تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

متون و دلنوشته دیوار نوشته‌های من

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Feb
9
60
13
دلبر ، چی میشه یه سری به کوچه ی قلب ماهم بزنی ؟!
از وقتی نیستیا ، اینجا یخ بندون شده
برف میاد
دلبرم ، تو که برف دوست داشتی ...
همش آدم برفی درست میکردی برامون
آخ دلبرم ، دیگه شهرِ وجودم آدم برفی نداره ...
یخ زده سرتاسرش ...
تو بیای ها
قدم هات میشن بهار رو تن یخ زده ام
خنده هات میشن گل های وجودم
صدات میشه آواز گنجیشکاش
من گل دوست دارم ، مخصوصا گل رز
پس برام بخند دلبرم . باشه ؟!
.
.
دیدی مادمازلم ؟!
از وقتی ندارمت ، پاییز دیگه قشنگ نیس
آخه تو نیستی که راه بری رو برگ های رها شده و با شوق دست منو بگیری بکشی ببری سمت بستنی فروشی
.
.
رُزکم ، دوستت دارم .
.
.
حرف بزن برام؛بگو قول میدم خوب گوش کنم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jan
2
7
3
باتو دور می‌شوم ازاین شهر، شهری که به عشق ایمان ندارد، من عشق پاک تو‌ را می‌شناسم ولی مردمان این شهر‌ عشق راه هو*س می‌پندارند...

#تیناانصاری‌فر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,688
193
رَهـایـی
هر چقدر هم که بگوییم:
مردها فلان
زن‌ها فلان
یا تنهایی خوب است
و دنیا زشت است؛
آخرش روزی قلبت
برای کسی تندتر می‌زند...


[چارلز بوكوفسکی]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا