شر نو

  1. K

    شعر اشعار علیرضا بدیع

    غیر شیدایی مرا داغی به پیشانی نبود من‌که پیشانی نوشتم جز پریشانی نبود همدمی ما بین آدم‌ها اگر می‌یافتم آه من در سینه‌ام یک عمر زندانی نبود دوستان رو به رو و دشمنان پشت سر هرچه بود آیین این مردم مسلمانی نبود خار چشم این و آن گردیدن از گردن‌کشی‌ست دسترنج کاج‌ها غیر از پشیمانی نبود چشم کافرکیش...
عقب
بالا پایین