تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

کارگاه آموزش نقد‌نویسی | جلسه چهاردهم

چه کسایی در کارگاه حضورن دارن؟


  • مجموع رای دهندگان
    6
  • نظرسنجی بسته .
وضعیت
موضوع بسته شده است.
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
به طور کلی یک نویسنده از دو روش میتونه شخصیت‌پردازی کارکتر رو به مخاطب رمان منتقل کنه،
در این دو روش نویسنده میتونه اون سه فاکتور مهم(خواست، ترس، عقیده)، سرگذشت و خصوصیات و اخلاقیات خاص کارکتر و عوامل مربوط به اون مثل چهره، نوع پوشش، ولوم، عادات خوب و بد و حتی کارکتر ارک رو منتقل کنه.

۱. شخصیت‌پردازی صریح یا مستقیم

۲. شخصیت پردازی غیر صریح یا غیر مستقیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
?️روش اول: شخصیت‌پردازی صریح

در این روش نویسنده از دیدگاه خود ان کارکتر یا یه کارکتر دیگر و یا حتی راوی استفاده می‌کند و شخصیت را برای مخاطب شرح میدهد.
در این روش نویسنده مستقیما فرایند شخصیت‌پردازی را انجام میدهد و مخاطب سریعا شخصیت را در ذهنش باز سازی میکند.

مطلب دنباله دار...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
?️روش اول: شخصیت‌پردازی صریح

در این روش نویسنده از دیدگاه خود ان کارکتر یا یه کارکتر دیگر و یا حتی راوی استفاده می‌کند و شخصیت را برای مخاطب شرح میدهد.
در این روش نویسنده مستقیما فرایند شخصیت‌پردازی را انجام میدهد و مخاطب سریعا شخصیت را در ذهنش باز سازی میکند.

مطلب دنباله دار...
۱. خصوصیات ظاهری:
در این پرداخت، نویسنده به طور صریح و مستقیم، مشخصات ظاهری یکی از شخصیت های داستان را بازگو می کند.
البته گاهی پرداخت مستقیم خصوصیات ظاهری، از زبان یکی دیگر از شخصیت ها صورت می گیرد. در این روش، نویسنده باید یکی از شخصیت های داستان را جایگزین خود کند تا به طور مستقیم، به توصیف شخصیت دیگر بپردازد.
به مثال ها توجه کنید:
چشمش به پیرمردی خورد که شب پیش فقط یک نظر او را دیده بود. پیرمرد، مو و ریش بلندی داشت. لحظه ای دم در ایستاد و کت پوستش را درآورد. پیرمرد موهای فرفری داشت. ابروهایش آنقدر پرپشت بود که انسان فکر می کرد او نمی تواند از پشت این ابروها چیزی را ببیند.
(از کتاب «مادر» اثر لیوباورونکوا، ترجمه فاطمه زهروی)

مادر بزرگ با پدربزرگ خیلی فرق داشت. او زن لاغر و ریز نقشی بود که موهای سرش پاک سفید شده بود و آنها را به شکل گلوله مضحکی پشت سرش جمع می کرد و خیلی هم حرف می زد.
(از کتاب «پولیانا چشم و چراغ کوهپایه» اثر آناماریاماتونه، ترجمه محمد قاضی)

پرداخت مستقیم خصوصیات ظاهری شخصیت، معمولا در داستان هایی صورت می گیرد که شخصیت های بسیاری دارند و نویسنده در طول داستان، مجال پرداخت غیر مستقیم مشخصات ظاهری همه آنها را پیدا نمی کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
۱. خصوصیات ظاهری:
در این پرداخت، نویسنده به طور صریح و مستقیم، مشخصات ظاهری یکی از شخصیت های داستان را بازگو می کند.
البته گاهی پرداخت مستقیم خصوصیات ظاهری، از زبان یکی دیگر از شخصیت ها صورت می گیرد. در این روش، نویسنده باید یکی از شخصیت های داستان را جایگزین خود کند تا به طور مستقیم، به توصیف شخصیت دیگر بپردازد.
به مثال ها توجه کنید:
چشمش به پیرمردی خورد که شب پیش فقط یک نظر او را دیده بود. پیرمرد، مو و ریش بلندی داشت. لحظه ای دم در ایستاد و کت پوستش را درآورد. پیرمرد موهای فرفری داشت. ابروهایش آنقدر پرپشت بود که انسان فکر می کرد او نمی تواند از پشت این ابروها چیزی را ببیند.
(از کتاب «مادر» اثر لیوباورونکوا، ترجمه فاطمه زهروی)

مادر بزرگ با پدربزرگ خیلی فرق داشت. او زن لاغر و ریز نقشی بود که موهای سرش پاک سفید شده بود و آنها را به شکل گلوله مضحکی پشت سرش جمع می کرد و خیلی هم حرف می زد.
(از کتاب «پولیانا چشم و چراغ کوهپایه» اثر آناماریاماتونه، ترجمه محمد قاضی)

پرداخت مستقیم خصوصیات ظاهری شخصیت، معمولا در داستان هایی صورت می گیرد که شخصیت های بسیاری دارند و نویسنده در طول داستان، مجال پرداخت غیر مستقیم مشخصات ظاهری همه آنها را پیدا نمی کند.
۲. خصوصیات اخلاقی:
در بعضی از داستان ها می بینیم که وقتی یکی از شخصیت ها وارد داستان می شود، نویسنده برای معرفی او به خواننده، صفت هایی را به او نسبت می دهد:
«علی پسر درس خوانی بود و همیشه سعی می کرد به دوستانش در یادگیری کمک کند.»

در چنین توصیفی، نویسنده بدون آنکه درس خوان بودن و کمک علی را طی یک حادثه به خواننده نشان بدهد، به خیال خودش کار را راحت کرده و خواسته با یک جمله، این خصوصیت را به اطلاع خواننده برساند. اما نکته قابل توجه این است که چنین توصیفی، از قوت داستان می کاهد!!!!!!!

?️نویسنده باید عادت ها، خصلت ها و خصوصیت های اخلاقی شخصیت های داستانش را در گفتگو ها و حادثه هایی که در طول داستان اتفاق می افتد، به خواننده نشان بدهد. از این طریق، خواننده خودش به این نتیجه می رسد که شخصیت داستان، چه رفتارها یا خصوصیاتی دارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
?️روش دوم: شخصیت‌پردازی غیر صریح

در این روش نویسنده مجدد از دیدگاه خود کارکتر یا یک کارکتر دیگر و یا حتی راوی استفاده می‌کند و شخصیت را برای مخاطب شرح میدهد.
اما به صورت نامحسوس و اشاره مانند.
طوری که انگار اطلاعات مانند پازلی در مونولوگ‌ها و دیالوگ‌ها مخفی شده‌اند و خوانندگان داستان باید خودشان بتوانند ویژگی های شخصیت رو از طریق افکار، رفتار، نوع گفتگو ظاهر و نوع ارتباط برقرار کردن با سایر شخصیت ها و همچنین عکس العمل دیگر شخصیت ها درک کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
?️روش دوم: شخصیت‌پردازی غیر صریح

در این روش نویسنده مجدد از دیدگاه خود کارکتر یا یک کارکتر دیگر و یا حتی راوی استفاده می‌کند و شخصیت را برای مخاطب شرح میدهد.
اما به صورت نامحسوس و اشاره مانند.
طوری که انگار اطلاعات مانند پازلی در مونولوگ‌ها و دیالوگ‌ها مخفی شده‌اند و خوانندگان داستان باید خودشان بتوانند ویژگی های شخصیت رو از طریق افکار، رفتار، نوع گفتگو ظاهر و نوع ارتباط برقرار کردن با سایر شخصیت ها و همچنین عکس العمل دیگر شخصیت ها درک کنند.
۱. خصوصیات ظاهری:
این نوع پرداخت بیشتر در داستان هایی دیده می شود که حداقل یک تا دو شخصیت اصلی داشته باشند.
در چنین داستان هایی، نویسنده کمتر به معرفی مستقیم و بدون واسطه ظاهر شخصیت در یک یا دو جمله می پردازد. بلکه در قسمت های مختلف داستان و به شکل غیر مستقیم، نشانه هایی از ظاهر شخصیت را به خواننده نشان می دهد.

استاد، چشم های درشتش را به کتاب دوخت. به ریش بلند و سفیدش که مثل برف بود، دست کشید و با صدای گرفته ای گفت... دختر، شال قرمز روی سرش را کمی جلو کشید و عینک آفتابی قاب طلایی اش را به چشم زد...
?️خیلی بهتر است که نویسنده، به جای آنکه شروع کند به توصیف لباس ها و شکل و قیافه استاد، همه اطلاعات لازم را در لابه لای اتفاقی که قرار است در کلاس بیفتد، به خواننده منتقل کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
۱. خصوصیات ظاهری:
این نوع پرداخت بیشتر در داستان هایی دیده می شود که حداقل یک تا دو شخصیت اصلی داشته باشند.
در چنین داستان هایی، نویسنده کمتر به معرفی مستقیم و بدون واسطه ظاهر شخصیت در یک یا دو جمله می پردازد. بلکه در قسمت های مختلف داستان و به شکل غیر مستقیم، نشانه هایی از ظاهر شخصیت را به خواننده نشان می دهد.

استاد، چشم های درشتش را به کتاب دوخت. به ریش بلند و سفیدش که مثل برف بود، دست کشید و با صدای گرفته ای گفت... دختر، شال قرمز روی سرش را کمی جلو کشید و عینک آفتابی قاب طلایی اش را به چشم زد...
?️خیلی بهتر است که نویسنده، به جای آنکه شروع کند به توصیف لباس ها و شکل و قیافه استاد، همه اطلاعات لازم را در لابه لای اتفاقی که قرار است در کلاس بیفتد، به خواننده منتقل کند.
۲. خصوصیات اخلاقی:
در انتقال خصوصبات اخلاقی کارکتر؛ نویسنده باید تلاش کند با به وجود آوردن یک حادثه، نشان دهد که شخصیت داستانش، چه خصوصیاتی دارد.
مثلا اگر خسیس است، به جای آنکه در یک کلمه و به راحتی بگوید: «احمد پسر خسیسی است.» باید کمی به خودش زحمت بدهد.


حادثه ای خلق کند و در خلال آن، نشان دهد که احمد خسیس است. یا گفتگویی ترتیب دهد و در میان آن، خسیس بودن را بگنجاند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا