تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
شاعر انجمن
مدیر بازنشسته
May
6,565
15,438
218
میان ستاره‌ای
هیچ آفریده ئی به جمال فریده نیست

این لطف و این عفاف به هیچ آفریده نیست



آن سروناز هم که به باغ ارم در است

فرد و فرید هست و لیکن فریده نیست



نرگس دریده چشم به دیدار او ولی

دیدار آفتاب به چشم دریده نیست



در بزم او که خفته فرو پلک چشمها

غیر از دل تپیده و رنگ پریده نیست



هر آهوئی به هر چمنی می چرد ولی

آن آهوئی که در چمن او چریده نیست



زلفش بریده رشته پیوند دل ولی

خود رشته ای که دل دمی از وی بریده نیست



از شهریار غیر گناه مجردی

یک نقطه سیاه دگر در جریده نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
شاعر انجمن
مدیر بازنشسته
May
6,565
15,438
218
میان ستاره‌ای
چه شد آن عهد قدیم و چه شد آن یار ندیم

خون کند خاطر من خاطره عهد قدیم



چه شدن آن طره پیوند دل و جان که دگر

دل بشکسته عاشق ننوازد به نسیم



آن دل بازتر از دست کریمم یارب

چون پسندی که شود تنگتر از چشم لئیم



عهد طفلی چو بیاد آرم و دامان پدر

بارم از دیده به دامان همه درهای یتیم



یاد بگذشته چو آن دور نمای وطن است

که شود برافق شام غریبان ترسیم



یا به آهو روشان انس وصفا ده یارب

یا ز صاحبنظران بازستان ذوق سلیم



سیم و زر شد محک تجربه گوهر مرد

که سیه باد بدین تجربه روی زر و سیم



دردناک است که در دام شغال افتد شیر

یا که محتاج فرومایه شود مرد کریم



نشود مرغ چمن همنفس زاغ و زغن

“روح را صحبت ناجنس عذابیست الیم”



دولت همت سلطان قناعت خواهم

تا تمنا نکنم نعمت ارباب نعیم



هم از الطاف همایون تو خواهم یارب

در بلایای تو توفیق رضا و تسلیم



نقص در معرفت ماست نگارا ور نه

نیست بی مصلحتی حکم خداوند حکیم



شهریارا به تو غم الفت دیرین دارد

محترم دار به جان صحبت یاران قدیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا