چه واژههایی را باید شکست؟
با اینکه بستر اصلی آماده کردن نوشتار برای گفتار نحو کلام و نه مفردات واژگانی است، واژههای معینی را میتوان، به منظور دادن سرنخهایی به خواننده و همچنین آسانسازی شکستهخوانی، شکسته نوشت.
گروههای باز و بسته
واژههای هر زبان، از نظر دامنه، به گروههای باز و بسته تقسیم میشوند. مثلاً، گروه ضمیر گروه بسته است؛ من، تو، او، ما، شما، ایشان. قرنهاست که این مجموعه شش قلمی کاهش یا افزایش نیافته است. گروه نشانههای جمع نیز گروهی بسته است است (شامل ها، ان و یکی دوتای دیگر). گروه فعل نسبت به این گروهها بازتر و در مقایسه باگروه اسم بستهتر است. اشاره به این نکته برای آن است که بدانیم کلمات، هرقدر به گروههای بستهتر تعلق داشته باشند، روشن کردن تکلیف آنها از نظر شکستهنویسی آسانتر است.
گروه فعلها
فعلهای فارسی، به علت تعلق داشتن به گروه نسبتاً بسته، از لحاظ شکستهنویسی، در مقایسه با گروه اسم، قاعده پذیرترن. فعلهای فارسی را از نظر شکستهنویسی، به دو گروه میتوان تقسیم کرد، گروه اول فعلهایی است که تعداد هجاهای آنها، غالباً در حالت مضارع، در نوشتار و گفتار متفاوت است، و گروه دوم آنهایی که تعداد هجاهاشان در این دو نمود زبانی (گفتار و نوشتار) ثابت میماند.
فعلهایی مانند میروم، میآیم، میگویم، میشوم، بیایم، بینداز، همراه با بقیهی صورتهای صرفی آنها (میرود، میروی و...؛ بیایی، بیاید و...)؛ که معمولاً سه هجایی یا بیشترند، در حالت گفتاری یک هجای خود را از دست میدهند. مثال:
میروم / میرم، میری، میره، میریم، میرید، میرند
میآیم / میام، میای، میاد، میآیم میآید،
میگویم / میگم، میگی، میگه، میگیم، میگید، میگند
میشوم / میشم، میشی، میشه، میشیم، میشید، میشند
بیایم / بیام
بینداز / بنداز
صورت اصلی این فعلها سه و شکل گفتاری آنها دو هجا (بخش) دارد. این گونه فعلها را میتوان شکسته نوشت. البته، در حالت ماضی، تعداد هجای آنها تغییر نمیکند و نباید صورت شکسته بهکار رود: رفتم، آمدم، ... .
برخی از فعلها، مانند توانستن، چهار هجا دارند که در گفتار یک هجای آن میافتد و، در نتیجه، میتوان آنها را شکسته نوشت:
میتوانم / میتونم، میتونی، میتونه، میتونیم، میتونید، میتونند
این فعل، برخلاف فعلهایی چون رفتن و آمدن، در حالت ماضی نیز یک هجای خود را از دست می دهند:
تونستم، تونستی، تونست، تونستیم، تونستید، تونستند
بنابراین آنها را نیز باید شکسته نوشت.
صورت ماضی و مضارع برخی فعلها از نظر شکستهشدن متفاوتاند. مثلا،ً فعل آوردن در حالت ماضی نمیشکند (آوردم، آوردی، آورد، آوردیم، آوردید، آوردند)، اما در حالت مضارع میشکند و یک هجا از آن کم میشود (میآرم، میآری، میآره، میآریم، میآرید، میآرند).
در برابر اینگونه فعلها که صورت گفتاریشان یک هجا کمتر از صورت نوشتاریشان دارد، فعلهایی هستند که تعداد هجاهای آنها در گفتار و نوشتار فرقی با هم ندارند. مثال:
- میخوابم، میخوابی، میخوابد، میخوابیم، میخوابید، میخوابند
- بخوابم، بخوابی، بخوابد، بخوابیم، بخوابید، بخوابند
- خوابیدم، خوابیدی، خوابید، خوابیدیم، خوابیدید، خوابیدند
فعلهای بالا همچون فعلهای مقولهی قبلی، سه هجاییاند، اما در گفتار تعداد هجاهاشان تغییر نمیکند. به عبارت دیگر، فعل میخوابد، هنگامی که در گفتار به میخوابه تغییر مییابد، سه هجای خود را نگه میدارد. تبدیل میخوابد به میخوابه در خواندن برای خواننده مشکل نیست.
با اینکه بستر اصلی آماده کردن نوشتار برای گفتار نحو کلام و نه مفردات واژگانی است، واژههای معینی را میتوان، به منظور دادن سرنخهایی به خواننده و همچنین آسانسازی شکستهخوانی، شکسته نوشت.
گروههای باز و بسته
واژههای هر زبان، از نظر دامنه، به گروههای باز و بسته تقسیم میشوند. مثلاً، گروه ضمیر گروه بسته است؛ من، تو، او، ما، شما، ایشان. قرنهاست که این مجموعه شش قلمی کاهش یا افزایش نیافته است. گروه نشانههای جمع نیز گروهی بسته است است (شامل ها، ان و یکی دوتای دیگر). گروه فعل نسبت به این گروهها بازتر و در مقایسه باگروه اسم بستهتر است. اشاره به این نکته برای آن است که بدانیم کلمات، هرقدر به گروههای بستهتر تعلق داشته باشند، روشن کردن تکلیف آنها از نظر شکستهنویسی آسانتر است.
گروه فعلها
فعلهای فارسی، به علت تعلق داشتن به گروه نسبتاً بسته، از لحاظ شکستهنویسی، در مقایسه با گروه اسم، قاعده پذیرترن. فعلهای فارسی را از نظر شکستهنویسی، به دو گروه میتوان تقسیم کرد، گروه اول فعلهایی است که تعداد هجاهای آنها، غالباً در حالت مضارع، در نوشتار و گفتار متفاوت است، و گروه دوم آنهایی که تعداد هجاهاشان در این دو نمود زبانی (گفتار و نوشتار) ثابت میماند.
فعلهایی مانند میروم، میآیم، میگویم، میشوم، بیایم، بینداز، همراه با بقیهی صورتهای صرفی آنها (میرود، میروی و...؛ بیایی، بیاید و...)؛ که معمولاً سه هجایی یا بیشترند، در حالت گفتاری یک هجای خود را از دست میدهند. مثال:
میروم / میرم، میری، میره، میریم، میرید، میرند
میآیم / میام، میای، میاد، میآیم میآید،
میگویم / میگم، میگی، میگه، میگیم، میگید، میگند
میشوم / میشم، میشی، میشه، میشیم، میشید، میشند
بیایم / بیام
بینداز / بنداز
صورت اصلی این فعلها سه و شکل گفتاری آنها دو هجا (بخش) دارد. این گونه فعلها را میتوان شکسته نوشت. البته، در حالت ماضی، تعداد هجای آنها تغییر نمیکند و نباید صورت شکسته بهکار رود: رفتم، آمدم، ... .
برخی از فعلها، مانند توانستن، چهار هجا دارند که در گفتار یک هجای آن میافتد و، در نتیجه، میتوان آنها را شکسته نوشت:
میتوانم / میتونم، میتونی، میتونه، میتونیم، میتونید، میتونند
این فعل، برخلاف فعلهایی چون رفتن و آمدن، در حالت ماضی نیز یک هجای خود را از دست می دهند:
تونستم، تونستی، تونست، تونستیم، تونستید، تونستند
بنابراین آنها را نیز باید شکسته نوشت.
صورت ماضی و مضارع برخی فعلها از نظر شکستهشدن متفاوتاند. مثلا،ً فعل آوردن در حالت ماضی نمیشکند (آوردم، آوردی، آورد، آوردیم، آوردید، آوردند)، اما در حالت مضارع میشکند و یک هجا از آن کم میشود (میآرم، میآری، میآره، میآریم، میآرید، میآرند).
در برابر اینگونه فعلها که صورت گفتاریشان یک هجا کمتر از صورت نوشتاریشان دارد، فعلهایی هستند که تعداد هجاهای آنها در گفتار و نوشتار فرقی با هم ندارند. مثال:
- میخوابم، میخوابی، میخوابد، میخوابیم، میخوابید، میخوابند
- بخوابم، بخوابی، بخوابد، بخوابیم، بخوابید، بخوابند
- خوابیدم، خوابیدی، خوابید، خوابیدیم، خوابیدید، خوابیدند
فعلهای بالا همچون فعلهای مقولهی قبلی، سه هجاییاند، اما در گفتار تعداد هجاهاشان تغییر نمیکند. به عبارت دیگر، فعل میخوابد، هنگامی که در گفتار به میخوابه تغییر مییابد، سه هجای خود را نگه میدارد. تبدیل میخوابد به میخوابه در خواندن برای خواننده مشکل نیست.
آخرین ویرایش توسط مدیر: