نتایح جستجو

  1. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    من‌ نمردم، ولی زنده هم نماندم. ناطور دشت - جی‌دی سلینجر
  2. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    طولی نکشید که متوجه شدم در تاریکی‌ تنها هستم. برای همین است که شوقِ بازی را کنار گذاشتم و برای همیشه خودم را سپردم به بی‌ شکلی‌، به بی‌ حرفی‌، به حیرت بدون کنجکاوی، به تاریکی‌، به سکندری خوردن‌های طولانی با دست‌های گشوده، و پنهان شدن. مالون می‌میرد / ساموئل بکت
  3. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    خنده‌ی کم‌رمقی روی ل*ب‌هاش دوید. گفت: "نمی‌دونم چرا کارِ ما فقیر بیچاره‌ها همه‌ش به خدا می‌افته!" جیرجیرک - احمد غلامی
  4. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    آدم‌ها همیشه هنگام هم‌جوابی و دعوا با تو، ایراد‌هایی از تو را به رُخت می‌کشند، که اغلب‌شان را خودت، به دلیل صمیمت به آن‌ها گفتی! پس دهانت را ببند. علفان - پویان گیلانی
  5. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    آیا می‌توانست توضیح بدهد که چرا بعضی وقت‌ها ذهن و فکرش این‌طور زیر سایه ابرهای سیاه نگرانی و تشویش قرار می‌گیرد؟ می‌توانست بگوید با آن‌که خانواده پر جمعیتی دارد چرا خودش را تنها و بی‌کس حس می‌کند؟ اللا کنجکاو شد یعنی در اطراف خودش هم هاله هست؟ اگر هست چه رنگ‌هایی دارد؟ رنگ‌هایش درخشانند یا مات و...
  6. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    برای همه آنچه از دست داده بودم و همه آنچه هرگز بدست نمی‌آوردم گریه کردم. قلب جنگجوی خورشید - سو لین تن
  7. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    گاهی وقت‌ها آدم شب بد می‌خوابد، وقتی‌که بیست و نه سالش است و می‌داند روز بعد قرار است بیدار شود و هم‌چنان مجرد باشد! در جامعه‌ای که شکست خورده‌ها فقط دخترهای مجردی‌اند که در یافتنِ شوهر ناکام مانده‌اند...! قصر آبی - مونتگمری
  8. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    و من همیشه همین‌طور خواهم بود می‌دانم. نمی‌توانم جلوی ترسم را بگیرم اصلاً نمی‌دانم زندگی کردن بدون ترس چگونه است. قصر آبی / لوسی ماد مونتگمری
  9. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    ترس از فقر سال‌های پیری، ترس ترس ترس او هیچ‌وقت نمی‌توانست از ترس بگریزد ترس مثل تار عنکبوتی آهنی او را در خود گیر انداخته بود. فقط در قصر آبی‌اش می‌توانست آرامش موقتی بیابد. قصر آبی / لوسی ماد مونتگمری
  10. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    در درونم صداهایی هست، نجواهایی، که گاهی از فرط بلندی‌شان فکر می‌کنم دیوانه شده‌ام. جنایت و مکافات - داستایفسکی
  11. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    اما نشکسته بودم. لازم نبود همه‌چیز شکسته شود، فقط به این دلیل که چیزی شکسته است. من مجبور نبودم بشکنم. مغازه‌ی جادویی/ جیمز دوتی
  12. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    به چلچله‌ها نگاه کرد که بالای سرمان پَر می‌زدند چه می‌دانست که همین پرنده‌های کوچک قشنگ چه دماری از روزگار آدم در می‌آورند. سمفونی مردگان / عباس معروفی
  13. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    خب، از این به بعد چه اتفاقی می‌افتد؟ به کجا می‌رویم؟ آیا مکانی به نام بهشت وجود دارد؟ + خیر جاناتان، چنین مکانی وجود ندارد بهشت یک مکان نیست و یک زمان هم نیست؛ بهشت یعنی کامل شدن. جاناتان مرغ دریایی - ریچارد باخ
  14. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    اما روزگار همیشه یک‌جور نبود. روزهای خوب بود و روزهای بد هم بود و ما بزرگتر که می‌شدیم بدتر می‌شد. سمفونی مردگان / عباس معروفی
  15. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    من دنبال چیزی می‌گشتم که گمش کرده‌ام. دارم رفته‌رفته تبدیل به آدمی می‌شوم که به فکر کردن فکر می‌کند حالا فکر کردن برای من عادت شده هدف شده همه‌اش دلم می‌خواهد بنشینم و فکر کنم مهم نیست که دست‌هام به چه‌کاری مشغولند. سمفونی مردگان / عباس معروفی
  16. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    مردم برای اینکه خود محاکمه نشوند، در قضاوت و محاکمه کردن اطرافیانشان؛ شتاب می کنند... سقوط - البرکامو
  17. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    اشک‌های جهان مقادیری ثابت هستند. به ازای هر یک نفری‌که شروع به گریه کردن می‌کند، جای دیگر کسی گریه کردن را متوقف می‌کند. در مورد خنده هم همینطور است. ساموئل بکت / در انتظار گودو
  18. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    فقط می‌خواستم در کنارش باشم. همیشه در هاله‌ی او، در پرتو او، تا آخر عمر، غیر از این هیچ نمی‌خواستم. قمارباز - داستایفسکی
  19. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    آدم می‌تواند سال‌ها کنار کسی زندگی کند و حتی نفهمد که او چقدر بیگانه است. عقاید یک دلقک - هاینریش بل
  20. سونی

    کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

    چون به محض صحبت کردن اختلاف عقیده پیدا می‌کنند، بحث می‌کنند، به هیجان میان و حمله‌ی بیماری شون رو جلو می‌اندازند. در نتیجه آموخته‌اند که تنها راه زندگی رعایت سکوت محضه این زندگی با مرگ چه فرقی داره؟ شور زندگی / ایروینگ استون
عقب
بالا پایین