- Jun
- 2,353
- 5,786
- 148
- وضعیت پروفایل
- خدایا این همه امتحان میگیری ازمون،فکر ورقه و تصحیح کردنش نیستی؟
یکی بود یکی نبود.غیر ازخدا هیچ کَس نبود. یه جنگل داریم مثل تمام جنگلای دنیا قشنگ وپرازدرخت.حیوونهای زیادی توی جنگل ما زندگی می کنن، که اسم یکی از اونها تانا است.تانا یه گنجشکِ خیلی قشنگیه به طوریکه هر حیوونی اونو می بینه ازش تعریف می کنه و به به و چه چه راه میاندازه.قصّه از اون جا شروع شد که……
تانا یه گل سر خیلی قشنگ داشت وهر روز که از خواب بلند می شد اونو به سرش می زدو این طرف واون طرف جنگل پرواز می کرد.گل سر تانا سفید بودویه نگین طلایی روش داشت.
تانا یه گل سر خیلی قشنگ داشت وهر روز که از خواب بلند می شد اونو به سرش می زدو این طرف واون طرف جنگل پرواز می کرد.گل سر تانا سفید بودویه نگین طلایی روش داشت.
آخرین ویرایش توسط مدیر: