پدرم ميگويد از سولماز بگذر
که رنج ميآورد
مادرم گريه ميکند از سولماز بگذر
که مرگ ميآورد
خواهرهايم به من نگاه ميکنند باخشم
که ذليل دختري شدهام
آه سولماز
اينها چه ميدانند که عاشق سولماز بودن چه درد شيريني است
به کوه ميگويم سولماز را ميخواهم
جواب ميدهد من هم
به دريا ميگويم سولماز را ميخواهم
جواب ميدهد من هم
در خواب ميگويم سولماز را میخواهم
جواب ميشنوم من هم
اگر يک روز به خدا بگويم سولماز را ميخواهم
زبانم لال، چه جواب خواهد داد؟
{نادر ابراهيمي}