تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

شعر اشعار عبید زاکانی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Oct
3,061
8,743
193
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
هرگز دلم ز کوی تو جائی دگر نرفت
یکدم خیال روی توام از نظر نرفت

جان رفت و اشتیاق تو از جان بدر نشد
سر رفت و آرزوی تو از سر بدر نرفت

هرکو قتیل عشق نشد چون به خاک رفت
هم بیخبر بیامد و هم بی‌خبر برفت

در کوی عشق بی سر و پائی نشان نداد
کو خسته دل نیامد و خونین جگر نرفت

عمرم برفت در طلب عشق و عاقبت
کامی نیافت خاطر و کاری بسر نرفت

شوری فتاد از تو در آفاق و کس نماند
کو چون عبید در سر این شور و شر نرفت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Oct
3,061
8,743
193
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
دل در پی عشق دلبرانست هنوز
وز عمر گذشته در گمانست هنوز
گفتیم که ما و او بهم پیر شویم
ما پیر شدیم و او جوانست هنوز
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Oct
3,061
8,743
193
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
خوش بود گر تو یار ما باشی
مونس روزگار ما باشی
روزکی همنشین ما گردی
شبکی در کنار ما باشی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Oct
3,061
8,743
193
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
ز من مپرس که بر من چه حال میگذرد
چو روز وصل توام در خیال میگذرد
جهان برابر چشمم سیاه میگردد
چو در ضمیر من آن زلف و خال میگذرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Oct
3,061
8,743
193
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
زین گونه که این شمع روان می‌سوزد
گوئی ز فراق دوستان می‌سوزد
گر گریه کنیم هر دو با هم شاید
کو را و مرا رشته جان می‌سوزد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Oct
3,061
8,743
193
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
گر وصل تو دست من شیدا گیرد
وین درد و فراق راه صحرا گیرد
هم حال من از روی تو نیکو گردد
هم کار من از قد تو بالا گیرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Oct
3,061
8,743
193
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
دوشم غم تو ملک سویدا گرفته بود
دودم ز سینه راه ثریا گرفته بود

جان را ز روی لعل تو در تنگ آمده
دل را ز شوق زلف تو سودا گرفته بود

میدید شمع در من و میسوخت تا به روز
زآن آتشی که در من شیدا گرفته بود

از دیده‌ام خیال تو محروم گشت باز
کاطراف خانه‌اش همه دریا گرفته بود

میخواست خرمی که کند در دلم وطن
تا او رسید لشگر غم جا گرفته بود

صبر از برم رمید و مرا بیقرار کرد
گوئی مگر که خاطرش از ما گرفته بود

مسکین عبید را غم عشقت بکشت از آنک
او را غریب دیده و تنها گرفته بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Oct
3,061
8,743
193
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
یارب از کرده به لطف تو پناه آوردیم
به امید کرمت روی به راه آوردیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Oct
3,061
8,743
193
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
یارب از کرده به لطف تو پناه آوردیم
به امید کرمت روی به راه آوردیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Oct
3,061
8,743
193
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
هرگز کسی به خوبی چون یار ما نباشد
مه را نظیر رویش گفتن روا نباشد

موئی چنان خمیده چشمی چنان کشیده
در چین به دست ناید و اندر ختا نباشد

با او همیشه ما را جز لاله در نگیرد
با ما همیشه او را جز ماجرا نباشد

گر حال من نپرسد عیبش مکن که هرگز
سودای پادشاهی حد گدا نباشد

ما کشتگان عشقیم همچون عبید ما را
عقلی سلیم نبود صبری بجا نباشد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا