شعر [ماه‌تاب شعر]

[خط بنفش]

از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت
محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند
احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح است

ملک الشعرای بهار

 

[کامیشا]

فرق است میان آن که یارش در بر
تا آن که دو چشم انتظارش بر در

سعدی

 

[کامیشا]

تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه مع*شوقه خود می گذرم

شهریار

 

[کامیشا]

در پردهٔ دل خیال تو رق*ص کند
من رق*ص خوش از خیال تو آموزم

مولوی

 

[نازلــی]

من و تو هر دو به یک شهر و ز هم بی خبریم
هر دو دنبال دلِ گمشده ای، دربدریم

ما که محتاج نفس های همیم، آه! چرا
از کنار تن یخ کرده ی هم می گذریم؟

ما دو کبکیم –هواخواه هم– امّا افسوس
هردو پر بسته ی چنگال قضا و قدَریم

آسمان، یا که قفس!؟ آه! چه فرقی دارد
سر پرواز نداریم که، بی بال و پَریم

حال، دیگر من و تو، فاصله مان فرسنگ است
گرچه دیوار به دیوارِ هم و "در " به "دریم "

همه ی ترسم از این بود: می آید روزی
من و تو هر دو به یک شهر و ز هم بی خبریم

| علی محمد محمدی |​

 

[Blue berry]

آنچه او ریخت به پیمانه‌‌ی ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است وگر باده‌ی م*ست


#حافظ

 

[Blue berry]

شبِ غم دیده بستم، تا نبینم بی تو عالم را
چه باشد، گر گشایم چشم و این شب را سحر بینم؟


#هلالی_جغتایی

 

[Blue berry]

خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید ، غم مردم نخوری !

 

[یمنا]

تا تو مراد من دهی کشته مرا فــراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده‌ام
چون به بهار سر کند لاله ز خاک من برون
ای گــل تازه یـــاد کن از دل داغ دیده‌ام

رهی معیری​

 

[نازلــی]

مشتاقِ توام با همه جوری و جفایی
محبوبِ منی با همه جرمی و خطایی
من خود به چه ارزم که تمنای تو ورزم؟
در حضرتِ سلطان که بَرَد نام گدایی؟

#سعدی