نمایش نهم؛
نمایشهای زیادی را گذراندهام و ماسکهای زیادی بر چهرهام نشاندهام؛ با اینحال، هنوز هم چیزی از تشنج سطوحآور دستانم کم نشده، موریانهها هنوز هم از درون، دلم را تکهپاره میکنند...
از هیچچیز، چیزی کم نشده، چون زیر بار رفتن، سخت است... سخت، سخت است... .
« و نمایش باری دیگر آغاز شد! »
نمایشهای زیادی را گذراندهام و ماسکهای زیادی بر چهرهام نشاندهام؛ با اینحال، هنوز هم چیزی از تشنج سطوحآور دستانم کم نشده، موریانهها هنوز هم از درون، دلم را تکهپاره میکنند...
از هیچچیز، چیزی کم نشده، چون زیر بار رفتن، سخت است... سخت، سخت است... .
« و نمایش باری دیگر آغاز شد! »
آخرین ویرایش: