با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
یبار به مامانمگفتم مامان به چه سنی برسم
میتونم بدون اجازه برم بیرون؟
همونجور ک چشاشو ریز کرده بود سوزنو نخ
میکرد گف باباتم هنوز به این مرحله نرسیده
[مِلمَن]
قند رو انداختم هوا سریع با دهن گرفتمش میگم مامان حال کردی حرکتو؟
برگشته میگه :
خاک تو سرت بچه های مردم هواپیما بدون سرنشین ساختن تو مثل سگ میپری هوا با دهن قند و میگیری؟
[مِلمَن]
نه بلدم نقاشی بِکشم نه صدام خوبه نه هیکلم برا مدلینگ خوبه نه پول دارم، اگه زندگی یه سریال بود نقش من همون عوامل بود که تو تیتراژپایانی مینویسن با تشکر از همهی عواملی که ما را در ساخت این سریال یاری نمودند.
[مِلمَن]