به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متون و دلنوشته [ غـــُــرغـــُــریــــآتــ ـــ .... ]

می بینم ات
می بینی ام
و این تمامی ماست،
این دیدن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یک تلنگر هم کافی بود برای اینکه بشکنم ،
به هرحال ممنون از مُشتت ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نفس بگشا
تا نشانم دهی
راه من
از آه توست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به که...
مشغول شدی
این همه یادت رفتم...؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
و پلک هایش
مسیر نبض عناصر
را به ما نشان داد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چگونه
به گل سرخی که
در دستانم
منتظر توست
بگویم :
" رفته ای "
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حضورش برایم هیچ اهمیتی نداشت
اما غیبتش،
خیلی آزار دهنده بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ماندن یا نماندن
سئوال این نیست
آی که چشم های تو می گوید: بمان
می مانم
حتی اگر جهان را
بر شانه های خسته ی من
آوار کرده باشی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چندان به تماشایش برنشستیم
که بامدادی دیگر برآمد
و بهاری دیگراز چشم اندازهای
بی برگشت در رسید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باور کن
" من" تنهاترین ضمیر دنیاست...
و " او" خوشبخت ترین ضمیر دنیا
چون " تو" را دارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
لاک غلط گیر را برمی دارم و
"تو" را از تمام خاطراتم پاک می کنم
" تــــــــــــو "
...
...
غلط اضافی زندگیم بودی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هر کـسی رو می تـونستـم دوست داشتـه بـاشم
اگـر...
دوست داشتـن را از تـو شروع نـمی کردم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چقدر سخت است
منتظر کسي باشي که هيچ وقت فکر آمدن نيست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
همه میخواهند جای تو را بگیرند
بی انکه بدانند
تو هم دیگر جایی نداری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آینه ؛ تو از شکستن چه میدانی
که شکسته شدنم را
اینطور به رخم میکشی ؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلتنگم
برای کسی که مدتهاست،
بی آن که باشد،
هـر لحـظه،
زنـدگی اش کـرده ام
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هزار بار آمدم خطت بزنم از قلبم
خود خودت را
یادت را
اسمت را
اما…
فقط قلبم پر شد از خط خطی های عاشقانه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این شـــعرها را باید گذاشت در کوزه و آب شان را خورد
وقتی هنوز عرضه ندارند
تا تـــــو را
عاشـق کنند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آنکه می رود فقط می رود
ولی آنکه می ماند درد می کشد ،
غصه می خورد ،
بغض می کند ،
اشک می ریزد و تمام این ها روحش را به آتش می کشد و
در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حســــرت،
یعنی خواستن تـــــــو
كه داشتن نمی شود
هیـــچوقـــــــــت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

عقب
بالا