کاش بر ساحل رودی خاموش
عطر مرموز گیاهی بودم
چو بر آن جا گذرت می افتاد
به سرا پای تو ل*ب می سودم
کاش چون نای شبان می خواندم
به نوای دل دیوانه ی تو
خفته بر هودَج مواج نسیم
می گذشتم ز در خانه ی تو
کاش چون پرتو خورشید بهار
سحر از پنجره می تابیدم
از پس پرده ی لرزان حریر
رنگ چشمان تو را می دیدم
کاش...