معرفی دیالوگ‌های ماندگار

[hana.88]

شما باعث می‌شوید که من مانند کرم شب تاب احساس کنم.​

 

[hana.88]

من تعجب می‌کنم اگر بتوانم هر” دوستت دارم “را که به تو گفته ام پس بگیرم، آیا این کار را می‌کردم؟​

 

[hana.88]

عاشق شدن مثل این است که شمع در دست داشته باشید. در ابتدا دنیای اطراف شما را سبک می‌کند. سپس شروع به ذوب شدن می‌کند و شما را آزار می‌دهد. سرانجام خاموش می‌شود و همه چیز تاریک تر از همیشه است و تنها چیزی که شما با آن می‌ماند.​

 

[hana.88]

نمی‌توانم غذا بخورم، نمی‌توانم بنوشم. لذ*ت‌های جوانی و عشق فرار می‌کند.​

 

[hana.88]

وقتی فکر می‌کنید اولین بار است که عاشق می‌شوید، در آن صورت متوجه می‌شوید که به دلیل خودعشق ،عاشق شده اید.​

 

[hana.88]

یک درد وجود دارد، من اغلب احساس می‌کنم، که شما هرگز نمی‌دانید. این به دلیل عدم حضور شما ایجاد می‌شود.​

 

[hana.88]

شما می‌توانید چشمان خود را بر روی چیزهایی که نمی‌خواهید ببینید، اما نمی‌توانید قلب خود را به چیزهایی که نمی‌خواهید احساس کنید، ببندید.​

 

[hana.88]

برخی از مردم قصد دارند شما را ترک کنند، اما این پایان داستان شما نیست. این پایان قسمت آنها در داستان شماست.​

 

[hana.88]

اگر باید برای همیشه از هم جدا شویم، فقط یک کلمه مهربان به من بدهید تا فکر کنم، و در حالی که قلبم می‌شکند خودم را راضی کنم.​

 

[hana.88]

شگفت آور است که چگونه کسی می‌تواند قلب شما را بشکند و شما هنوز هم می‌توانید او را با تمام قطعات کوچک قلب خودتان دوست داشته باشید.​