- Aug
- 6,465
- 12,549
- 219
هوالمحبوب
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربران گرامی
مصاحبه ی این هفته با سرکار خانم @Sahar Hajivand انجام شد.
در ادامه به سوالات میپردازیم؛
_در ابتدا مختصری از خودتان بگویید ؟
به نام روح و قلم. سحر حاجیوند هستم، متاهل و دانشجوی رشتهٔ حقوق قضایی. متولد 70
_تا کنون از شما کتاب هم چاپ شده ؟
رمان "سروناز" و" آدمی دیگر "رو دارم که در دست بررسی هست برای چاپ. و در حال حاضر کتاب چاپی ندارم.
_چه طور نویسنده شدید؟
قبلتر وقتی مینوشتم حس خوبی پیدا میکردم و یه جورایی شیرازهٔ ذهنم مرتب میشد، تصمیم گرفتم اصولی پیش برم و شد هر آنچه که باید میشد.
_برای چه می نویسید؟
برای تغذیه روحام و رسالتی که حس میکنم بر عهده ام هست و باید به سر انجام برسونمش.
_شیوه کارتان به چه شکل است؟ هر روز می نویسید یا منتظر الهام می مانید؟
سعی میکنم هیچ روزی رو بدون نوشتن آغاز نکنم و هیچ شبی رو بدون نوشتن تمام نکنم، حتی شده در حد یک خط.
_آیا آثار خود را نقد می کنید؟شخصیت های داستان نتان را چطور؟
من سعی میکنم نقد کارم رو به دیگران بسپارم، گرچه هر نویسندهای خودش تسلط کافی روی اثرش رو داره ولی، حس میکنم دیگران از بیرون شاهد ماجرا هستند و بهتر میتونن نظر بدن.
_نام داستان یا رمان را چه زمانی و چگونه انتخاب می کنید؟
همین که ایدهای در ذهنم متولد میشه قدم بعدی رو برای انتخاب اسم برمیدارم.
من سعی میکنم اسمی رو انتخاب کنم که بتونه باری رو از روی دوش رمان برداره چون اولین چیزی که مخاطب و خواننده با اون طرف میشه، اسم رمان هست.
_آیا در داستان موقعیتی را تشریح کرده اید که تجربه درستی از آن نداشته باشید؟
بله صددرصد. رمان "حوا بی هوا" بر اثر واقعیت نوشته شده و در شیراز اتفاق میفته، ولی تمام سعی ام این بوده که اطلاعات درستی به مخاطبم بدم و در مورد موقعیتی که برای رمان لازمه و درکی از اون ندارم حتما تحقیق کنم. به قول معروف بی گدار به آب نمیزنم.
خواننده باید حس کنه با دنیای واقعی طرفه و واسش ملموس باشه.
_آیا نویسنده به الهام هم نیازمند است؟
وجودش الهام خالی از لطف نیست. ولی اینکه در انتظارش بشینم و دست به قلم نشم نه.
_شیوه شما برای تبدیل یک شخصیت واقعی به یک شخصیت داستانی چگونه است؟
اطراف ما پره از آدمهای ریز و درشت با اخلاقهای متفاوت و گاها خاص، و حتی ماجراهای جالبی که فقط کافیه کمی دقیقتر بهشون توجه کنی. و من سعی میکنم شخصیت های رمانم طوری چیده و پردازش بشه که به واقعیت نزدیک باشه.
_در اشخاص داستان های شما، کدام شخصیت برگرفته ای شخصیت خودتان است؟
من وقتی مینویسم خودم رو بجای شخصیت اصلی رمان میذارم ولی تا به حال پیش نیومده شخصیتی کاملا بر گرفته از خودم باشه. ولی در کل طبع شوخی که دارم باعث شده همیشه ردی از شلوغ بازیهام در نوشته هام باشه. به قول یکی از دوستانم این امضاء کار منه و در قلمم کاملا هویداست.
_از کدام نویسنده ایرانی یا غیر ایرانی متاثر بوده اید؟
وقتی قلم قوی و پختهای رو میخونم کلی لذ*ت میبرم مثل داستایوفسکی و صادق هدایت، ولی اینکه خودم نباشم و کپی از دیگران رو اصلا نمیپسندم. بنظر من قلم هم مثل اثر انگشت میمونه و باید متفاوت باشه.
_در حال حاضر چه می نویسید؟
در حال حاضر رمان "حوا بی هوا" و "آدمی دیگر" به انتها نزدیک میشن و رمان "مردمک سفید" هم آمادهٔ استارت زدن هست.
_حرفی برای نویسندگان تازه کار ندارید؟
قدم اول عشق به نوشتنه. عشق که داشته باشی برای رسیدن به هدفت هر سختی رو به جون میخری. سعی کنید اصولی نوشتن رو یاد بگیرید و مطالعه داشته باشید. و به افکار و قلمتون احترام بگذارید. خیلی خوبه اگر قلمتون از حیا بر خوردار باشه و هرچیزی رو ننویسید.
_در صورتی که پیشنهاد یا انتقادی در جهت پیشرفت انجمن کافه نویسندگان دارید، به دیده ی منت میپذیریم.
خوشحالم که با تیم قوی مثل کافه نویسندگان همکاری میکنم و به عینه شاهد زحمتهای هم تیمی های عزیزم برای بهبود قلم تازه کارها هستم. ممنون که هستین. نخسته.
و سخن پایانی
دوست دارم یه تشکر ویژه از استاد عزیزم خانم نرگس نجمی که در این راه چراغ و فاتح من بودند داشته باشم و بعد مادر عزیزم که ابتدایی ترین دست نوشتههام رو برای ایشون خوندم و خواهری که اولین منتقد رمان سروناز بود. و همراه عزیزم خانم مریم سالاروند که همیشه به من لطف داشتند.و در آخر ممنون از مهربانوهای عزیزم که بیشترین انرژی رو بهم دادند.
???
بسیار متشکرم از اینکه وقتتون رو در اختیار بنده گذاشتید و با صبوری به سوالات پاسخ دادید .
یاحق
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربران گرامی
مصاحبه ی این هفته با سرکار خانم @Sahar Hajivand انجام شد.
در ادامه به سوالات میپردازیم؛
_در ابتدا مختصری از خودتان بگویید ؟
به نام روح و قلم. سحر حاجیوند هستم، متاهل و دانشجوی رشتهٔ حقوق قضایی. متولد 70
_تا کنون از شما کتاب هم چاپ شده ؟
رمان "سروناز" و" آدمی دیگر "رو دارم که در دست بررسی هست برای چاپ. و در حال حاضر کتاب چاپی ندارم.
_چه طور نویسنده شدید؟
قبلتر وقتی مینوشتم حس خوبی پیدا میکردم و یه جورایی شیرازهٔ ذهنم مرتب میشد، تصمیم گرفتم اصولی پیش برم و شد هر آنچه که باید میشد.
_برای چه می نویسید؟
برای تغذیه روحام و رسالتی که حس میکنم بر عهده ام هست و باید به سر انجام برسونمش.
_شیوه کارتان به چه شکل است؟ هر روز می نویسید یا منتظر الهام می مانید؟
سعی میکنم هیچ روزی رو بدون نوشتن آغاز نکنم و هیچ شبی رو بدون نوشتن تمام نکنم، حتی شده در حد یک خط.
_آیا آثار خود را نقد می کنید؟شخصیت های داستان نتان را چطور؟
من سعی میکنم نقد کارم رو به دیگران بسپارم، گرچه هر نویسندهای خودش تسلط کافی روی اثرش رو داره ولی، حس میکنم دیگران از بیرون شاهد ماجرا هستند و بهتر میتونن نظر بدن.
_نام داستان یا رمان را چه زمانی و چگونه انتخاب می کنید؟
همین که ایدهای در ذهنم متولد میشه قدم بعدی رو برای انتخاب اسم برمیدارم.
من سعی میکنم اسمی رو انتخاب کنم که بتونه باری رو از روی دوش رمان برداره چون اولین چیزی که مخاطب و خواننده با اون طرف میشه، اسم رمان هست.
_آیا در داستان موقعیتی را تشریح کرده اید که تجربه درستی از آن نداشته باشید؟
بله صددرصد. رمان "حوا بی هوا" بر اثر واقعیت نوشته شده و در شیراز اتفاق میفته، ولی تمام سعی ام این بوده که اطلاعات درستی به مخاطبم بدم و در مورد موقعیتی که برای رمان لازمه و درکی از اون ندارم حتما تحقیق کنم. به قول معروف بی گدار به آب نمیزنم.
خواننده باید حس کنه با دنیای واقعی طرفه و واسش ملموس باشه.
_آیا نویسنده به الهام هم نیازمند است؟
وجودش الهام خالی از لطف نیست. ولی اینکه در انتظارش بشینم و دست به قلم نشم نه.
_شیوه شما برای تبدیل یک شخصیت واقعی به یک شخصیت داستانی چگونه است؟
اطراف ما پره از آدمهای ریز و درشت با اخلاقهای متفاوت و گاها خاص، و حتی ماجراهای جالبی که فقط کافیه کمی دقیقتر بهشون توجه کنی. و من سعی میکنم شخصیت های رمانم طوری چیده و پردازش بشه که به واقعیت نزدیک باشه.
_در اشخاص داستان های شما، کدام شخصیت برگرفته ای شخصیت خودتان است؟
من وقتی مینویسم خودم رو بجای شخصیت اصلی رمان میذارم ولی تا به حال پیش نیومده شخصیتی کاملا بر گرفته از خودم باشه. ولی در کل طبع شوخی که دارم باعث شده همیشه ردی از شلوغ بازیهام در نوشته هام باشه. به قول یکی از دوستانم این امضاء کار منه و در قلمم کاملا هویداست.
_از کدام نویسنده ایرانی یا غیر ایرانی متاثر بوده اید؟
وقتی قلم قوی و پختهای رو میخونم کلی لذ*ت میبرم مثل داستایوفسکی و صادق هدایت، ولی اینکه خودم نباشم و کپی از دیگران رو اصلا نمیپسندم. بنظر من قلم هم مثل اثر انگشت میمونه و باید متفاوت باشه.
_در حال حاضر چه می نویسید؟
در حال حاضر رمان "حوا بی هوا" و "آدمی دیگر" به انتها نزدیک میشن و رمان "مردمک سفید" هم آمادهٔ استارت زدن هست.
_حرفی برای نویسندگان تازه کار ندارید؟
قدم اول عشق به نوشتنه. عشق که داشته باشی برای رسیدن به هدفت هر سختی رو به جون میخری. سعی کنید اصولی نوشتن رو یاد بگیرید و مطالعه داشته باشید. و به افکار و قلمتون احترام بگذارید. خیلی خوبه اگر قلمتون از حیا بر خوردار باشه و هرچیزی رو ننویسید.
_در صورتی که پیشنهاد یا انتقادی در جهت پیشرفت انجمن کافه نویسندگان دارید، به دیده ی منت میپذیریم.
خوشحالم که با تیم قوی مثل کافه نویسندگان همکاری میکنم و به عینه شاهد زحمتهای هم تیمی های عزیزم برای بهبود قلم تازه کارها هستم. ممنون که هستین. نخسته.
و سخن پایانی
دوست دارم یه تشکر ویژه از استاد عزیزم خانم نرگس نجمی که در این راه چراغ و فاتح من بودند داشته باشم و بعد مادر عزیزم که ابتدایی ترین دست نوشتههام رو برای ایشون خوندم و خواهری که اولین منتقد رمان سروناز بود. و همراه عزیزم خانم مریم سالاروند که همیشه به من لطف داشتند.و در آخر ممنون از مهربانوهای عزیزم که بیشترین انرژی رو بهم دادند.
???
بسیار متشکرم از اینکه وقتتون رو در اختیار بنده گذاشتید و با صبوری به سوالات پاسخ دادید .
یاحق
آخرین ویرایش توسط مدیر: