باشه بهترین آدم زندگی‌ات رو از دست دادی. سین زدی ولی جواب ندادی / آکیرا
  12. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    هیچ‌وقت درک درستی از حرف‌هایی که در حضورش زده می‌شود ندارد و آن‌ها را نمی‌فهمد، به انسانِ بدبین و بی اعتمادی تبدیل شده است. این بدگمانی و بدبینی خطرناک، از آنجایی شروع شده است که او حس کرده در میان انسان‌ها هیچ‌چیز کامل و عالی وجود ندارد. سقوط - آلبر کامو
  13. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    سعی می‌کنم زیاد فکر نکنم. دیگر فکر کردن هم باید مثل چیزهای دیگر سهمیه‌بندی شود. خیلی از مسائل ارزش فکر کردن ندارند. فکر کردن فرصت‌های آدم را از بین می‌برد. سرگذشت ندیمه - مارگارت اتوود
  14. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    هیچ‌کس نمی‌داند من چه حالی دارم، هیچ‌کس. دلم از تنهایی می‌پوسید و دردهای ناگفتنی توی دلم تلمبار می‌شد. سال بلوا / عباس معروفی
  15. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    بیشتر آدم‌هایی که برای خرید نقاشی‌ های چاپی می‌آمدند کوچک‌ترین چیزی درباره‌ی خریدشان نمی‌دانستند. برای جنس‌های بی‌ارزش بهایی گزاف می‌پرداختند...! شور زندگی / ایروینگ استون
  16. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    دل بستن همون لحظه‌ایه که با دستای خودت طناب غم رو دور گردنت می‌اندازی. يادداشت‌های زیرزمینی - داستایفسکی
  17. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    دل بستن همون لحظه‌ایه که با دستای خودت طناب غم رو دور گردنت می‌اندازی. يادداشت‌های زیرزمینی - داستایفسکی
  18. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    در درون من همیشه دو ابله وجود داشته است یکی به جز ماندن در مکانی‌که هست هیچ نمی‌خواهد و دیگری تصور می‌کند که در آینده‌ی نزدیک زندگی ممکن است اندکی کمتر سهمگین باشد. ساموئل بکت
  19. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    تنها در گورستان است که خونخواران و دژخیمان از بیدادگری خود دست می‌کشند. صادق هدایت
  20. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    زندگی ادامه دارد؛ درست مثل آن درد بی‌انتهایی که‌ بعد از نبود کسی در قلب‌تان به وجود می‌آید. نامه‌هایی از فانوس دریایی - اما کرول
عقب
بالا پایین