تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

داستان کوتاه داستان کوتاه فراسوی عشق | Stone Heartو Negin کاربران انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است.
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
1,337
3,826
133
...
وضعیت پروفایل
...
رمان: فراسوی عشق
ژانر: تراژدی
ناظر: @Atryssa.RA
مقدمه:دلی شکست! نه صدایی شنیده شد و نه آن را احساس کردی! اما من ماندم و خرده شیشه های قلبم!
غرور ناتوان و ترک برداشته‌ام!
و چشمانی نیمه پر... .
نیمه آن اشک و نیمه‌ی دیگر آن چهره‌ی تو! که آن هم تار دیده می‌شد.
من را باور نکردی. نشد باورت کنم نیست!
تو نخواستی باورم کنی.
بیا رو راست باشیم... .
تو رو راست نبودی!
من را شکستی. زیر پا گذاشتی.
هم عشق جفتمان را،
و هم دل شکسته‌ام را... .
درد داشت، اما خوب می‌شود!
قوی نبودم... خودت هم خوب می‌دانی!
برای همین من را تنها گذاشتی.
اما تو تنها نبودی؛ پشیمانی خنجر زدن‌هایت همراهت بود!
راه برگشتی وجود ندارد.
یادت باشد، زخم خنجرت بدجور قدرت بخشید به این قلب تکه تکه شده‌ا‌م!

خلاصه:
بیاییم قبل از هر حرفی آن را ذره ذره بجویم و قورتش بدهیم نه این که همه را ببلعیم و آن روی سر طرف بالا بیاوریم. بیاییم و منطقی باشیم نه بی‌منطق... .
بیاییم و قبل انجام کاری فکر کنیم تا باعث نشویم قلبی شکسته بشود
بیاییم و حق و ناس به گردنمان نباشد، حق و ناس همیشه پول و دارایی و ثروت نیست؛ گاهی اشکی است، گاهی آه درون سینه ای است، گاهی حق و ناس یک قلب شکسته شده است!


درباره دختری به اسم نیلوفر پورعلیه که تهمتی بهش زده میشه و از خونه پدریش بیرون انداخته میشه و بدون داشتن جایی مجبور میشه به راه جلو حرکت کند.
آیا جایی برای ماندن دارد؟!
آیا می‌تواند کسانی که باعث قلب شکسته‌اش شده‌اند ببخشد؟!
آیا می‌تواند؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شاعر انجمن
شاعر انجمن
مدیر بازنشسته
Oct
855
1,548
103
غمی که پایان ندارد...
وضعیت پروفایل
الا بذکر الله تطمئن قلوب
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا