اشعار شاعران پارسی

  1. م

    شعر «اشعـار فرامرز عرب عامری»

    گر پا دهد برای تو سر نیز می‌دهم اینجا به دل سپردن من گیر داده‌اند - فرامرز عرب عامری
  2. ابتـهاج

    شعر اشعار سیاوش کسرایی

    همواره عطر باور من در هوا پر است ... بسیار گل که از کف من برده است باد اما من غمین گل های یاد کس را پرپر نمی کنم من مرگ هیچ عزیزی را باور نمی‌کنم می ریزد عاقبت یک روز برگ من یک روز چشم من هم در خواب می شود زین خواب چشم هیچ کسی...
  3. ابتـهاج

    شعر اشعار سید تقی سیدی

    خواب ... می تواند که تو را سخت زمینگیر کند درد یک بغض اگر بین گلو گیر کند اسمان بر سرم اوار شد ان لحظه که گفت قسمت این است بنا نیست که تغییر کند گفت امید به وصل من و تو نیست که نیست قصد کردست که یک روزه مرا پیر کند گفت دکتر من و تو مشکلمان کم خونیست خون دل میخورم ای کاش که تاثیر کند در...
  4. ابتـهاج

    شعر اشعار معینی کرمانشاهی

    آن‌جا که تویی، غم نبود، رنج و بلا هم مستی نبود، دل نبود، شور و نوا هم این‌جا که منم، حسرت از اندازه فزون‌ست خود دانی و، من دانم و، این خلق خدا هم آن‌جا که تویی، یک دل دیوانه نبینی تا گرید و گریاند از آن...
  5. Monji

    شعر اشعار بیدل دهلوی

    نفس آشفته می‌ دارد چو گل جمعیت ما را پریشان می‌ نویسد کلک موج احوال دریا را در این وادی‌ که می‌ بایدگذشت از هر چه پیش آید خوش‌ آن رهرو که در دامان دی پیچید فردا را
  6. Monji

    شعر امیرخسرو دهلوی

    هر شبی پیش چراغی سوز خود گویم، از آنک سوخته با سوخته بیرون فشاند سوز خویش در دلم باز آمد او، یاری کن، ای خون جگر تا بگریم سیر من بر روزگار و روز خویش
  7. K

    شعر اشعار علیرضا اسفندیاری

    همیشه می گفت: تا به امروز کسی را به اندازه ی من دوست نداشته است... اما من هرگز به او نگفتم که اصلا قبل از او کسی را دوست نداشته ام...
عقب
بالا پایین