تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

[سلطان غم مادر]

مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
4,685
22,863
218
چطور یه نفر دفعه اول بهتون میگه دوست دارم باور میکنید؟
من مامانم بعد این همه سال
هر بار بهم میگه دوست دارم
خودمو آماده میکنم
برم آشغالا رو بذارم دم در
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
4,685
22,863
218
آهنگ غمگین میزارم … مامانم میگه : چت شده؟ ولت کرده خبر مرگش !؟
شاد میزارم ، میگه : ذلیل شده دوباره برگشت؟
اومدم نوحه گذاشتم در اومده میگه خاک بر سرت چه غلطی کردی که الان توبه کردی؟
اوضاعی داریم بخدا
الان دارم نوار خالی گوش میدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
4,685
22,863
218
مامانم میگه پاشو برو نون بگیر!
میگم من امروز تولدمه نباید کار کنم
میگم مامان شام چی داریم؟!
رفته زیر پتو میگه منم امروز تو رو بدنیا آوردم نباید کارکنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
4,685
22,863
218
قدیما اینجوری نبود که اینقد به بچه ها توجه داشته باشن
13 ﺳﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺍﯾﻨﺎ ﯾﺎﺩﺷﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﻣﻦُ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺑﺒﺮن
بعد ﺍﺯ ﺩﻭ روز مامانم ﺍﻭﻣﺪ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﺒﺮﻩ ﻣﻨﻢ ﺩﯾﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
4,685
22,863
218
یارو تو پارک به سگش گفت جسی بپر اون توپ رو بیار سریع رفت آورد،
مامانم با اخم نگام کرد گفت:
اونوقت من ۱۰ بار به تو میگم برو چایی بریز آخرشم خودم میرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا