تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

مسابقه دیالوگ برتر هفته ۱

وضعیت
موضوع بسته شده است.
مدیر تالار مشاوره + ناظر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر روابط عمومی
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
مدرس انجمن
ناظر رمان
تیم تگ
برترین‌ مقام‌دار سال
Oct
794
3,261
103
21
آرزوهای محال
do.php

بسم تعالی
همانطور که از اسم مسابقه مشخص هست
هر هفته به برترین دیالوگ برتر جوایز اهدا خواهد شد
تنها رعایت یک موضوع برای شرکت در این مسابقه مهم است
«لطفاً دیالوگ انتخاب شده از آثار خودتون باشه»
آثار شامل: رمان، داستان، رمان کوتاه، داستان کوتاه، داستانک، فیلم نامه، فن فیکیشن و...
به سه نفر اول برنده‌ی این مسابقه جوایز نفیس اهدا خواهد شد که به شرح زیر است:
۱_ نفر اول: ۲۰۰ امتیاز
۲_ نفر دوم: ۱۵۰ امتیاز
۳_ نفر سوم ۵۰ امتیاز
 
آخرین ویرایش:
سرپرست بخش ادبیات + مدیر تالار نقد و کافه ژورنال
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
کاریکلماتوریست‌
شاعر انجمن
مدرس انجمن
سـر‌دبیر انجمن
تیم تگ
منتقد انجمن
مشاور انجمن
ژورنالیست انجمن
گوینده انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
1,664
7,289
148
14
وضعیت پروفایل
نمی‌تونی من رو نبینی
ادوارد:
- من احساس شادی نمی‌کنم فیلیپ، من واقعا خستم و خیلی غمگین‌تر و پوچ‌تر از همیشه. برای من قشنگی این گل‌های رز اهمیتی نداره وقتی چارلی نیست که بچینمشون و براش ببرم. برای من برداشته شدن تبعیض نژادی ایالات دیگه مهم نیست موقعی که چارلی نیست تا با بچه‌های دیگه بدون ترس و عصبانیت والدینشون بازی کنه. من توی این آزادی و انقلاب جنگ‌زده و خاکسترآلود که براش همه‌ی چیزهای فوق‌العاده ارزشمند و تک‌تک عزیزهام از بین رفتن، هیچ عدالتی نمی‌بینم. من حتی انتقامی رو احساس نمی‌کنم وقتی مسیح و مونالیزا مثل چارلی باقی رفیق‌هامون، در اوج معصومیت و بی‌گناهی نمردن. آره.‌.. یه روزی اومد که همه‌چیز قشنگ شد... ولی ما دیگه اون‌قدر خوشحال نیستیم که بفهمیم قشنگی چیه.
 
آخرین ویرایش:
▪️سردبیر روزنامه ربلز▪️
نویسنده
شاعر انجمن
مدرس انجمن
سـر‌دبیر انجمن
منتقد انجمن
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
Nov
875
5,024
118
« لـبِ شَط »
وضعیت پروفایل
[وضعیت خاصی ندارم.]
- برای من و تو افزایش سن چه فرقی داره؟ همه‌ی ما پیریم، تو این جغرافیا، حتی بچه‌های پنج ساله هم پیر شدن.

از خائوس، ارغنون.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برترین گوینده سال ۱۴۰۲+گرافیست آزمایشی
تیم تگ
منتقد انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Nov
389
2,368
103
21
-‌ چرا می‌خندی؟ من دارم درد می‌کشم!
-‌‌‌‌ دارم در تخیلاتم فرض می‌کنم ما پیر شده‌ایم و این‌جا خانه سالمندان است.
-‌ حتی در تصوراتت هم ما باید بدبخت باشیم؟!
اینو دوستش دارم چون توی اون وضعیت در واقع تصور جوون مرگ نشدن بود که برای آکانه شیرین بود نه پیر شدن و رفتن به سالمندان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برترین سرپرست سال ۱۴۰۲
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نویسنده افتخاری
مدرس انجمن
تیم تگ
برترین‌ مقام‌دار سال
Oct
2,130
7,925
148
اردکان - یزد
وضعیت پروفایل
تخیل من جای پیچیده ای است، بگذارید آسوده در آن غرق شوم.
- به خودت باور داشته باش. تا زمانی که باور داشته باشی می‌تونی اون کار رو انجام بدی، پس می‌تونی! لحظه‌ای که باور نداشته باشی پس دیگه هرگز نمی‌تونی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
منتقد ادبی + مترجم آزمایشی
منتقد انجمن
مقام‌دار آزمایشی
Oct
142
580
93
  • جنگ چیه؟ چه کسی درستش کرده؟
  • جنگ دعوای بین بزرگترهاست .
  • پس چرا بچه ها می میرند؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برترین نویسنده سال ۱۴۰۲
نویسنده
صداپیشـه انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
Jul
211
1,039
103
22
ماورای کتاب
_‌ سال‌ها از این موضوع گذشته ندی! بهتره نقطه ضعفت رو محافظ خاطراتت کنی؛شاید خودت نفهمیده باشی یا حتی فهمیده باشی، اما این ضعف هر سری گذشته‌ات رو در معرض زخمی مثل بریدگی با کاغذ قرار می‌دیده که نمی‌کشتت فقط باعث سقوطت میشه!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده
نویسنده
Sep
214
754
93
22
Tehran
وضعیت پروفایل
Absolute silence
_ من می‌ترسونمت؟
_ چرا باید منو بترسونی؟
_ چون دارم چهره‌ی واقعیتو می‌بینم!
_ واقعا؟
_ اوهوم، پشت نقابت رو می‌بینم.
_ کدوم نقاب؟
_ اوه، صدتا نقاب داری!


📚 رمان کاراکال - حدیثه شهبازی
 
آخرین ویرایش:
مدیر آزمایشی تالار نظارت رمان+گوینده آزمایشی
عضو کادر مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
شاعر انجمن
ناظر رمان
تیم تگ
منتقد انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Oct
317
2,377
103
کنار حوضی که عطر وضوی زائران را می‌داد، نشستم و به یاس گفتم:
_توام حس می‌کنی؟ اینجا پر از بوی عاشقیه!
گفت:
_ عشق مثل نسیم می‌مونه؛ نمی‌بینی، اما می‌تونی حسش کنی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برترین مشاور سال ۱۴۰۲
مشاور انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
Sep
29
662
78
- آیتان، من اینجا نمی‌مونم که شاهد مرگ هر کسی که دوستش دارم باشم، برمیگردم خونه و پایان دنیا رو تماشا نمیکنم! نمی‌تونم... نمی‌تونم شاهد مرگ تو باشم! من می‌خوام فکرم رو از هرچیزی که متعلق به توئه آزاد کنم، نمی‌خوام به از دست دادنت حتی فکر کنم...

-اما آلانیس، وقتی دنیا داره تموم می‌شه، من فقط به تو فکر می‌کنم، و اگه قضیه از دست دادنه، من همین الان دارم از دستت می‌دم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا