انجمن شعر و ادب

  1. BluęЯosę

    شعر اشعار صائب تبریزی

    ◇◆◆ چه خیال است، که دیوانه و شیدا نشویم؟ بوی مُشکیم، محال است که رسوا نشویم عشق، ما را ،پی کاری به جهان آورده است ادب این است، که مشغول تماشا نشویم.. ،صائب تبریزی
  2. Monji

    شعر اشعار شیخ بهایی

    در میکده دوش، زاهدی دیدم مس*ت تسبیح به گردن و صراحی در دست گفتم: ز چه در میکده جا کردی؟ گفت: از میکده هم به سوی حق راهی هست
  3. Monji

    شعر اشعار عرفی شیرازی

    تا کی فروشم آخر بی سود گوهر مهر هر چند گفته باشم من دوستم زیان را من بلبل بهشتم اما درین گلستان در روز بد نهادم بنیاد آشیان را #عرفی_شیرازی
  4. K

    شعر اشعار خاقانی

    .
  5. K

    شعر اشعار حسین غیاثی

    انجمن کافه نوییندگان ده سال بعد از حال این روزام با کافه های بی تو درگیرم گفتم جهان بی تو یعنی مرگ ده سال ِ رفتی و نمی میرم ده سال بعد از حال این روزام تو توی آغو*ش یکی خوابی من گفتم و دکتر موافق نیست تو بهتر از قرصای اعصابی ده سال بعد از حال این روزام من چهل سالم می شه و...
  6. K

    شعر اشعار حسین صفا

    شانه خالی نمی ‌كنم ، زیرا با تو همواره رو به رو هستم باش تا صبح دولتم بدمد شانه خالی نكن، بگو هستم !
  7. ن

    شعر اشعار مهدی اخوان ثالث

    شرح دلتنگی من بی تو فقط یک جمله‌ست تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم... [مهدی اخوان ثالث]
  8. K

    شعر اشعار سید علی صالحی

    انجمن کافه نویسندگان اشتباه می‌کنند بعضی‌ها که اشتباه نمی‌کنند! باید راه افتاد، مثل رودها که بعضی به دریا می‌رسند بعضی هم به دریا نمی‌رسند. رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد!
  9. م

    شعر اشعار عباس معروفی

    وقتی تمام جاده ها را به سوی خانه ات پیاده بال میزنم پشت پنجره خوابت بگیرد دلتنگ میشوی یا کتاب میخوانی؟ پرواز هم مثل شنا به جایی بند نیست دستم را بگیر تو را یاد بگیرم بانوی زیبای من!
  10. Birdy

    شعر اشعار محمد شمس لنگرودی

    چیز بدی نیست جنگ شکست می خورم اشغالم میکنی..
  11. نازلـی

    دلنوشته [ علی قاضی نظام ]

    تمام اتفاقاتِ روى كره ىِ زمين، دليل ميخواهد جانم.. از صبح كه چشمانت را باز ميكنى تا شب كه روى هم ميگذاريشان بايد دليل داشته باشى... باور كن بايد يك نفر باشد، كه زندگى ات را به جريان بياندازد.. يك نفر كه حدِ فاصلِ مبداء و مقصدهايت ، دلش برايت هزار راه برود.. آنها كه يار ندارند زندگى نميكنند،...
  12. ا

    شعر اشعار خیام نیشابوری

    در گوش دلم گفت فلک پنهانی حکمی که قضا بود ز من میدانی در گردش خویش اگر مرا دست بدی خود را برهاندمی ز سرگردانی
  13. ن

    شعر اشعار مولانا

    ای جان جهان جز تو کسی کیست بگو بی‌جان و جهان هیچ کسی زیست بگو من بد کنم و تو بد مکافات دهی پس فرق میان من و تو چیست بگو -مولانا-
  14. سُرمه.

    شعر اشعار احمد شاملو

    تارهای بی‌کوک و کمانِ بادِ ولنگار باران را گو بی‌آهنگ ببار! غبارآلوده، از جهان تصویری باژگونه در آبگینه‌ی بی‌قرار باران را گو بی‌مقصود ببار! لبخندِ بی‌صدای صد هزار حباب در فرار باران را گو به‌ریشخند ببار! چون تارها کشیده و کمان‌کشِ...
عقب
بالا پایین