طنز ⇜ طنز های په نه په⇝

[SHAHIN]

استاد بهم داده ۴ ! رفتم پیشش میگم استاد میشه چند لحظه وقتتون بگیرم ؟
میگه نمره میخوای ؟؟؟ گفتم پ ن پ واسه امر خیر مزاحم شدم ، مارو به غلامی بپذیر !

 

[SHAHIN]

جلسه ی آخر کلاس بود ، بچه ها داشتن از استاد در مورد امتحان می پرسیدن که قراره چطوری سوال بده ! یکی پرسید : استاد جا خالی هم میدین ؟
استاد هم گفت : پ ن پ وامیستم بهم تیراندازی کنید !

 

[SHAHIN]

رفتم بقالی میگم پودر ماشینی دارید ؟ میگه برای ماشین لباسشویی ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ برای ماشین سواری ، بریزم تو باکش هوارو کثیف نکنه !

 

[SHAHIN]

یارو خودشو دار زده ، رفیقم میگه به خاطر مشکلات زندگی اینکارو کرده ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ میخواسته نیروی کشش طناب رو اندازه گیری کنه !
!

 

[SHAHIN]

بهش میگم آب در هاون نکوب ! میگه یعنی کار بیهوده نکنم ؟؟؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ ممکنه مولکولهای آب رو له کنی !

 

[SHAHIN]

دارم تاریخ تولید و انقضای تن ماهی رو نگاه میکنم ، صاحب مغازه میگه : میخوای ببینی فاسد نشده باشه ؟
میگم : پـَـ نـَـ پـَـ میخوام ببینم تاریخ تولدش کیه تا واسه تولدش آکواریوم بزرگتر بخرم !

 

[SHAHIN]

ماشینم خراب شده وسط خیابون ، زنگ زدم به داداشم میگم آب دستته بذار زمین بیا پیش من ! میگه کارم داری ؟؟؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ آب گرون شده ، همون یه لیوانم صرفه جویی بشه خیلیه !

 

[SHAHIN]

نونوایی از جمعیت داره منفجر میشه یه یارو اومده میگه اینا همه توی صف هستن ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ اینا اومدن شاطرو تشویق کنن !

 

[SHAHIN]

محکم زدم زیر گوشش برگشته میگه کار بدی کردم ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ خواستم قدرت انگشتا و چرخش مچمو تست کنم !

 

[SHAHIN]

به دوستم میگم : نمره ها رو زدنا !!! میگه : با شماره دانشجویی ؟
میگم : پ ن پ با شماره کفش ، اونایی هم که دمپایی داشتن رو هم مردود کرده !