نتایح جستجو

  1. ز

    فراخوان فراخوان جذب گوینده

    سلام وقتتون بخیر اعلام آمادگی
  2. ز

    چالش چالش ادبی | نـگـارش گـروهـی دلنـوشته

    اعلام آمادگی کسی رو نمی‌شناسم برای همین تک نفره
  3. ز

    پایان همکاری دفتر مشاوره‌ی نویسندگی {Narcissus yousefi}

    ویرایش شده رمانم رو بفرستم ببنید
  4. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    به نام خدا نام نویسنده: زینب کدخدا نام اثر: طغیانِ کلمات ویراستاران: ♡Scylla♡ و ♡reihana ژانر: اجتماعی سطح اثر: فاقد تگ ویراستاران: @سادات.۸۲ و @آیناز تابش کپیست: @Bluesky می‌دونی چیه؟ بعضی وقتا بعضی از حرفا شاید برایی گوینده که داره میگه معنی نداشته باشه؛ ولی وقتی می‌زنی، خودش معنی پیدا...
  5. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    اون‌هایی که از همه بیشتر ادعای رفاقت می‌کنن از همه نارفیق‌ترن؛ یه روزی بزرگ‌ترین دشمن آدم می‌شن همون‌هایی که به شرافتشون قسم می‌خوردن که هیچ‌وقت بهت از پشت نارو نمی‌زنن و با خنجر‌هاشون قلبت رو خط خطی نمی‌کنن ولی دقیقاً همون‌ها هستن که این کار رو خیلی دقیق و درست انجام میدن!
  6. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    یک زمانی وقتی تا می‌خندیدم همه بهم هشدار می‌دادن آروم‌تر، یواش‌تر، چه خبرته؟! اما الان درحسرت یک خنده اون شکلی هستم. دیگه مثل قدیم‌ها که تقی به توقی می‌خورد ازخنده غش می‌کردم، نمی‌خندم. برعکس الان اگه یک جوک خنده‌دار هم برام تعریف کنن خندم نمیاد؛ ته تهش یک لبخنده فیک که خودم ساختمش میاد رو لبم...
  7. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    ثابت شدن آدم‌ها مثل حکاکی رو سنگه؛ همون قدر سخت، طاقت فرسا!
  8. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    دورم پره از آدمای گربه صفت، که فقط تا وقتی براشون منفعت داشته باشم دور و برم هستن.
  9. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مثل آسمان باید بود؛ برای افراد منفی زندگی غروب کن، برای افرادی که تو را دوست دارن همیشه بتاب، گرما بخش باش برایشان. برای بد خواهانت همیشه در مرکز آسمان باش طوفانی به پا کن که انگشت به دهان بمانند.
  10. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    زیبایی هر سختی به این که با قدرت جنگید و کم نیاورد مثل بالا رفتن از کوه رفتنش سخته ولی اون بالا لذتش بیشتر.
  11. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    جوری باش که خودت می‌خوای نه جوری که مردم می‌خوان. یادت باشه تو به دنیا اومدی تا برای خودت باشی، برای خودت زندگی کنی نه برای دیگران!
  12. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    با خودت تکرار کن! مهم نیست کی چی میگه، مهم نیست کی چه انتخابی داره، مهم نیست عقیده کی چه شکلیه، مهم نیست کی راجب من چه فکری می‌کنه، مهم خودمم مهم زندگی منه‌، مهم انتخاب و عقیده‌های خودمه و قرار نیست من راجبشون به کسی توضیحی بدم چون زندگی من به کسی ربطی ندارد.
  13. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    با خودت تکرار کن! من فقط و فقط برای خودم زندگی می‌کنم نه برای مردم... زندگی کوتاه‌ست پس دلیلی نداره وقتم و لحظه‌های گران‌بهای زندگیم واسه فکر به حرف‌های دیگران تلف کنم. کسی که قرار پرونده من رو بنویسه خدا هست نه مردم. من واسه خودم زندگی می‌کنم، تو هم سعی کن واسه خودت زندگی کنی چون عمر آدما خیلی...
  14. ز

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ]

    سلام خسته نباشید درخواست جلد داشتم Thread 'دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان' https://forum.cafewriters.xyz/threads/%D8
  15. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    حرف‌‌زیاد؛ خسته از سخن گفتن‌، چه کلامی بهتر از سکوت. سکوت بهترین حرف، بهترین مُهر پایان پرمعنا.
  16. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    نامه‌ای به خودم: زندگی‌؛ پر از فراز و نشیب‌های‌ سخت، آسونه پر از ناراحتی‌ها، دل گرفتگی‌ها، شادی‌ها، خنده‌ها، پر‌ از‌ درد و‌ لذ*ت‌هاست، پر از لحظه‌های تکرار نشدنی‌. زندگی هیچ‌کس هیچ‌وقت یک نواخت بدون فراز و نشیب نبوده. این فقط استقامت‌ آدم‌ها‌ رو‌ تو اون لحظه‌ها و روز‌های پر از درد، خستگی،...
  17. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    در اوج ناامیدی بسی امید‌ است یعنی چی؟ یعنی یوسفی که بی‌هیچ امیدی از باز شدن درهای پشت سرش به سمت آن‌ها دوید. خدایی که هفت در قفل شده را برای یوسف باز کرد. حتماً در زمان ناامیدی و مأیوس بودن تو درهایی را برایت باز می‌کند که خودت هم باور نخواهی کرد. هیچ‌وقت نگو نمیشه حتما میشه.
  18. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    شنیدی میگن: در اوج ناامیدی بسی امید‌ است. پس هیچ‌وقت ناامید نشو. هیچ‌وقت از رسیدن به هدف‌هات دل‌سرد نشو‌‌. میشه، اگه بار اول نشود، بار دوم میشه، اگه بار دومم نشود بار سوم حتماً میشه؛ اگه بار سوم هم نشود انقد تلاش کن، انقد‌ با‌ سختی‌ها بجنگ تا بشه.
  19. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    هیچ‌وقت به هیچ‌کس اجازه نده بهت بی‌احترامی کنه، بهت توهین کنه، انتخاب‌هات رو ببره زیر سوال، هیچ‌وقت نذار شخصیتت رو تخریب کنند. حتی به خودت هم این اجازه رو نده. هیچ‌وقت برای خنداندن دیگران خود تخریبی نکن. خودت که به خودت احترام و ارزش قائل نباشی حتی خانواده‌ات هم برات احترامی قائل نمیشن و تو رو...
  20. ز

    اتمام یافته دلنوشته طغیانِ کلمات| زینب کدخدا کاربر انجمن کافه نویسندگان

    یه وقتایی دلت یه نفر رو می‌خواد که نمی‌تونی داشته باشیش مثله همون اسباب‌بازی که تو بچگی می‌خواستی ولی هیچ‌وقت نداشتیش. دلت آرامش وجودش رو می‌خواد ولی شرمنده دلت میشی چون نداریش، همش دوست داری صداش رو بشنوی، باهاش حرف بزنی، از نزدیک ببینیش، بغلش کنی، بهش بگی چه‌قدر دوستش داری. ولی یه صدا از اعماق...
عقب
بالا پایین