او به من حمله خواهد کرد. من به غفلتهایی که در زندگی کردم برکت دادم و خوشحال شدم که میتوانم در باغ تنها بمانم و با سنگریزهها بازی کنم و حشرات را تماشا کنم و به آبی بودن آسمان خیره شوم. گرچه تنهایی، من را به طور طبیعی به وجد آورد؛ اما تمایل من به تفکر، ابتدا با حادثهای برانگیخته شد که به شما...
از نظرم خواننده این گروه یک نابغه به تمام معنا بود. بنابراین بدون هیچ مقدمهای سریع گفتم:
ـ فقط بگو کی؟
تینی با هیجان گفت:
ـ فعلاً جایی که برنامه اجرا میشه رو نمیدونم اما الان میخوام به جین زنگ بزنم اون هم مثل تو عاشق این بند هستش. فقط سریعتر همون جای همیشگی باش تا من بیام!
من که تقریباً...
_ ونسای عزیزم چرا بهش یه فرصت نمیدی تا بهت نزدیک بشه، اینجوری میتونی بفهمی این عشق به وجود میاد یا نه؟
سری تکون دادم، هیچکس من رو درک نمیکرد.
ماشین جلوی رستوران بزرگ و مجللی متوقف شد و با یه نگاه سرسری میتونستی بفهمی این رستوران معروف ۵ ستاره است.
خانم کوهن ذوق زده گفت:
- این رستوران مورد...