تارهای بیکوک و
کمانِ بادِ ولنگار
باران را
گو بیآهنگ ببار!
غبارآلوده، از جهان
تصویری باژگونه در آبگینهی بیقرار
باران را
گو بیمقصود ببار!
لبخندِ بیصدای صد هزار حباب
در فرار
باران را
گو بهریشخند ببار!
چون تارها کشیده و کمانکشِ...
اجمن شعر
احمدشاملواحمدشاملو و آیدا
اشعاراحمدشاملو
انجمن
انجمن ادبی
انجمن تکست
انجمن رمان نویسی
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
انجمن شعر
انجمن شعر و ادب
انجمن فرهنگی
شاملو