تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

داستان کوتاه هفت روز با آسکاریس| نویسندگان آیناز و ارغنون

  • شروع کننده موضوع ساعت دار
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 37
  • پاسخ ها 1
سرپرست بخش ادبیات + مدیر تالار نقد و کافه ژورنال
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
کاریکلماتوریست‌
شاعر انجمن
مدرس انجمن
سـر‌دبیر انجمن
تیم تگ
منتقد انجمن
مشاور انجمن
ژورنالیست انجمن
گوینده انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
1,670
7,336
148
14
وضعیت پروفایل
نمی‌تونی من رو نبینی
نام داستان: هفت روز با آسکاریس
نویسندگان: آیناز تابش/ارغنون
ژانرها: اجتماعی
سبک: سمبولیسم
خلاصه:
گیلبرت در روده‌ی خود کرم آسکاریس دارد. یا حداقل فکر می‌کند دارد؛ زیرا اکنون آسکاریس است که او را تصاحب کرده، خودش، بدنش، هر غذایی که می‌خورد، هر زحمتی که می‌کشد و خلاصه هر چه با چندرغاز پس‌اندازش می‌خرد منحصرا متعلق به آسکاریس است. مردی که سال‌ها درحال باج دادن به انگل‌ها بوده چشمانش را باز می‌کند و بدنی خورده‌شده را می‌بیند، بدنی خالی، بدنی پر از کرم‌. کرم‌ها با ملچ و ملوچ انزجاآمیزشان برایش لالایی می‌خوانند؛ گیلبرت را می‌خوابانند و او سرانجام شبی از شدت درد نابودی بیدار می‌شود تا پاهای خورده شده‌اش را بازپس گیرد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر آزمایشی تالار رمان+ناظر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
نویسنده رسمی
ناظر رمان
تیم تگ
منتقد انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
Oct
676
2,266
103
آخرین ویرایش:
بالا