تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

100 رمان برتر جهان (100 world premieres)

رمان هزار و یک شب



220px-One_Thousand_and_One_Nights19.jpg




توضیح کلی:


شروع داستان هزار و یک شب به نقل از پادشاهی است ساسانی با عنوان شهریار (پادشاه) و روایتگر آن شهرزاد (دختر وزیر) است. اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد و داستان‌های آن را از ریشهٔ ایرانی دانسته‌اند، که تحت تأثیر آثار هندی بوده‌است. اینکه داستان‌های هزار و یک شب در اصل مشخص و روشن بوده باشند و تعداد آن‌ها دقیقاً هزار و یک بوده باشد چندان واقعی به نظر نمی‌رسد. اما داستان‌های زیادی زیر نام «هزار و یک شب» نوشته شده‌است.

پیشینه:
به‌گفته علی‌اصغر حکمت این کتاب پیش از دوره هخامنشی در هند به وجود آمده و قبل از حمله اسکندر به فارسی (احتمالاً فارسی باستان) ترجمه شده و در قرن سوم هجری زمانی که بغداد مرکز علم و ادب بود از پهلوی به عربی برگردانده شده‌است. اصل پهلوی کتاب ظاهراً از زمانی که به عربی ترجمه شده از میان رفته‌است. او دلیل آنکه کتاب پیش از اسکندر به فارسی درآمده را به مروج‌الذهب مسعودی (درگذشته به سال ۳۴۶ ه‍. ق) و الفهرست ابن ندیم (درگذشته به سال ۳۸۵ ه‍. ق) مراجعه می‌دهد و سپس با اشاراتی به مشابهت هزار و یک شب با کتاب استر تورات استدلال می‌کند که هر دو کتاب در یک زمان و پیش از حمله اسکندر نوشته شده‌اند و ریشه واحد دارند. نام ایرانی آن هزار افسان است و وقتی به عربی ترجمه شده، نخست الف خرافه و سپس الف لیله خوانده شده، و چنان‌که حکمت می‌گوید در زمان خلفای فاطمی مصر به صورت الف لیلة و لیله (هزار شب و یک شب) درآمده‌است.
بهرام بیضایی از دیگر کسانی که دراین زمینه کار کرده است ، در جواب به شرق شناسانی که ریشه هزار و یک شب را به اعراب و یونانیان نسبت می دهند اما از ایرانی بودن آن سخنی به میان نمی آورند چنین می گوید:
" هزار و یک شب اصلیتی ایرانی دارد چرا که داستان اصلی یا داستان بنیادین آن ایرانی است و آن قصه خود شهرزاد است. "
داستان اصلی یا به قول بیضایی داستان بنیادین بدین گونه است که :
"دو شاهزاده برادر ، به نامهای شهریار (یا شهرباز) و شاه زمان ، مورد خــ ـیانـت زنان خود قرار می گیرند شاه زمان تَرک پادشاهی کرده و راهی دیار برادر می شود و شهریار هم به انتقام خــ ـیانـت همسرش هر شب دختری را به نکاح در می اورد و بامداد دستور قتلش را می داد . تا اینکه دیگر دختری در شهر نمی ماند و وزیر شهریار که دو دختر به نامهای شهرزاد و دنیازاد داشت و به شدت نگران این قضیه بود به پیشنهاد شهرزاد وی را به عقد پادشاه درمی آورد. شهرزاد همان شب به شهریار می گوید که خواهری دارد که هر شب با قصه های او به خواب می رود و درخواست می کند که همان شب خواهرش را به قصر بیاورند تا برای بار اخر برایش قصه بگوید. دنیازاد می اید و شهرزاد قصه گویی را آغاز می کند، شهریار هم که مسحور این قصه شده بود مهلت میدهد که فردا شب ادامه قصه را بشنود و بنابراین کشتن شهرزاد را موکول به بعد می کند و این قصه گویی ها هرشب ادامه پیدا می کند."
در سال ۱۲۵۹ هجری قمری، در زمان محمدشاه به دست ملا عبداللطیف طسوجی به فارسی ترجمه شده (این کتاب دارای ارزش تاریخی است، اما در کل یک سوم کتاب اصلی را هم شامل نمی‌شود) و میرزامحمدعلی سروش اصفهانی اشعاری به فارسی برای داستان‌های آن سروده‌است که تا زمان ناصرالدین شاه ادامه داشته‌است. داستان‌های این کتاب دارای محتوای بسیار بوده ازجمله طنز، تعالیم اخلاقی چه بد و چه خوب (بعضی از داستان‌های آن تشویق به خوشـی‌ و نوش و خوش‌گذرانی می‌نموده برای همین از این حکایات صرف نظر شده‌است ولی در بعضی حکایات هم تشویق به عدالت و ایثار و جوانمردی نموده‌است)، آداب و سنن ملل مختلف، مشکلات اجتماعی، مسافرت و سیاحت و…
نسخه کنونی فارسی را عبداللطیف طسوجی در زمان محمدشاه و پسرش ناصرالدین شاه به فارسی درآورد و به چاپ سنگی رسید. «هزار و یک شب» نامی است که از زمان ترجمه طسوجی در دوره قاجار در ایران شهرت یافته و نام قدیم آن هزار افسان بوده‌است. چاپ کتاب تا زمان انقلاب اسلامی به همان سیاقی که چاپ کلاله خاور درآمده بود، مشکلی نداشت. بعداز انقلاب هم انتشارات هرمس این کتاب را در سال ۱۳۸۳ منتشر کرد که در ۱۳۸۶ به چاپ دوم رسید.
نخستین ترجمهٔ هزار و یک شب به زبان‌های اروپایی در قرن شانزدهم میلادی به دست آنتوان گالان به فرانسوی درآمد و در سال ۱۷۰۴ میلادی منتشر شد. سر ریچارد برتون نخستین ترجمه انگلیسی این کتاب را در ۱۸۸۵ عرضه کرد. بورخس همه آثارش را مدیون هزار و یک شب می‌دانست و تأثیر آن بر بسیاری از نویسندگان معروف جهان ازجمله کسانی چون جیمز جویس انکارناپذیر است.
حکمت برای اصل و نسب هندی کتاب دو دلیل می‌آورد. یکی از آن‌ها قصه‌های تودرتو (حکایت در حکایت) است که در ادبیات هند سابقه دارد و ایرانیان نیز به گفته علامه قزوینی با این شیوه آشنایی داشتند.
رضا طاهری می‌نویسد:در داستان نخستینِ هزارو یک شب، پادشاهی به نام شهریار هر شب با زنی هم بستر می‌شد و بعد او را می‌کشت. شهرزاد دختری که از بیزاری پادشاه از زنان آگاه بود با شهریار ازدواج می‌کند و هر شب برای پادشاه قصه‌ای را روایت می‌کند. مجموعه این روایت‌های شبانه و مدام با هدفمندی و نکات محتوایی که شهرزاد روایت می‌کند، بیماری شهریار را با قصه‌درمانی در بازهٔ زمانی هزار ویک شب درمان می‌کند.

شکل گیری داستان‌ها:
شرق شناسان عموماً اتفاق نظر دارند که این مجموعه، التقاطی از متون دارای ریشه‌های بس گوناگون است که در طی چندین قرن، پرداخته شده‌اند و کتاب در قرن ۱۳ و ۱۴ میلادی شکلی ثابت به خود گرفته است. این که تصور کنیم هزار و یک شب اثر یک نویسنده است، بر جایی نااستوار ایستاده‌ایم. در حقیقت با اثری جمعی سر و کار داریم که نه تنها به مدت چندین قرن فراهم آمده است، بلکه نمودار گرایش‌هایی بس مختلف نیز هست و کلاً چهار دسته داستان در آن تشخیص می‌توان داد:
الف) نخست هستهٔ قصه‌های ایرانی الاصل و هم ریشه با داستان‌های شاهنامه و هم ارز شاهنامه که به دست فاتحان مسلمان با اسلام انطباق یافته‌اند و قدیم‌ترین بخش هزار و یک شب اند. خصیصهٔ این قصه‌ها، غنای تخیّلی و وهمناک، و مداخلهٔ دائم جنیان و پریان، و وفور مسخ و حلول و سخنگویی جانوران است. دوز و کلک‌ها و اندیشه‌های این مجموعه ایرانی ست؛ نام شخصیت‌های اصلی (شهریار و شهرزاد و دینارزاد و شاه زمان) ایرانی ست و تقطیع بندی این اثر نیز ایرانی ست. درواقع کتاب زبان پهلوی زبان «هزار افسان» که بین قرون ۲ تا ۴ هجری به عربی ترجمه شد باید پایهٔ اصلی این کتاب بوده باشد. هستهٔ اصلی این کتاب شامل شاه شهریار و حیوانات و پرندگان و اسب آبنوس و فریزاد گلخنده و علی بابا و چهل دزد و غیره متعلق به همین منبع کهن است.
ب) دومین دستهٔ حکایات که بیشتر مغازله آمیزاند، تا وهمناک و در بغداد در دوران خلافت هارون الرشید می‌گذرند، قصه‌های عاشقانه با عواقب عدیده‌اند. در این داستان‌ها، مناظر زندگی درباری یا شهری، اندک اندک جایگزین صحنه‌های طلسم و جادو می‌گردند. داستان‌های عشقی به معنای ویژهٔ واژه (قصهٔ علی بن بکار و شمس النهار و نعم و نعمت و غیره) و حکایات کمابیش ظریف مردم پسند برگرفته از وقایع اتفاقیه که مداح آنها را در بازارها نقل می‌کرده است. اشعار خواهــش نـفس‌انگیز و از طرفی جعفر برمکی، آخرین بازماندهٔ خاندان برمکیان مربوط به همین دسته‌اند.
پ) برعکس، عنصر شگرف و خارق‌العاده، در دوره‌ای از قصه‌های دریانوردان که مشهورترینشان قصه‌های سندباد بحری، مربوط به بندر بصره، نقش بسته است. اعجاب‌انگیزی این قصه‌ها ناشی از به هم آمیختگی تنگاتنگ راست و دروغ است. این قصه‌ها، حماسهٔ نخستین دریانوردان مجهز به قطب نما و شاخص و میل رصد و شمسه و اسطرلاب به کشف مناطق ناشناخته می‌روند.
ت) شهری و بورژوازی شدن قصه‌ها در چهارمین دسته که در قاهره پرداخته شده‌اند و به قصه‌های کهن مزید گشته‌اند، برجستگی بیشتر می‌یابد. یعنی حکایات مشتمل بر ماجراجویی‌های قهرمانان و قصه‌های هزل آمیز و هجوآلود و صحنه‌هایی از زندگی اعیان خوش ذوق و ظریف و گوشه‌هایی از معاش سوداگران و پیشه وران، تقریباً به طور کامل، جانشین وهمناکی قصه‌های کهن می‌شوند. قصه‌های جوذر صیاد از جمله قصه‌های این دوره است. البته در این قصه، چنان‌که در قصهٔ علاءالدین نیز، عناصری مراکشی الاصل به چشم می‌خورد. این قصه‌ها مشحون از عناصر اعجاب‌انگیز و خوارق عادت اند. اما این عنصر اعجاب‌انگیز از عنصر شگفتی زای ایرانی تبار، متمایز است و در آن، پاره خاطراتی از ادبیات تعلیمی مصر باستان و برگرفته‌هایی از روایات تلمودی، می‌توان یافت.
البته قصه‌هایی هم هستند که در هیچ طبقه‌ای نمی‌گنجند و تنها قصه‌هایی عامیانه‌اند. به این نکته نیز باید اشاره کرد که در واقع، چندین چاپ عربی هزار و یک شب وجود دارد که در هند و مصر و سوریه و سرانجام در اروپا به طبع رسیده‌اند و روایات مختلف کتاب به شمار می‌روند، تا آنجا که بعضی کتب نخستین ترجمه شده در اروپا، قصه‌هایی دارند که در نسخ عربی آن موجود نیست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمان فاوست اثر گوته




230px-Rembrandt%2C_Faust.jpg






توضیح کلی:

فاوست شخصیت اصلی یک افسانه آلمانی است. او انسانی موفق با تحصیلات دانشگاهی ولی ناراضی از زندگی است که روحش را با دانش نامحدود و لذات دنیوی در معامله‌ای با شی*طان معاوضه می‌کند. این افسانه منشأ آثار ادبی، داستانی، سینمایی و موسیقایی بسیاری شده‌است.
کلمه فاوست در آلمانی معیار، مشت معنی می‌دهد.

خلاصه داستان:

فاوست خسته و ناامید است. تصمیم می‌گیرد تا با شی*طان جهت کسب دانش بیشتر و قدرت جادو وارد گفتگو شود. او می‌خواهد تا از تمام دانش و لـ*ـذت این دنیایی بهره‌مند شود. در مقابل، نماینده شی*طان، مفیستوفل ظاهر می‌شود. او این معامله را با فاوست انجام می‌دهد: مفیستوفل به قدرت جادویی او برای مدت یک دوره کمک می‌کند، ولی در پایان دوره، روح فاوست به شی*طان تعلق دارد و فاوست به شکل ابدی ملعون خواهد بود. در داستان‌های اولیه، این دوره معمولاً ۲۴ سال ذکر شده است.

در مدت زمان قرارداد، فاوست به انحای مختلف از مفیستوفل بهره می‌جوید. در بسیاری از نسخه‌های داستان، از جمله در نمایش‌نامۀ گوته، مفیستوفل او را کمک می‌کند تا دختری زیبا و معصوم را که معمولاً گِرتشن نامیده شده و در نهایت زندگی‌اش نابود می‌شود، اغوا کند؛ هرچند در نهایت، معصومیت گِرتشن نجاتش می‌دهد و او وارد بهشت می‌شود.

در روایت گوته، فاوست نیز با رحمت خدا به خاطر کوشش مدامش و همچنین درخواست گرتشن از خدا نجات می‌یابد. اما در نسخه‌های اولیه، فاوست برای همیشه فاسد شناخته می‌شود. او فکر می‌کند که گناهانش قابل بخشش نیست. در این روایت‌ها وقتی پایان دوره می‌رسد شی*طان او را به جهنم همراهی می‌کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمان ماجراهای هاکلبری فیناثر مارک تو این




200px-Huck_and_jim_on_raft.jpg






توضیح کلی:

ماجراهای هاکلبری فین رمانی اثر مارک توین است که در سال ۱۸۸۴ برای اولین بار چاپ شد. این کتاب درپی رمان تام سایر منتشر شد.
این کتاب داستان نوجوانی است که از پدری الکلی متولد می‌شود. پدرش بعد از چند سال گم می شود بعد او با تام سایر دوست میشود .او را بدست فردی به نام بیوه می سپارند. او همراه با خواهرش دوشیزه واتسون زندگی میکند که او یک بـرده سیاه به اسم جیم دارد.پدر هاکلبری فین بالاخره به روستایشان می آید و هاک را به کلبه ای وسط جنگل می برد.هاک پس از چند روز از آنجا فرار می کند و...

واکنش به کتاب در آمریکا:

در سال ۱۸۸۵ کتابخانه‌های عمومی ماساچوست این کتاب را به خاطر «زبان بی‌ادبانه‌اش» ممنوع کردند. پیش از آن هم منتقدان کتاب را به خاطر استفاده از زبان عامیانه مضر و بی‌اهمیت تشخیص داده بودند.

ارنست همینگوی دربارهٔ این کتاب نوشته‌است: «ماجراهای هاکلبری فین بهترین کتابی است که تا به حال داشته‌ایم. تمام داستان‌های آمریکایی از آن بیرون آمده‌اند. چیزی پیش از آن نبوده‌است.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمان زوربای یونانی اثرنیکوس کازانتزاکیس





Zorba_book.jpg





توضیح کلی:
زوربای یونانی (به یونانی: Βίος και Πολιτεία του Αλέξη Ζορμπά) نام کتابی است نوشتهٔ نیکوس کازانتزاکیس نویسندهٔ یونانی، که اولین بار در سال ۱۹۴۶ منتشر شد. این کتاب در ایران توسط محمد قاضی به فارسی برگردانده شده است. این رمان با همین عنوان توسط تیمور صفری (۱۳۴۷) و محمود مصاحب (۱۳۷۷) نیز دوباره به فارسی ترجمه شده‌است.



درباره کتاب:
راوی، یک روشنفکر جوان یونانی است که می‌خواهد برای مدتی کتابهایش را کنار بگذارد. او برای راه‌اندازی مجدد یک معدن زغال سنگ به جزیره کرت سفر می کند. درست قبل از مسافرت با مرد ٦٥ ساله راز آمیزی آشنا می شود به نام آلکسیس زوربا. این مرد او را قانع میکند که او را به عنوان سرکارگر معدن استخدام کند. آنها وقتی که به جزیره کرت می رسند در مسافرخانه یک بـدکـاره فرانسوی به نام مادام هورتنس سکونت میکنند. بعد از آن شروع به کار روی معدن می کنند. با این حال راوی نمی‌تواند بر وسوسه‌اش برای کار بر روی دستنوشته های ناتمامش در باره زندگی و اندیشه بودا خودداری کند. در طول ماههای بعد زوربا تاثیر بسیار عمیقی بر مرد می گذارد و راوی در پایان به درک تازه ای از زندگی و لـ*ـذت های آن می رسد.
از کتاب زوربای یونانی تاکنون یک اقتباس سینمایی موفق در سال ۱۹۶۴ با نام زوربای یونانی و یک نمایش موزیکال با نام زوربا در سال ۱۹۴۸ ساخته شده‌است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمان بیگانه اثر آلبرو کامو




220px-Camus23.jpg






توضیح کلی:

بیگانه (به فرانسوی: L'Étranger) نام رمانی از آلبر کامو است که در سال ۱۹۴۲ در انتشارات معروف گالیمار منتشر شد و متن آن از اصلی‌ترین آثار فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم به شمار می‌آید.

خلاصهٔ داستان:

این کتاب داستان یک مرد درونگرا به نام مرسو را تعریف می‌کند که مرتکب قتلی می‌شود و در سلول زندان در انتظار اعدام خویش است. داستان در دههٔ ۳۰ در الجزایر رخ می‌دهد.

داستان به دو قسمت تقسیم می‌شود. در قسمت اول مرسو در مراسم تدفین مادرش شرکت می‌کند و در عین حال هیچ تأثر و احساس خاصی از خود نشان نمی‌دهد. داستان با ترسیم روزهای بعد از دید شخصیت اصلی داستان ادامه می‌یابد. مرسو به عنوان انسانی بدون هیچ اراده به پیشرفت در زندگی ترسیم می‌شود. او هیچ رابـ ـطهٔ احساسی بین خود و افراد دیگر برقرار نمی‌کند و در بی تفاوتی خود و پیامدهای حاصل از آن زندگی اش را سپری می‌کند. او از این که روزهایش را بدون تغییری در عادت‌های خود می‌گذراند خشنود است.

همسایهٔ مرسو که ریمون سنته نام دارد و متهم به فراهم آوردن شغل برای روسپیان است با او رفیق می‌شود. مرسو به سنته کمک می‌کند یک معشــوقهٔ او را که سنته ادعا می‌کند my friend قبلی او است به سمت خود بکشد. سنته به آن زن فشار می‌آورد و او را تحقیر می‌کند. مدتی بعد مرسو و سنته کنار ساحل به برادر آن زن(«مرد عرب») و دوستانش برمی خورند. اوضاع از کنترل خارج می‌شود و کار به کتک کاری می‌کشد. پس از آن مرسو بار دیگر «مرد عرب» را در ساحل می‌بیند و این بار کس دیگری جز آن‌ها در اطراف نیست. بدون دلیل مشخص مرسو به سمت مرد عرب تیراندازی می‌کند که در فاصلهٔ امنی از او از سایهٔ صخره‌ای در گرمای سوزنده لــذت می‌برد.

در قسمت دوم کتاب محاکمهٔ مرسو آغاز می‌شود. در این جا شخصیت اول داستان برای اولین بار با تأثیری که بی اعتنایی و بی تفاوتی برخورد او بر دیگران می‌گذارد رو به رو می‌شود. اتهام راست بی خدا بودنش را بدون کلامی می‌پذیرد. او رفتار اندولانت (اصطلاح روانشناسی برای کسی که در مواقع قرار گرفتن در وضعیت‌های خاص از خود احساس متناسب نشان نمی‌دهد و بی اعتناء باقی می‌ماند- از درد تأثیر نمی‌پذیرد یا آن را حس نمی‌کند) خود را به عنوان قانون منطقی زندگی اش تفسیر می‌کند. او به اعدام محکوم می‌شود. آلبر کامو در این رمان آغازی برای فلسفهٔ پوچی خود که بعد به چاپ می‌رسد، فراهم می‌آورد.



شخصیت‌ها:

مورسو: مردی فرانسوی-الجزایری که با تلگرافی از مرگ مادرش خبردار می‌شود. بی‌تفاوتی مورسو نسبت به این خبر نشان از جدایی عاطفی او از محیط اطرافش دارد. چندین مورد در متن داستان وجود دارد که لحظاتی تأثیرگذار اثر عاطفی چندانی روی مورسو ندارند. جنبه دیگر شخصیت مورسو راست‌گویی اوست. به خاطر بی‌تفاوتی اش جامعه او را بیگانه تلقی می‌کند



ریموند سینتی: همسایه مورسوست که معشـ*ـوقه‌اش را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد و این مسئله منجر به رویارویی با اعراب می‌شود.



ماری کاردونا: تایپ نویسی است در محل کار مورسو. یک روز پس از درگذشت مادر مورسو با او در ساحلی ملاقات می‌کند و این آغاز رابـ ـطه آنهاست. از مورسو می‌پرسد که آیا عاشقش است یا نه که مورسو بی‌اعتنا می‌گوید که فکر نمی‌کند اینطور باشد. با وجود این مورسو موافقت می‌کند که با او ازدواج کند اما به خاطر قتل مرد عرب دستگیر می‌شود. مانند مورسو، ماری از تماس فیزیکی رابـ ـطه‌شان از طریق رابـطـه لــذت می‌برد. او تجلی زندگی خوش و خرمی است که مورسو در پی‌اش است و تنها دلیل تأسف او بابت دستگیر شدن.



مسون: صاحب خانه ساحلی است که ریموند، مورسو و ماری را به آنجا می‌برد. آدم بیخیالی است که دوست دارد زندگی کند و شاد باشد. او دلش می‌خواهد بی‌قید و بند زندگی کند.



سالامانو: پیرمردی است که مرتب سگش را می‌زند و او را برای راه رفتن بیرون می‌برد. دست آخر سگش را از دست می‌دهد و از مورسو کمک می‌خواهد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمان محاکمه اثر فرانتس کافکا





220px-TrialKafka.jpg





توضیح کلی:

محاکمه (به آلمانی: Der Prozess) رمانی ناتمام از فرانتس کافکا است که اولین بار در سال ۱۹۲۵ چاپ شد. این کتاب از مشهورترین آثار کافکاست و داستان مردی است که به دست حاکمی خارج از صحنه و غیرقابل دسترسی، و به جرمی که هرگز ماهیتش نه برای خواننده و نه برای خودش مشخص نمی‌شود، دستگیر و مجازات می‌شود. مانند سایر آثار کافکا محاکمه هم کامل نشد، اگرچه فصلی دارد که در آن داستان به سرانجامی می‌رسد. پس از مرگ کافکا، دوست و فعال ادبی اش ماکس برود نوشته‌ها را برای چاپ آماده کرد.



اقتباس‌ها:

فیلم محاکمه یک‌بار در سال ۱۹۶۲ توسط اورسن ولز و یک بار هم براساس فیلمنامه هرولد پینتر که برگرفته از همین رمان بود در سال ۱۹۹۳ ساخته شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمان هزار توی بورخسنوشته ی خورخه لوئیس بورخس


1980539.jpg



توضیح کلی:
خورخه لوییس بورخس (۱۸۹۹-۱۹۸۶) داستان کوتاه نویس، شاعر، مقاله نویس و مترجم آرژانتینی ، در بوینس آیرس متولد شده است. هزارتوهای بورخس اثر بسیار معروف او، که در سال ۱۹۶۲ منتشر شد، مجموعه ای از داستانهای کوتاه و مقالات نوشته شده توسط خود بورخس است که به انگلیسی نیز ترجمه شده است. این کتاب شامل داستانهای بسیار معروف بورخس می باشد، که به تلاش خود او جمع آوری شده است. بیشتر داستانها از مجموعه های موجودات خیالی (۱۹۴۴) و الف (۱۹۴۹) انتخاب شده اند.
همانطور که گفته شد، کتاب هزارتوهای بورخس مجموعه ای از داستانهای کوتاه و مقالات است، داستانهای کوتاه بیش از نیمی از کتاب هزارتوها را دربر می گیرد، بقیه کتاب شامل مجموعه ای از مقالات در مورد موضوعات مختلف ادبی و هم چنین حکایات تمثیلی کوتاه، می باشد. البته در این کتاب نیازی به دسته بندی نیست، زیرا هر داستان کوتاه شامل بار تخیلی یک داستان، دقت ریاضی مورد نیاز در نگارش یک مقاله و استعاره موجود در یک حکایت تمثیلی می باشد. نوع نثر بورخس ساده نیست، اما با خواندن هریک از مقالات و داستانهای او در می یابیم که بورخس از چه استعداد و مهارتی در نوشتن برخوردار بوده است. بنابراین می توان این کتاب را یک شاهکار ادبی قلمداد نمود. بعلاوه مهارت، کاردانی، شوخ طبعی و هوش زیاد، از ویژگی های برجسته او به شمار می آید.
اگرچه بورخس در ابتدا شهرت خود را از نوشته هایش کسب کرد، اما او در آغاز کار ادبی خود، شاعر بود. دنیل بالدرستون، در لغت نامه زندگی ادبی، می گوید: “بورخس، یکی از شعرای بزرگ امریکای لاتین در قرن بیستم، محسوب می شود”. بورخس در سالهای ابتدایی فعالیت اش، بخشی از یک جنبش افراطی بود، که همین فعالیت او در مضامین سورئالیسم در اشعارش منعکس شده است.
علاوه بر این، داستانهای بورخس مضامین برجسته زیادی دارند. مضامین موجود در کتاب هزارتوهای بورخس تقریبا در تمام آثار دیگر او مشترک هستند، مضامینی مانند رویاها، هزارتوها، آیینه ها، حیوانات، نویسندگان تخیلی، فلسفه، مذهب و خدا. همچنین او اغلب در داستانهایش، به ایده زندگی در زمان حال اشاره دارد- گذشته و آینده ای وجود ندارد. هزارتوها از این لحاظ ویژگی جادویی و افسانه ای دارد، زیرا او اغلب برای بیان ایده های ذهنی اش، از استعاره و نماد استفاده می کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمان برادران کارامازوف اثرداستایوفسکی


توضیح کلی:
برادران کارامازوف (به روسی: Братья Карамазовы) رمانی از داستایوفسکی نویسندهٔ شهیر روسی است. برادران کارامازوف مشهورترین اثر داستایوسکی است که نخستین بار به صورت پاورقی در سال‌های ۸۰–۱۸۷۹ در نشریه پیام‌آور روسی منتشر شد. گویا این رمان قرار بوده قسمت اول از یک مجموعه سه‌گانه باشد اما نویسنده چهار ماه بعد از پایان انتشار کتاب درگذشت.
داستان کتاب ماجرای خانواده‌ای عجیب و شرح نحوهٔ ارتباطی است که بین فئودور کارامازوف، پیرمرد فاسدالاخلاق و متمول با سه پسرش به نام‌های میتیا، ایوان و آلیوشا و پسر نامشروعش به نام اسمردیاکوف وجود دارد. برادران کارامازوف رمانی فلسفی است که به طور عمیقی در حوزهٔ الهیات و وجود خدا، اختیار و اخلاقیات می‌پردازد. از زمان انتشار این رمان توسط بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان همانند آلبرت اینشتین، زیگموند فروید، مارتین هایدگر، کورت ونگات، لودویگ ویتگنشتاین و پاپ بندیکت شانزدهم مورد تحسین قرار گرفته‌است و به عنوان یکی از بهترین اثرها در ادبیات شناخته شده‌است.

شخصیت های داستان:
هر چهار پسر از پدر متنفرند. میتیا افسر ستوان است و عصبی، متکبر، حساس، زودرنج و تهی از فکر است. او قلباً مرد شروری نیست و زود از عصبانیت‌های خود پشیمان می‌شود و دچار این حس می‌شود که ممکن است دیگران به وجود او نیازمند باشند و باید حس کمک به مردم را داشته باشد.
ایوان مرد تحصیل‌کرده‌ای است. وی سرد و بی‌اعتنا در زیر نقاب بدبینی، سکوت کرده‌است. او از ترس آن که رنج نبرد، منکر عشق خدا و عشق بندگان خدا است و از این عقیده خود دفاع می‌کند.
آلیوشا کوچکترین پسر خانواده و برادر تنی ایوان از زن دوم کارامازوف است که داستایوفسکی در ابتدای رمان او را قهرمان داستان خود معرفی می‌کند. او در صومعه و نزد پدر زوسیما با باورهای اورتودکس مذهبی پرورش یافته‌است اما پدر زوسیما قبل از مرگ خود به او توصیه می‌کند که دیر را ترک گفته و به میان مردم برود. این مسئله موجب می‌شود او با جریان داستان درگیر شود. شخصیت او بسیار دوست‌داشتنی و بااخلاق توصیف شده‌است و مورد علاقه و اعتماد سایر اشخاص داستان است. عقاید اورتودکس او در تقابل با باورهای آتئیستی برادرش ایوان است.
بالاخره اسمردیاکوف عضوی فاسدالاخلاق، بدقلب و مبتلا به صرع است و پدرش او را در خانه‌اش به عنوان نوکر نگهداشته است.
در این اثر محور اصلی داستان بر روی تشریح ارتباطات اشخاص با خودشان و جستجوی ایشان در پی تعدیل و موازنه دور می‌زند. این چهار فرزند که با همهٔ تضاد اخلاقی و رفتاری به نحو بهم و عجیب دور هم جمع شده‌اند، دائم در تلاش برای همزیستی مسالمت‌آمیز با یکدیگر هستند.
در این داستان کسی که بیش از همه با پدر مخالف است میتیا است، اما آن که با خونسردی نقشهٔ نابودی پدر را می‌کشد، ایوان است و آن که در صدد اجرای آن بر می‌آید، اسمردیاکوف است. با این وصف اوضاع و احوال به زیان میتیا تمام می‌شود و او است که توقیف می‌شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمان زمان از دست رفته اثرمارسل پروست


توضیح کلی:
در جستجوی زمان از دست رفته (به فرانسوی: À la recherche du temps perdu) عنوان رمانی نوشتهٔ مارسل پروست نویسندهٔ فرانسوی است. این رمان در ۷ جلد نوشته شده که هرکدام نامی مستقل دارند.
پروست این رمان عظیم را بین سال‌های ۱۲۸۷-۱۲۸۸(۱۹۰۸-۱۹۰۹ میلادی) تا ۱۳۰۱(۱۹۲۲ میلادی) نوشته، و بین سال‌های ۱۲۹۲(۱۹۱۳میلادی) تا ۱۳۰۶(۱۹۲۷میلادی) منتشر کرده‌است (سه جلدِ آخرِ کتاب پس از مرگ وی چاپ شد). این رمان چندان به تشریحِ کلاسیکِ یک «داستان» نمی‌پردازد، بلکه از ورایِ داستانِ اصلی (پروست در جایی می‌گوید : «متأسفانه کتابم را با ضمیرِ "من" شروع کردم و فوراً همه فکر کردند، که به جای جستجویِ قوانینِ کلی، من در حالِ تجزیه و تحلیلِ خود، به معنایِ انزجارآمیزِ کلمه، بودم») یک تحلیلِ عمیقِ ادبی، هنری، فلسفی و اجتماعیِ جامعه فرانسه در اواخرِ قرنِ ۱۹ و اوایلِ قرنِ بیستِ میلادی (آنچه در تاریخِ فرانسه جمهوری سوم نامیده می‌شود) به دست می‌دهد. همچنین نحوه استفاده مارسل پروست از زبانِ فرانسه و جمله سازی او که شکلی بدیع و نو در ادبیات فرانسه بود آن را به کلی از سایر آثارِ ادبی هم زمانش متمایز می‌کند. این کتاب را مهدی سحابی با عنوان در جستجوی زمان از دست رفته به فارسی ترجمه کرده و نشر مرکز آن را منتشر کرده‌است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمان آرزوی های بزرگ اثر چارلز دیکنز


توضیح کلی:
آرزوهای بزرگ، در ترجمه صحیح توقعات بزرگ یا انتظارات بزرگ (به انگلیسی: Great Expectations)، رمانی است از چارلز دیکنز، نویسنده شهیر انگلیسی، که ابتدا به صورت داستان دنباله‌دار از دسامبر ۱۸۶۰ تا اوت ۱۸۶۱ میلادی در هفته‌نامه «سراسر سال» به چاپ رسید. وقایع این کتاب که به صورت خودزندگی‌نامه از قول شخصیت اصلی داستان، کودکی یتیم موسوم به «پیپ» نگاشته شده‌است، از سال ۱۸۱۲، هنگامی که او هفت سال دارد، تا زمستان ۱۸۴۰ اتفاق می‌افتد. آرزوهای بزرگ را می‌توان به نوعی زندگی‌نامهٔ خودنوشت شخص دیکنز نیز دانست که همچون آثار دیگرش تجربیات تلخ و شیرین او از زندگی و مردم را نمایان می‌سازد.

داستان:
پیپ هفت ساله، زندگی محقر و فروتنانه‌ای را در کلبه‌ای روستایی، با خواهری بدخلق و سختگیر و شوهر خواهرش «جو گارگِری» آهنگری پرتوان اما مهربان و نرم‌خو، می‌گذراند. او که روزی برای سر زدن به قبر مادر و پدرش به گورستان می‌رود، به طور اتفاقی با یک زندانی فراری محکوم به اعمال شاقه به نام «آبل مگویچ» روبرو می‌شود. آن زندانی، داستانی ترسناک برای کودک سر و هم می‌کند تا او نانی برای رفع گرسنگی و سوهانی برای رهایی خویش از غل و زنجیری که به دست و پایش بسته‌است، بیاورد. پیپ هم از روی ناچاری و هم از دل‌رحمی او را یاری می‌کند.
میس هاویشام، استلا و پیپ، اثری از اچ ام بروک
مدت زمانی از آن ماجرا می‌گذرد و پیپ کوچک، توسط زنی میانسال و ثروتمند موسوم به «میس هاویشام» (یکی از استادانه‌ترین شخصیتهای خلق‌شده توسط دیکنز) اجیر می‌شود تا گهگاه برای همنشینی و سرگرم‌نمودنش پیش او بیاید. هاویشام که در گذشته‌ای دور و به هنگام عروسی، معشوقش او را بیرحمانه ترک گفته، از آن زمان، به زنی دلسرد و انتقام‌جو بدل گشته‌است. او «اِستِلا»، دخترکی زیبا، اما گستاخ و مغرور را به فرزندی پذیرفته است تا به او بیاموزد که چگونه مردان را به بازی گرفته و بدینسان انتقام خویش را توسط او از مردان بستاند. پیپ کوچک در آن خانه به استلا دل می‌بندد و تحت تأثیر توهین‌ها و آزارهای دخترک، نخستین آرزوهایش مبنی بر ترک زندگی محقر و روستایی و زیستن چون نجیب‌زادگان، در او نقش می‌بندد.
پیپ، سال ها نزد جو گارگِری شاگردی می‌کند تا به عنوان یک آهنگر امرار معاش نماید اما اتفاقی زندگی او را دگرگون می‌کند. حقوقدانی در لندن به نام «جَگرز» به او اطلاع می‌دهد که یک ولینعمت ناشناس، هزینه تعلیم و تربیت او را برای رفتن به لندن و آموختن فرهنگ افراد متشخص، متقبل شده و پس از آن ثروت کلانی به او خواهد رسید. به این ترتیب قهرمان نخست داستان، روستا و شوهر خواهر دوست‌داشتنی خود را ترک می‌کند تا به آرزوهای بزرگ خویش که یافتن تشخص و لیاقت برای دستیابی به استلا است، برسد. او در طول زندگی در لندن، بسیاری از آداب و رسوم زندگی شهری همچون طرز رفتار، لباس پوشیدن و مشارکت در انجمن اشخاص فرهیخته و با فرهنگ را می‌آموزد و استلای محبوبش نیز که اکنون مردان زیادی خواهان او هستند، با تجاربی مشابه، دست و پنجه نرم می‌کند. پیپ این‌بار به استلا اظهار عشق می‌کند ولی استلا به او می‌گوید که لیاقت عشق پیپ را ندارد و به «بنتلی درامل»،[۸] مردی پست‌فطرت، دل‌بسته‌است.
پیپ که همیشه خانم هاویشام را ولینعمت مرموز خود می‌پنداشته، در پایان به این موضوع پی می‌برد که ولینعمتش «مگویچ» همان زندانی فراریست که در کودکی یاریش داده بود. او همچنین درمی‌یابد که مگویچ پدر استلا است. اما زمانی این راز برملا می‌شود که مگویچ طی یک درگیری دستگیر و زخمی شده و در بستر مرگ افتاده و تمام اموالش توسط دولت ضبط شده‌است. از طرفی استلا نیز با درامل ازدواج کرده و بدرفتاریهای بسیاری از او دیده‌است. پیپ که به هیچ‌یک از آرزوهای خود نائل نمی‌آید، به کلبه محقر روستایی خود پیش جو بازمی‌گردد. هرچند دیکنز تصمیم داشت تا پیپ را در رسیدن به استلا عاقبت ناکام گذارد و داستان را به صورتی غم‌انگیز به پایان برساند، اما به توصیه دیگران پایان آنرا با درس گرفتن استلا از شکستهای زندگی و بازگشتش به نزد پیپ، تغییر می‌دهد تا به مذاق خوانندگان آن زمان خوش بیاید.
داستان آرزوهای بزرگ شرح کاملی از وضعیت سیـاس*ـی اجتماعی دوران خود است و نویسنده حقایق اجتماعی را با بیانی لطیف به تصویر کشیده است. در حقیقت همین وقایع هستند که به ارزش داستان می‌افزایند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا