تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

دیالوگ های ماندگار سریال Friends

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
739
425
103
کیهان
بهترین-دیالوگ-های-سریال-فرندز.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
739
425
103
کیهان
ریچل: من کسی نیستم که پنج دقیقه بعد از طلاق یه مرد برم سراغش.
مونیکا: نه! تو پنج دقیقه قبل از ازدواج اونا می ری سراغشون!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
739
425
103
کیهان
مایک: تو پدرم رو زدی؟
فیبی: آره! بابتش متاسفم. من تا حالا با والدین دوست پسرم ملاقات نکرده بودم.
مایک: منظورم اینه که … قبلا با آدما که ملاقات داشتی، درسته؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
739
425
103
کیهان
فیبی: ببین، من زندگی سختی داشتم، یه فروشنده مواد مخ*در مامانم رو کشت
مونیکا: فیبی مادرت خودکشی کرد!
فیبی: اون یه فروشنده مواد مخ*در بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
739
425
103
کیهان
جویی: باورم نمی شه راس با خواهر ریچل بیرون بره. وقتی چندلر با خواهرم را*بطه داشت ده سال ازش عصبانی بودم.
چندلر: اون پنج سال پیش بود.
جویی: می دونم، پنج سال دیگه مونده
چندلر: جویی …
جویی: چیه می خوای شش سالش کنی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
739
425
103
کیهان
مونیکا: فک کنم تو جنگیدن عالی باشم، دوست دارم همه مدالا رو بگیرم.
چندلر: قبل یا بعد از این که توسط نیروهای خودی اعدام شدی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
739
425
103
کیهان
سوزی: می دونی چرا دوستت دارم؟
چندلر: چون والدینم منو همیشه به مدرسه شبانه روزی کلا پسرونه می فرستادند و خدا حالا داره برام جبران می کنه؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا