تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

[ دلنوشته نویسی | خط سیاه کاربر انجمن کافه نویسندگان ]

وضعیت
موضوع بسته شده است.
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,466
12,571
219
هوالمحبوب

IMG_20201019_175334_673.jpg


با سلام

کاربر گرامی @خط سیاه
با شرکت در کارگاه آموزش دلنوشته نویسی می بایست تمرینات محوله به خود را در این تاپیک قرار دهید.

_ مدرس @Gisow Aramis _
_ دوره ی آموزشی مهر ماه ۹۹ _

?لطفا از ارسال هرزنامه خودداری کنید?

با پایان دوره تاپیک بسته خواهد شد

|با تشکر؛ تیم مدیریت تالار ادبیات|

 
آخرین ویرایش:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Aug
1,186
6,997
148
subsoil
وضعیت پروفایل
Allergic to people
1399/07/08

نه دلداده ات بودم ، نه مجنون نگاهت!

نه دلداده ی تو و نه پذیرای نگاری که بخواهد مرا!

من ، من بودم و پر از غریبگی هایم که با یک دنیا عوضش نمیکردم.

من پرم از یک رنگیه صداقت ، هرچند که زمانه با رنگین کمان روزگارش عذابم میداد.

من آنیم که در هر قطره از عمرش خودش بود و چکه چکه های لحن نگاهش فریاد میزد مرا دریاب!

من نه دلداده بودم نه پریشانه موهای بلندت...

و نه آغشته به افکاری خطا

من به دنبال نگاری بودم که در عمق نگاهم مرا میفهمید.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Aug
1,186
6,997
148
subsoil
وضعیت پروفایل
Allergic to people
1399/07/13




دل ربای من...
بین ما فرسنگ ها فاصله است، اما دل هایمان به هم پیچیده اند.
سهم من و تو از زندگی جداییست.
تو در شرق آسمانی و من در غرب زمین!
اما همچنان دست هایمان را برای یک دیگر بالا می آوریم...
داستان عاشقانه هایمان هم مثال ماه و خورشید است.
سهم من از دیدن تو فقد به هاله ای نورانی ختم می شود، دردناک است، اما شیرین!
من به تو قول می دهم که روزی دست هایمان مانند کناف به هم میپیچد و فاصله ها در چشم بر هم زدنی از بین می رود.
من به تو قول می دهم که آن روز نزدیک است!
_-_-_ _._._.png
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Aug
1,186
6,997
148
subsoil
وضعیت پروفایل
Allergic to people
1399/07/15




دلم هوای خاک باران خورده را دارد.
هوای قدم زدن در باغی که به برکه می رسد...
هوای نان پرت کردن در چشمه ای که مرغابی ها در آن می رقصند.
دلم آن خانه ی گلی را، با آن صورت پیر و دست های پینه زده می خواهد.
دلم هوای آن نگاه های خجالتی و دیدار های پنهانی را کرده، دلم آن نگاه خندان میان گریه ات را می خواهد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Aug
1,186
6,997
148
subsoil
وضعیت پروفایل
Allergic to people
1399/07/21

می‌خواهم بی‌‌محابا مجنون لیلی‌ام باشم، اما منع است همانند سیب سرخ حوا.
می‌خواهم یوسفت باشم و تو تا ابد زلیخایم، اما یک دنیا فاصله است.
می‌خواهم با تو باشم، بازم منع است همانند شمس و قمر!
چه داستان غم‌انگیزیست فاصله میان خواستن و نتوانستن‌هایم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Aug
1,186
6,997
148
subsoil
وضعیت پروفایل
Allergic to people
1399/07/23

http://dl.musicgeek.ir/online/Yann-... - The Drowned Girl (Edit) - musicgeek.ir.mp3
در خواب عمیقی غرق می‌شوم، به گمانم ثانیه‌ای نمی‌گذرد که نور درخشانی چشم‌هایم را هدف می‌گیرد.
از خواب بر می‌خیزم، با کوله‌ای از خستگی و کتاب‌هایی از بی‌حسی روزمره، شروع به تازه سازی خود می‌کنم.
از آغاز تولد خورشید تا مرگ روشنا، سایه‌های مرگ و رعب را در اطراف خود می‌بینم.
دفتر زندگی‌ام شبانه می‌گذرد، گاه با من، گاه بی من!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Aug
1,186
6,997
148
subsoil
وضعیت پروفایل
Allergic to people
1399/07/23




۲۰۲۰-۱۰-۱۴ ۲۰.۱۰.۲۵.png



* میان من و تو تنها یک دیوار فاصله است.

جسم‌هایمان دور، دست‌هایمان پیچیده درهم.

قلب‌هایمان یک صدا، عقل‌هایمان هم‌آهنگ.

لحظه‌ای تنهایم مگذار حتی به مزاحی تلخ، در ذهنم می‌گذرد تنهایت نمی‌گذارم حتی به مزاحی تلخ!

غرق در سکوت، لبخند بر ل*ب چشم دوخته‌ایم به آینده‌ای روشن.







-+* نگاهم خیره است به آینده‌ای نامعلوم، از پشت پنجره‌ی دلم.

تکیه بر دیوار، دستم پیچیده در دستت.

بوی عطرت دلم را می‌لرزاند، لبخندی بر کنج لبم می‌نشیند.

تصور نمی‌کردم روزی این‌گونه عقلم را از دست بدهم و این‌گونه مجنونت شوم!

آه چه لیلایی، چه نگاری، چه رویای شیرینی!
 
آخرین ویرایش:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Aug
1,186
6,997
148
subsoil
وضعیت پروفایل
Allergic to people
1399/07/30

ماه امشب هم در پس ابرها پنهان است، از رخ مهتابی توست که ستاره‌هایش هنوز می‌درخشند و به گرد تو می‌گردند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Aug
1,186
6,997
148
subsoil
وضعیت پروفایل
Allergic to people
1399/07/30


حرکت دیوانه‌وار من تنها به دنبال هدفی است که نمی‌دانم منشا آن از کجاست؟
چرا؟
چرا زنجیر محدودیت‌ها به دورمان می‌‌پیچد؟
گنگ می‌شوم، لحظه ای باز می‌مانم از تقلا کردن برای بدست آوردن و زنده ماندن!
گاهی می‌رسد و گاهی خالی می‌ماند، موفقیت را می‌گویم.
ما همه از یک نوعیم با تفکرات متناقض، به جان یک‌دیگر می‌افتیم، ناحق می‌بریم، می‌خوریم، می‌زنیم!
فلک با چه سرعت بی اندازه‌ای می‌چرخد و من از همه دور می‌مانم و تنها می‌شوم.
نقش من در این جهان متناهی چیست؟
هدف من چیست؟
و من کیستم؟
چه بلایی بر سرم خواهد آمد؟
و من می‌مانم و سوال‌هایی که به اندازه‌ی آسمان طول دارد و به اندازه‌ی انگشتانم جواب!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Aug
1,186
6,997
148
subsoil
وضعیت پروفایل
Allergic to people
1399/08/05




روزها یکی پس از دیگری می‌گذرد و بیماری و آفت انسان‌ها هم‌چنان به راه است... .
هم‌چون غول قصه‌ها، می‌برند و می‌خورند و به تاراج می‌کشند!
در میان تعطیلی و خاموشی جهان، جهان تکوینی رو به رشد می‌ رود و به شکوفایی می‌رسد... .
اما در همین لحظه، صدای قدم‌هایی به گوش می‌رسد.
صدای آدمک‌هاست، آفت به پایان رسید و وقت کار است.
و اولین ضربه به جهان تکوینی در کمال بی‌رحمی و ستمگری وارد می‌شود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا