همگانی باباهاتون تو خونه چی صداتون میکنن؟
- شروع کننده موضوع نِگینـا☼︎
- تاریخ شروع
- بازدیدها 1,162
- پاسخ ها 45
-
- برچسب ها
- باباها تالار سرگرمی لقب خاص
اممم هول نکنین... .
خب زمانی که بهم احتیاجی نداره.
-قَلَندَر.
زمانی که چایی یا هر چیزی که در خانه است می‌خواد.
-آهوی من کیه؟
زمانی که می‌خواد پیش مامان طرفداریش رو بکنم.
-لوازم آرایشی لازم نداری آیا؟
خب بابا به خدا فهمیدم داری اسکلم میکنی لازم به اینهمه زحمت نیستم والا.
خب زمانی که بهم احتیاجی نداره.
-قَلَندَر.
زمانی که چایی یا هر چیزی که در خانه است می‌خواد.
-آهوی من کیه؟
زمانی که می‌خواد پیش مامان طرفداریش رو بکنم.
-لوازم آرایشی لازم نداری آیا؟
خب بابا به خدا فهمیدم داری اسکلم میکنی لازم به اینهمه زحمت نیستم والا.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دختر باباش :/
نازدار من ://
هانیه خانوم
نانازی:/
و و.......
نازدار من ://
هانیه خانوم
نانازی:/
و و.......
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- Oct
- 3,061
- 8,743
- 193
- وضعیت پروفایل
- آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟!
??
بابام خیلی اگر اوضاع نرمال باشه همیشه میگه دخترم!
نیمه نرمال باشه کتی
اوضاع خییییلی خیط باشه با غیظ میگه کتتتتاااااااایون؟؟!! که این اصولا ساعت سه نصفه شب وقتی دچار سو تفاهم راجع به موردی در طول روز شده اتفاق میفته ?????
نیمه نرمال باشه کتی
اوضاع خییییلی خیط باشه با غیظ میگه کتتتتاااااااایون؟؟!! که این اصولا ساعت سه نصفه شب وقتی دچار سو تفاهم راجع به موردی در طول روز شده اتفاق میفته ?????
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- Mar
- 510
- 871
- 103
دُخی
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- Mar
- 3,244
- 9,329
- 193
- وضعیت پروفایل
- ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!
آیلار
دخترم
دخترم
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به خاطر قدم
زرافه
دکل مخابرات
بیچاره میکنه منووو?
زرافه
دکل مخابرات
بیچاره میکنه منووو?
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کوچیک که بودم صدام میزد: سینمای بابا!
چون عینِ گروه دکلمه و تواشیح، می رفتم بالاترین قسمتِ خونه روبه روشون، می ایستادم و هر چی شعر بلد بودم با اَدا و اطوارِ جالب و دیدنی براشون میخوندم.
بزرگتر که شدم هر موقع کارم داشت، اعم از دادن پول تو جیبی، یا خوراکی هایی که برام میخرید تو مسیر، یا اجرایِ هر فرمونِ پدرونه، صدام میزد:
دِتَر؟ (دخترم؟)
چون عینِ گروه دکلمه و تواشیح، می رفتم بالاترین قسمتِ خونه روبه روشون، می ایستادم و هر چی شعر بلد بودم با اَدا و اطوارِ جالب و دیدنی براشون میخوندم.
بزرگتر که شدم هر موقع کارم داشت، اعم از دادن پول تو جیبی، یا خوراکی هایی که برام میخرید تو مسیر، یا اجرایِ هر فرمونِ پدرونه، صدام میزد:
دِتَر؟ (دخترم؟)
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Who has read this thread (Total: 0) View details
مجوز قانون هزاره نشر دیجیتال آمریکا
