بخش دوم :
مقالات اين بخش ما را به تفكر درباره اين امر تشويق ميكند كه چگونه ميتوان جهانبيني اسلامي معاصر را در زمينه معضلات زيستمحيطي فعلي به كار برد.
الف) نخستين مقاله اين فصل به قلم دكتر سيد حسين نصر و تحت عنوان "اسلام، دنياي اسلامي معاصر و بحران زيستمحيطي" ارائه شده است. وي در اين مقاله به موانع زيادي كه بر سر راه تحقق اخلاقيات زيستمحيطي اسلام در دنياي معاصر وجود دارد اشاره و راههايي را براي غلبه بر اين موانع پيشنهاد ميكند.
ب) ماويل عزالدين، يكي از نخستين انديشمندان مسلماني است كه مسائل زيست محيطي را بهمثابه معضلي اساسي مطرح كرد. وي در مقاله خود "اسلام و محيط زيست : فرضيه و عمل" به مسائلي چون بحرانهاي آلودگي، كمبود آب و ديگر معضلات پيش روي جهان اسلام اشاره ميكند.
ج) نعمان الحق در مقالهاي با عنوان "اسلام و زيست بوم: اصلاح و بازسازي" با مراجعه به منابع اصلي اسلام يعني قرآن، حديث و شريعت اسلامي، در جست وجوي كشف اين مطلب است كه چگونه اسلام سنتي ميتواند مسلمانان را در مواجهه با معضلات زيستمحيطي هدايت كند.
د) عبدالعزيز سعيد و ناتان سي. فانك، به قرائتي زيست محيطي از مفاهيم سنتي اسلام مانند "توحيد" و "سلام" (صلح) ميپردازند و معتقدند كه مسائل زيستمحيطي ناشي از ناديده گرفتن معناي واقعي "اسلام" است كه آن هم به علت غفلت از توحيد به وجود آمده است.
عثمان عبدالرحمان ليولين در مقاله خود : "مبنايي براي ايجاد رشته حقوق زيستمحيطي اسلامي" نگاهي كلي و جامع به كيفيت تعامل شريعت سنتي اسلامي با مديريت زيستمحيطي ميافكند و راهحلهايي مشخص براي تفسير اين قوانين و اجراي آنها پيشنهاد ميكند.
و) مقاله بعدي با عنوان "محيط زيستگرايي اسلامي: موضوعي در خور بررسي" به قلم ريچارد سي فالتس راه عبور از نظريهپردازي تا عمل را با نشاندادن چگونگي كاربردي شدن اصول اسلامي در حفاظت از محيط زيست در سطوح عمومي بررسي ميكند.
ز) كاوه افراسيابي در مقاله "به سوي الهيات زيستمحيطي اسلام" بر اين عقيده است كه اگرچه اسلام داراي منابع مهمي درباره احترام به محيط زيست است اما متفكران مسلمان بايد گامي فراتر بنهند و در صورتي كه انتظار دارند كه سنت بهطور موثر به بحرانهاي فعلي پاسخ دهد، بايد به بازنگري بعضي از پيشفرضهاي اوليه خود بپردازند.
مقالات اين بخش ما را به تفكر درباره اين امر تشويق ميكند كه چگونه ميتوان جهانبيني اسلامي معاصر را در زمينه معضلات زيستمحيطي فعلي به كار برد.
الف) نخستين مقاله اين فصل به قلم دكتر سيد حسين نصر و تحت عنوان "اسلام، دنياي اسلامي معاصر و بحران زيستمحيطي" ارائه شده است. وي در اين مقاله به موانع زيادي كه بر سر راه تحقق اخلاقيات زيستمحيطي اسلام در دنياي معاصر وجود دارد اشاره و راههايي را براي غلبه بر اين موانع پيشنهاد ميكند.
ب) ماويل عزالدين، يكي از نخستين انديشمندان مسلماني است كه مسائل زيست محيطي را بهمثابه معضلي اساسي مطرح كرد. وي در مقاله خود "اسلام و محيط زيست : فرضيه و عمل" به مسائلي چون بحرانهاي آلودگي، كمبود آب و ديگر معضلات پيش روي جهان اسلام اشاره ميكند.
ج) نعمان الحق در مقالهاي با عنوان "اسلام و زيست بوم: اصلاح و بازسازي" با مراجعه به منابع اصلي اسلام يعني قرآن، حديث و شريعت اسلامي، در جست وجوي كشف اين مطلب است كه چگونه اسلام سنتي ميتواند مسلمانان را در مواجهه با معضلات زيستمحيطي هدايت كند.
د) عبدالعزيز سعيد و ناتان سي. فانك، به قرائتي زيست محيطي از مفاهيم سنتي اسلام مانند "توحيد" و "سلام" (صلح) ميپردازند و معتقدند كه مسائل زيستمحيطي ناشي از ناديده گرفتن معناي واقعي "اسلام" است كه آن هم به علت غفلت از توحيد به وجود آمده است.
عثمان عبدالرحمان ليولين در مقاله خود : "مبنايي براي ايجاد رشته حقوق زيستمحيطي اسلامي" نگاهي كلي و جامع به كيفيت تعامل شريعت سنتي اسلامي با مديريت زيستمحيطي ميافكند و راهحلهايي مشخص براي تفسير اين قوانين و اجراي آنها پيشنهاد ميكند.
و) مقاله بعدي با عنوان "محيط زيستگرايي اسلامي: موضوعي در خور بررسي" به قلم ريچارد سي فالتس راه عبور از نظريهپردازي تا عمل را با نشاندادن چگونگي كاربردي شدن اصول اسلامي در حفاظت از محيط زيست در سطوح عمومي بررسي ميكند.
ز) كاوه افراسيابي در مقاله "به سوي الهيات زيستمحيطي اسلام" بر اين عقيده است كه اگرچه اسلام داراي منابع مهمي درباره احترام به محيط زيست است اما متفكران مسلمان بايد گامي فراتر بنهند و در صورتي كه انتظار دارند كه سنت بهطور موثر به بحرانهاي فعلي پاسخ دهد، بايد به بازنگري بعضي از پيشفرضهاي اوليه خود بپردازند.
آخرین ویرایش توسط مدیر: