تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

هوالمحبوب

با سلام

در این تاپیک معنای کلماتی که برامون جالب هستن رو قرار میدیم

۹۹.۰۵.۱۰


:icon12:
 
آخرین ویرایش:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
تاسیان





[گیلکی] حالتی که به خاطر نبودن کسی به انسان دست می دهد. دل و دماغ هیچ کاری را نداشتن. دلتنگی غریب. غم فزاینده

ـ همچنین نام کتابی از امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی (سایه)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
یار.



*(اِ) اعانت کننده . (برهان ) (شرفنامه ). معین . (دهار). مدد. مددکار. (غیاث اللغات ). عون . معاون . ناصر. نصیر. عضد. معاضد. ظهیر. پشت . یاور. مدد. ساعد. دستگیر. طرفدار. دستیار. مساعد. ولی . رِدْء
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
دلتنگی [ دِ ت َ ] : گرفتگی دل از اندوه.

دلتنگی، مزخرف‌ترین احساس شیرین رنج‌آور دلنشین سوزناک خوشایند مسکوت کننده‌ی مهیج نامطلوب دوست‌داشتنی عذاب آور مطبوع دردناک برانگیزنده‌ی جانگداز سکرآور لامروت ناگسیخته و ناگسستنی قلب و روح و جان آدمیزاد است!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
‏در آئینِ ذن دو واژهٔ ناب هست: یکی wabi (اندوه ناشی از طبیعی بودنِ شگفت‌انگیزِ چیزها) و دیگری yugen (احساسِ غریبه بودن). این دو واژه، موقعیت ما در جهان را خلاصه می‌کنند: جهان، مثل خانه، برای‌مان آشناست، و هم‌زمان، به ما احساسِ غریبه‌گی می‌دهد: در خانهٔ جهان‌ایم، اما میزبان نیستیم.

• توییتر ابراهیم‌ سلطانی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان


واژه‌ای هست در ادبیات آلمانی، به ااسم”fernweh” به معنیِ احساس دلتنگی برای جایی که هیچ‌وقت نبودی و نرفتی.
.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
《دل شکستن》
_رنجاندن.
_آزرده کردن.
_با ستمی یا سخنی یا عمل زشتی قلب کسی را متاثر و رنجیده ساختن.
_از امیدی مایوس کردن.
_ناامید کردن.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا