انجمن کافه نوییندگان
ده سال بعد از حال این روزام
با کافه های بی تو درگیرم
گفتم جهان بی تو یعنی مرگ
ده سال ِ رفتی و نمی میرم
ده سال بعد از حال این روزام
تو توی آغو*ش یکی خوابی
من گفتم و دکتر موافق نیست
تو بهتر از قرصای اعصابی
ده سال بعد از حال این روزام
من چهل سالم می شه و...
انجمن کافه نویسندگان
اشتباه میکنند بعضیها
که اشتباه نمیکنند!
باید راه افتاد،
مثل رودها که بعضی به دریا میرسند
بعضی هم به دریا نمیرسند.
رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد!
تارهای بیکوک و
کمانِ بادِ ولنگار
باران را
گو بیآهنگ ببار!
غبارآلوده، از جهان
تصویری باژگونه در آبگینهی بیقرار
باران را
گو بیمقصود ببار!
لبخندِ بیصدای صد هزار حباب
در فرار
باران را
گو بهریشخند ببار!
چون تارها کشیده و کمانکشِ...
اجمن شعر
احمد شاملو
احمد شاملو و آیدا
اشعار احمد شاملو
انجمنانجمن ادبی
انجمن تکست
انجمن رمان نویسی
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
انجمنشعرانجمنشعر و ادب
انجمن فرهنگی
شاملو