مذهبی دین در دوره‌ی اشکانیان

881617211457226162121181396553717963145.jpg






حکومت 470 ساله اشکانی ( 250 ق.م - 226 م)، ان طوری که باید، نتوانست دنباله تمّدن هخامنشی باشد و به ان، حیاتی جدید ببخشد. به همین لحاظ ، اثار جالب و فراوانی از این سلسله که حدود 5 قرن، با قدرت بر قسمت های مهمی از جهان متمدّن ان روز حکومت کرده، به دست ما نرسیده است همچنین دین خاندان اشکانی به دلیل کمبود مدارک چندان روشن نیست. در زمان اشكانیان نیز مذهب رسمی وجود نداشت بنا بر سنت دوره هخامنشی مذهب آزاد بود چنانچه یونانیان مقیم ایران ، مذهب یونانی داشتند . خود پادشاهان اولیه اشكانی مذهب ایران باستان پیش از زردتشت را داشتند میترا و آناهیتا را ستایش می كردند . در اواسط دوره اشكانی مذهب رزتشت رواج گرفت ، بعضی از شاهان اشكانی بدان گرویدند.






ساسانیان اشکانیان را زرتشتی نمی شمردند و پیداست که این گونه بوده است ولی از نام هایشان آشکار است که به مهر اعتقاد داشتند. از زمان شاهی بلاش یکم توجه بیشتری به دین زرتشتی شد. این شاه فرمان به جمع آوری متون پراکنده اوستا داد و از زمان او شاهان اشکانی بر یک روی سکه های خود تصویر آتشدانی را نقش می کردند. در این دوره نیز مانند دوره هخامنشیان دین های مختلف آزاد بودند و هیچ سختگیری در این کار نمی شد. اکثریت مردم اشکانی ادیان زروانی و زرتشتی داشتند و ادیان دیگر مانند دین بودا، یهود و یونانی نیز پیروانی داشتند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اشکانیان در آغاز به جهت معاشرت با قوم داهه و سکها مظاهر طبیعت را مانند آفتاب و ماه و ستارگان می پرستیدند علت این پرستش آن بود که چون ایرانیان از دورترین زمان مهر (خورشید) و هر چه را که دارای نور و روشنایی بود، ستایش می‌کردند از این جهت ماه و خورشید و اجرام سماوی را نیز که نور و روشنایی داشتند، مقدس می‌شمردند. این رسم هنوز در روستاهای ایران به صورت قسم خوردن به نور یا سوی چراغ و... وجود دارد.






اشکانیان بر خلاف پیروان دین مزدیسنی که مردگان خود را در هوای آزاد می‌گذارند تا طعمه حیوانات درنده یا کرکس‌ها و زاغان شوند، اجساد اموات خود را دفن می‌کردند ایشان غالباً لاشه مردگان خود را در خمره‌ها و تابوت‌های سفالی قرار می‌دادند و آن‌ها را به خاک می‌سپردند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
10207161214318910919614022122918918712818205.jpg





پس از آنکه با سلوکیها و یونانیان نزدیک شدند به پرستش ارباب انواع یونانی و خدایان ایشان نیز خو گرفتند، عده ای از ایشان به مذهب زرتشت در آمدنداما هرگز آئین زرتشت را کاملاً نپذیرفتند به دلیل آن که ساسانیان در استخر فارس می زیستند ایشان را راست باوران نمی شناختند .پادشاهان اشکانی به اکثر ادیان احترام می گذاشتند مثلاً به مغان تکریم می نمودند و آن ها را در شورای سلطنتی خود می پذیرفتند. یکی از پادشاهان اشکانی به نام بلاش اول به گرد آوری اوستا پرداخت و برادر او تیرداد از دین داران مزدیسنی به شمار می‌رفت. علاوه بر این تیرداد اول پادشاه اشکانی در معبدی به نام ناهید (آناهیتا) تاجگذاری کرد. در هگمتانه مقر تابستانی شاهان اشکانی و همچنین در کنگاور معبد ناهید را بنا کردند.





علاوه بر بت پرستی یونانی در سراسر مغرب اشکانی ، آئین‌های گوناگون سامی که اساس آن بر شرک و بت‌پرستی بود رواج یافت. در شمال بین النهرین آئین‌های آشوری هم چنان رایج بود دین یونانی هم مانند فرهنگ یونانی بیشتر محدود به جامعه هلنی یا یونانی بود. بر اثر مراوده و ارتباط با خدایان اقوام مختلف ازیونانی و سامی و ایرانی به هم آویختند و همه به طور یکسان مورد پرستش قرار گرفتند در مشرق فلات ایران آئین بودایی از هند به خراسان سرایت کرد و معابد بودایی در آن نواحی برپاشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اشکانیان ، دین خود را در میان اقوام مغلوب، رواج دادند. اغماضِ اشکانیان، مخصوصآ در روابط انها با قوم یهود، اشکار است







اشکانیان بر خلاف پیروان دین مزدیسنی که مردگان خود را در هوای آزاد می‌گذارند تا طعمه حیوانات درنده یا کرکس‌ها و زاغان شوند، اجساد اموات خود را دفن می‌کردند ایشان غالباً لاشه مردگان خود را در خمره‌ها و تابوت‌های سفالی قرار می‌دادند و آن‌ها را به خاک می‌سپردند یا اجساد را در درون دیوار یا کف خشتی خانه دفن می‌کردند. از آرامگاه‌های مردگان پارتی، قبور نسا در نزدیکی عشق‌آباد و قبرهای اربیل در نزدیکی موصل بوده‌است. از آئین‌های دیگر رایج در دوره اشکانیان مهر پرستی (میترا پرستی) بود.






خدای مهر یا خورشید که در عین حال خدای عدالت نیز بود از دیر باز در فلات ایران مورد پرستش بود . مهر با شمشا ( شمس ) خدای بابلی یکی دانسته شده است . دینی بود که مردم را به صلح همگانی دعوت می کرد .مهر پرستان یکدیگر را برادر و مربیان خویش را پدر می خواندند . سپس مهرپرستی اشاعه یافته از ایران به اروپا رفت و رومیان پیش از قبول دین عیسی غالباً مهرپرست بودند.




اشکانیان نسبت به مذاهب بیگانه بی نظر بودند و ادیان مختلف در کشور ایشان آزاد بود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
1202491428752141584663245182551102262165.jpg







اشکانیان ، دین خود را در میان اقوام مغلوب، رواج دادند. اغماضِ اشکانیان، مخصوصآ در روابط انها با قوم یهود، اشکار است. یهودیان، شاهان ایران مزبور را، مدافعان حقیقیِ دین خود می دانستند. اشکانیان، احترام و تسامُحِ نسبت به ملل تابعه را در رابطه با مذهبشان، محفوظ داشتند و ضمن فتوحات و تشکیلات خود، مذاهب کشورهای گشوده شده را محترم و همچنین تعصب شدید و حادی، برای محو انها یا ازار و اذیت پیروانشان را، رَوا نمی دانستندو از همین لحاظ بود که نفوذ مزدا پرستی و یا ایین یونانیان، نتوانست حتی اثرِ مذهبِ کهنل اشور و بابل را که در بین النهرین که مرکزِ دگرگونی ها و زد و خوردها بود، به کلی از بین ببرد. اثر این ادیان، در علوم و نوشته ها و افکار و اوراق، مخصوصآ در علم کیمیا و ستاره شناسی دیده می شود و ادیانِ مهم دیگر، از قبیلِ یهود، بت پرستی، صائبینِ بودایی، به حیات و توسعه خود ادامه دادند و ایین تازه ظهورِ مسیحیت نیز، در حال پیشروی و عرضِ اندام خود بود.




در دوره اشکانی، یهودی ها در تمام کشورهای اسیای غربی، متفرق بودند و توانستند مذهب خود را توسعه دهند. فکرِ زَروانی، که در ایران از حدود قرن 2 ق.م، رایج شده بود، به فلسفه زَروان یا زمانِ بی کران معتقد بودند و می گفتند که همه اشیاء، در حدود زمانه پدید امده و ممکن نیست که از ان بیرون باشند. اشکانیان از نظر روح جنگ آوری و شجاعت، در ترویج مهرپرستی، به منتهای حَدِّ خود کوشیدند و اکثر نامهای پادشاهانِ این دودمان مانند مهرداد، مهرباز، مهران، مهرزاد، از نامهایی است که با این واژه ( واژه مهر)، ترکیب یافته اند که در نتیجه، فتوحاتِ اشکانی، درقرن اول قبل از میلاد، تا کشورهای باخترِ زمین، رسوخ کرد.




میترائیسم، در قرن اول میلادی، با مذهب مسیحیت، رقابت شدیدی می کرد و به سرعت پیش می رفت و در قرن سوم، به سال 67 ق.م، ایین مهر، از راه اسیای صغیر، در روم و اروپا نفوذ کرد و در نتیجه، امپراطور رم، بوسیله تیرداد، پادشاه ارمنستان، به ایین میترائیسم گرایید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چکیده



سلسله اشکانیان که پس از حمله اسکندر و سلوکیان در ایران به قدرت رسیدند گروهی از سکاهای شرقی بوده که پیش از ورود به ایران دارای دینی ابتدایی شامل پرستش عناصر طبیعی، خورشید، ماه، ستارگان و هم چنین ستایش نیاکان می شد. آنها با آمدن به ایران وارد فضای جدیدی شدند که اقوام مختلفی با اعتقادات مجزا در آن زندگی می کردند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی بر آن است تا با استفاده از اطلاعات موجود به این پرسش پاسخ دهد که دین اشکانیان پس از ورود به ایران چه تغییراتی کرد و اشکانیان چه سیاستی در قبال دیگر ادیان در پیش گرفتند؟ آنها پس از اینکه وارد ایران شدند و در جوار دیگر ایرانیان قرار گرفتند با معتقدات زرتشتی و ادیان غیرایرانی موجود در ایران نیز آشنا شدند. اسناد و منابع موجود بیانگر آن است که آنها معروفترین ایزدان زرتشتی مانند اهورامزدا، آناهیتا، آتش و ایزد مهر را ستایش می کردند. بنابراین یکی از ادیان رایج در عهد اشکانیان دین زرتشتی بوده است. همچنین در این دوره شاهد ترکیب ادیان و مذاهب مختلف در قلمرو اشکانیان هستیم. با توجه به سیاست تساهل مذهبی، نبود دین رسمی در شاهنشاهی اشکانی و حضور اقوام و ادیان مختلف در قلمرو اشکانیان، در این دوره ادیانی همانند یهود، مسیحیت، بودایی و مندایی نیز در ایران مجال گسترش پیدا کرده و صاحب پیروانی شدند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هنگامی‌که به دین یکی از دوره‌های پیش از اسلام می‌پردازیم، چون درباره زندگی مردم چیزی نمی‌دانیم، ناگزیر با گزارش‌هایی که درباره فرمانروایان برجای‌مانده است و به کمک چند نشانه کم‌رنگ، سخن تنها از دین شاهان می‌رود. درحالی‌که با نگاه به تاریخ، به قیاس می‌توان دریافت که دین و باورهای توده مردم همیشه همانی نبوده است که شاهان مدعی آن بوده‌اند. شواهد موجود نشان می‌دهند که دین فرمانروایان بیشتر دینی «لوکس»، نمایشی، تشریفاتی، سیاسی بوده است و برابر ذوق و هوای فرمانروای وقت، تا باوری عمیق و متکی بر سنت‌های دینی همگان. البته پیداست که همین دین نمایشی و سلیقه‌ای، به سبب امکانات و توانایی‌های بی‌مرز فرمانروایان، به‌مرور در باورهای عمومی و آیین‌های مردمی رسوب می‌کرده است.





به هنگام پژوهش در دین دوره اشکانی همواره باید در نظر داشته باشیم که با دره‌ای سروکار داریم که مقطع فروپاشی سهمگین هخامنشیان و همه ساختار مدنی و فرهنگی دوره هخامنشی را بلافاصله از پشت سرخود دارد. پشت سر اشکانیان با این واقعیت نیز روی درروی بوده است که سلوکیه با کوششی بی‌امان بران بودند که با هلنی کردن مدنیت و فرهنگ ایرانی شاهنشاهی گسترده هخامنشی را به غرب آسیای صغیر، یونان و مقدونی پیوند بزنند. با حمله اسکندر به ایران تنها نظام سیاسی ایران تعطیل نشده بود،بلکه پیشوایان جان سالم به دربرده از جنگ و کشتار، یعنی پیشوایانی سنتی مدنی، فرهنگی و دینی نیز بافت واقعی قلمروهای خود را ازدست‌داده بودند. اگر به گواهی تاریخ بپذیریم که ایرانیان هرگز با اسکندریان بیعت نکردند، باید این را هم بپذیریم که ایرانیان مال‌باخته درراه مقاومت، بسیاری از اندوخته‌های فرهنگی خود را باختند. به‌این‌ترتیب بررسی دین اشکانیان نه آسان خواهد بود و نه کوتاه!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
2018_5c2488f5ba472_tarikhema.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بااینکه گردآوری اوستا را به زمان اشکانیان نسبت می‌دهند، از زرتشتی بودن اشکانیان مطمئن نیستیم. با این تفاوت که ظاهراً سیاست دینی اشکانیان، مانند سیاست کشورداری آن‌ها، چندان متمرکز نبوده است و دست حکومت‌های محلی و مردم تا حدودی در رفتارهای آیینی و دینی باز بوده است. به سخن دیگر، در ایران اشکانی قوم‌های گوناگون کیش رسمی واحدی وجود نداشت و آزادی مذهبی و دینی هیچ قومی زیر نفوذ دین مرکزیت سیاسی نبود. اشاره جالبی از تلمود بربرتری موقعیت کلیمی‌ها در زمان اشکانیان نسبت به زمان ساسانیان گواهی می‌دهد. در اینجا می‌خوانیم که به دستور اردشیر اول کلیمی‌های قلمرو شاهنشاهی از اعمال کیفرهای سخت بر همدینان خود محروم بودند. درصورتی‌که در زمان اشکانیان این حق به ایشان داده‌شده بود.




دیدیم که حکومت مقدونیایی – یونانی سلوکیه، برای درهم شکستن قدرت فرهنگی ایرانیان، به‌طور تمام‌عیار وارد میدان شد و دیدیم، که اشکانیان، با رستاخیز خود، اجازه تحرک فرهنگی چندانی به یونانیان ندادند. همه‌چیز گواه آن است که حضور طولانی و نیرومند سلوکیه در بخش‌های گوناگون ایران نتوانست در دگرگونی فرهنگی ایرانیان و به‌اصطلاح هلنیزه کردن ایران موفقیت چشمگیری داشته باشد. به‌ویژه اینکه ایرانیان دیرآشنا با یکتاپرستی نمی‌توانسته‌اند از دین یونانیان مشرک چیز چندانی بیاموزند. حتی ازنظر زبان یونان واژه بیشتری وام گرفت تا ایران.




ظهور زرتشت در هر تاریخی که انجام‌گرفته باشد پیش از هخامنشیان و درنتیجه پیش از اشکانیان بوده است. بنابراین هیچ تردیدی نیست که دین زرتشت برای رسیدن به دوره ساسانی از دوره ۴۷۰ ساله اشکانی عبور کرده است. به‌این‌ترتیب، با توجه به طولانی بودن زمان عبور، به هیچ ترتیب نمی‌توان در پویا بودن آیین زرتشت در دوره اشکانی تردید داشت. دشواری کار تنها در خالی بودن دست مورخ است. نامهای زرتشتی برخی از بلندپایگان و شاهان اشکانی، مانند اردوان (ارتباط) نمی‌توانند کمک چندانی بکنند. بااین‌همه با نشانه‌های کم‌رنگی که در دست است می‌توانیم زمان تدوین اوستا را تا زمان اشکانیان به عقب ببریم. کتاب چهارم دینکرد می‌گوید: به دستور داریوش سوم اوستایی که زرتشت آورده بود در دو نسخه تهیه‌شده و در گنج شیزگان و در دژنبشت قرار گرفت و این دو نسخه با حمله اسکندر از میان رفت و دوباره در زمان بلاش اشکانی، آنچه در سینه‌ها مانده و یا به‌صورت نوشته‌های پراکنده از گزند حمله در امان مانده بود از نو گردآوری شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
2018_5c2488f74248c_tarikhema.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین