با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
رمان: فراسوی عشق
ژانر: تراژدی
ناظر: @Atryssa.RA
مقدمه:دلی شکست! نه صدایی شنیده شد و نه آن را احساس کردی! اما من ماندم و خرده شیشه های قلبم!
غرور ناتوان و ترک برداشتهام!
و چشمانی نیمه پر... .
نیمه آن اشک و نیمهی دیگر آن چهرهی تو! که آن هم تار دیده میشد.
من را باور نکردی. نشد باورت کنم نیست...