باوجود اهمیت دوره اشکانی در شکلگیری اوستا (اوستای متأخر)، از ۴۷۰ سال حکومت سلوکی – اشکانی تقریباً، جز معدودی سنگ نبشته، نوشتهای به زبان ملی برجای نمانده و گمان هم نمیرود که اصلاً نوشتهای وجود داشته بوده باشد. در حقیقت دوره اشکانی کم نوشتهترین و از همین روی بهارخوابیترین دوره تمام تاریخ شناختهشده ایران است. هنینگ بر این باور است که وندیداد و نیرنگستان در این دوره تألیف شدهاند. نظمی که در اشاره به کشورها در فرگرد نخست وندیداد وجود دارد، سبب شده که اندره اس این فرگرد را از زمان مهرداد اول اشکانی بداند. انشاء این فرگرد از حدود سال ۱۲۷ پیش از میلاد، از پس از فتح سرزمین ماد و پیش از تصرف بابل و شوش است.
به گمانی کریستن سن مجموعه احکام دینی وندیداد در دوره سلطنت مهرداد اول اشکانی تألیف شده و سبک انشاء آن نیز سازگار با شیوه نگارش اشکانیان است. کریستن سن نمیگوید که به کمک چه نوشتهای پی به شیوه نگارش اشکانیان برده است! شاید بتوان از هماهنگی برخی از احکام باروح زمان اشکانیان سخن گفت. مثلاً در زمان هخامنشیان فقط اجساد مردگان مغان در دخمه قرار میگرفت و اجساد شاهان هخامنشی به خاک سپرده میشد. دربند ۹ از فرگرد ۳ زمین زمانی به اندوهی تلخ دچار میشود که در آن دخمههای بسیار بر پا کنند و مردارهای مردمان را در آن بینبارند. پس در زمان تألیف هنوز قرار دادن جسد در دخمه کاری معمول بود و میدانیم که پادشاهان اشکانی را نیز در دخمه قرار میدادهاند. به گزارش یوستین مردگان را در دسترس سگها و مرغان شکاری قرار میدادند و آنها را هنگامیکه اثری از گوشت برجای نمیماند دفن میکردند. این گزارش پلینی در تاریخ طبیعی او هم معروف است که شاهزاده اشکانی تیرداد به هنگام رفتن به روم از سفر دریایی پرهیز کرد تا مبادا همراهانش با انداختن آب دهان بر دریا سبب آلودگی آب شوند.
اغلب نشانههای دینی برجایمانده از زمان اشکانیان در پیوند با آناهیتا و پسازاین ایزدبانو با میترا است. بنابراین در اینجا میکوشیم تا با نگاهی به نقش این دو ایزد ایران باستان در زمان اشکانیان تا حدودی به روح دینی زمان، دستکم در قلمرو فرمانروایان و بلندپایگان نزدیک شویم.
مذهب دوره اشکانی، دین و مذهب در دوره اشکانی
در این بخش از سایت مطالبی درمورد مذهب دوره اشکانیان را برای شما آماده کرده ایم ، امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.
دین و مذهب در دوره اشکانی
: ساسانیان اشکانیان را زرتشتی نمی شمردند و پیداست که این گونه بوده است ولی از نام هایشان آشکار است که به مهر اعتقاد داشتند...
مذهب دوره اشکانی، دین و مذهب در دوره اشکانی
مذهب دوره اشکانیان
حکومت 470 ساله اشکانی ( 250 ق.م - 226 م)، ان طوری که باید، نتوانست دنباله تمّدن هخامنشی باشد و به ان، حیاتی جدید ببخشد. به همین لحاظ ، اثار جالب و فراوانی از این سلسله که حدود 5 قرن، با قدرت بر قسمت های مهمی از جهان متمدّن ان روز حکومت کرده، به دست ما نرسیده است همچنین دین خاندان اشکانی به دلیل کمبود مدارک چندان روشن نیست. در زمان اشکانیان نیز مذهب رسمی وجود نداشت بنا بر سنت دوره هخامنشی مذهب آزاد بود چنانچه یونانیان مقیم ایران ، مذهب یونانی داشتند . خود پادشاهان اولیه اشکانی مذهب ایران باستان پیش از زردتشت را داشتند میترا و آناهیتا را ستایش می کردند . در اواسط دوره اشکانی مذهب رزتشت رواج گرفت ، بعضی از شاهان اشکانی بدان گرویدند.
ساسانیان اشکانیان را زرتشتی نمی شمردند و پیداست که این گونه بوده است ولی از نام هایشان آشکار است که به مهر اعتقاد داشتند. از زمان شاهی بلاش یکم توجه بیشتری به دین زرتشتی شد. این شاه فرمان به جمع آوری متون پراکنده اوستا داد و از زمان او شاهان اشکانی بر یک روی سکه های خود تصویر آتشدانی را نقش می کردند. در این دوره نیز مانند دوره هخامنشیان دین های مختلف آزاد بودند و هیچ سختگیری در این کار نمی شد. اکثریت مردم اشکانی ادیان زروانی و زرتشتی داشتند و ادیان دیگر مانند دین بودا، یهود و یونانی نیز پیروانی داشتند.
اشکانیان بر خلاف پیروان دین مزدیسنی که مردگان خود را در هوای آزاد می گذارند تا طعمه حیوانات درنده یا کرکس ها و زاغان شوند، اجساد اموات خود را دفن می کردند ایشان غالباً لاشه مردگان خود را در خمره ها و تابوت های سفالی قرار می دادند و آن ها را به خاک می سپردند
اشکانیان در آغاز به جهت معاشرت با قوم داهه و سکها مظاهر طبیعت را مانند آفتاب و ماه و ستارگان می پرستیدند علت این پرستش آن بود که چون ایرانیان از دورترین زمان مهر (خورشید) و هر چه را که دارای نور و روشنایی بود، ستایش می کردند از این جهت ماه و خورشید و اجرام سماوی را نیز که نور و روشنایی داشتند، مقدس می شمردند. این رسم هنوز در روستاهای ایران به صورت قسم خوردن به نور یا سوی چراغ و... وجود دارد.
پس از آنکه با سلوکیها و یونانیان نزدیک شدند به پرستش ارباب انواع یونانی و خدایان ایشان نیز خو گرفتند، عده ای از ایشان به مذهب زرتشت در آمدنداما هرگز آئین زرتشت را کاملاً نپذیرفتند به دلیل آن که ساسانیان در استخر فارس می زیستند ایشان را راست باوران نمی شناختند .پادشاهان اشکانی به اکثر ادیان احترام می گذاشتند مثلاً به مغان تکریم می نمودند و آن ها را در شورای سلطنتی خود می پذیرفتند. یکی از پادشاهان اشکانی به نام بلاش اول به گرد آوری اوستا پرداخت و برادر او تیرداد از دین داران مزدیسنی به شمار می رفت. علاوه بر این تیرداد اول پادشاه اشکانی در معبدی به نام ناهید (آناهیتا) تاجگذاری کرد. در هگمتانه مقر تابستانی شاهان اشکانی و همچنین در کنگاور معبد ناهید را بنا کردند.
علاوه بر بت پرستی یونانی در سراسر مغرب اشکانی ، آئین های گوناگون سامی که اساس آن بر شرک و بت پرستی بود رواج یافت. در شمال بین النهرین آئین های آشوری هم چنان رایج بود دین یونانی هم مانند فرهنگ یونانی بیشتر محدود به جامعه هلنی یا یونانی بود. بر اثر مراوده و ارتباط با خدایان اقوام مختلف از
یونانی و سامی و ایرانی به هم آویختند و همه به طور یکسان مورد پرستش قرار گرفتند در مشرق فلات ایران آئین بودایی از هند به خراسان سرایت کرد و معابد بودایی در آن نواحی برپاشد.
اشکانیان ، دین خود را در میان اقوام مغلوب، رواج دادند. اغماضِ اشکانیان، مخصوصآ در روابط انها با قوم یهود، اشکار است
اشکانیان بر خلاف پیروان دین مزدیسنی که مردگان خود را در هوای آزاد می گذارند تا طعمه حیوانات درنده یا کرکس ها و زاغان شوند، اجساد اموات خود را دفن می کردند ایشان غالباً لاشه مردگان خود را در خمره ها و تابوت های سفالی قرار می دادند و آن ها را به خاک می سپردند یا اجساد را در درون دیوار یا کف خشتی خانه دفن می کردند. از آرامگاه های مردگان پارتی، قبور نسا در نزدیکی عشق آباد و قبرهای اربیل در نزدیکی موصل بوده است. از آئین های دیگر رایج در دوره اشکانیان مهر پرستی (میترا پرستی) بود.
خدای مهر یا خورشید که در عین حال خدای عدالت نیز بود از دیر باز در فلات ایران مورد پرستش بود . مهر با شمشا ( شمس ) خدای بابلی یکی دانسته شده است . دینی بود که مردم را به صلح همگانی دعوت می کرد .مهر پرستان یکدیگر را برادر و مربیان خویش را پدر می خواندند . سپس مهرپرستی اشاعه یافته از ایران به اروپا رفت و رومیان پیش از قبول دین عیسی غالباً مهرپرست بودند.
اشکانیان نسبت به مذاهب بیگانه بی نظر بودند و ادیان مختلف در کشور ایشان آزاد بود.
اشکانیان ، دین خود را در میان اقوام مغلوب، رواج دادند. اغماضِ اشکانیان، مخصوصآ در روابط انها با قوم یهود، اشکار است. یهودیان، شاهان ایران مزبور را، مدافعان حقیقیِ دین خود می دانستند. اشکانیان، احترام و تسامُحِ نسبت به ملل تابعه را در رابطه با مذهبشان، محفوظ داشتند و ضمن فتوحات و تشکیلات خود، مذاهب کشورهای گشوده شده را محترم و همچنین تعصب شدید و حادی، برای محو انها یا ازار و اذیت پیروانشان را، رَوا نمی دانستندو از همین لحاظ بود که نفوذ مزدا پرستی و یا ایین یونانیان، نتوانست حتی اثر
باحمله اسکندر مقدونی، سازمان سیاسی- اجتماعی ایران فرونشست و مردم ایران که از کهنترین ازمنه مردمی دیندار بودند، ارتباط خود را با مرکز از دست دادند. یونانیها به ایران آمده و شهرها (پولیس ها)یی را تا دورترین نقاط مانند بلخ تشکیل دادند. آنان سعی در رواج آداب و سنن خود در ایران نموده و رویای جهانی شدن فرهنگ هلنی در سر میپروراندند، ولی این سردرگمی زیاد دوام نیاورده و تاثیرات آنان زود گذر بود و به فراموشی سپرده شد.
با این حال هشت دهه بعد از مرگ اسکندر در شرق ایران قومی نیرومند سر برآوردند که جهان باستان را به مدت نیم هزاره مدهوش خود کردند. نام این قوم پرنی و حکومتشان پارتیان یا اشکانیان نام دارد ریشه آنها بر ما روشن نگشته و مورخان و باستانشناسان و زبانشناسان هر کدام نظریات مختلفی را ارائه دادهاند. همین مقدار اشاره کنیم که قومی به احتمال زیاد آریایی بودند که در شمال شرق ایران در حدود رودهای تجن و اترک تا دریای کاسپین (مازندران) میزیستند. آنان به مرور بیگانگان را از ایران بیرون کرده و چون دیواری از فلات ایران محافظت نمودند.
ویدن گاردن دانشمند اشکانیشناس معتقد است که دین در عصر اشکانی بسیار مبهم است (شیپمان، 1384: ص161). سخن او به راستی درست است زیرا ما جز اسناد پراکنده و کتابهایی که یونانیان و رومیان و دیگران (که عمدتاً دشمنان پارتیان بودند) نوشتهاند، در دست نداریم. شواهد باستانشناسی نیز تاکنون اطلاعات اندکی را در اختیار ما قرار دادهاند. این آثار در ایران، بیشتر در بردهنشانده و مسجدسلیمان در خوزستان و کنگاور در کرمانشاه و ری در نزدیکی تهران و کوه خواجه در سیستان قرار دارد. با این حال پیداست قوم پارتی نیز مانند سایر اقوام ابتدایی در آغاز مظاهر طبیعت را میپرستیدند. در مورد دین ابتدایی همین قدر اشاره کنیم که پارتیان اولیه آب را مقدس میپنداشتند شاید دلیل آن زندگی در استپها و صحراهای آسیای مرکزی بوده که آب در آن مادهای گرانبها و ارزشمند بوده است. آنان آتش را نیز مقدس میداشتند گزارشهایی از روشن بودن آتش مقدس در آساک از نخستین پایتختهای آنان در دست است.
اشکانیان نخستین بنابر شواهد سکههایشان شاه را برادر خورشید و ماه میدانستند شاید هم پس از مرگ در زمره خدایان در میآمده است (محمدی فر، 1387: ص46) مانند پشت سکه تیرداد که به احترام برادر یا پدرش میگذارد و او را پرستش میکند. این مدعا با پرستش نیاکان توسط اقوام نخستین همخوانی دارد. آنان به مرور با گسترش قلمروی خود با جوامع مختلفی آشنا شدند و بر آنها تاثیر گذاشته و از آنان تاثیر پذیرفتند. به قول شیپمان نوعی تبادل معنوی میان شرق و غرب آغاز شد (شیپمان، 1384: ص162). این رویارویی فرهنگی با فتح بینالنهرین به اوج خود رسید. گوناگونی ادیان و جوامع در بینالنهرین باعث شد برای داشتن یک امپراطوری قدرتمند با آنان با مدرا برخورد شود. این نکته به این معنا نیست که شاهان اشکانی بیدین یا تابع سرنوشت بودند (ولسکی، 1383: ص12).
در آن زمان در شهرها تجارت و صنعت به دست گروهی یونانی بود که نقش خطیری در حیات سیاسی پارت داشتند و با روی برگرداندنشان حکومت اشکانی به مخاطره میافتاد. از این رو شاهان خود را بر روی سکهها فیل هلن به معنی دوست دار یونان مینامیدند و بر خلاف تصور برخی محققان یک حرکت سیاسی بوده است نه دینی. شاهان اشکانی با استقرار در بینالنهرین از طریق دخالت در انتخاباتهای شهری و راههای دیگر با این نفوذ سیاسی- فرهنگی یونانیان مقابله میکردند. این فرایند بیش از یک سده به طول انجامید. دراین مدت پارتیان آنان با برابری عناصر یونانی – پارتی- سامی سعی در جلب نظر هر سه گروه داشتند. سامیان ساکن بینالنهرین در این عصر آزادی دینی خود را داشتند و طبق گزارشات در بابل هنوز سرودها و نیایشها به زبان مرده سومری خوانده میشد (محمدی فر، 1387: ص47). همچنین از اعصار پیشتر الهه بینالنهرینی نانا به نسا راه یافته و در آنجا معبدی داشته است. اعتقاد به تاثیر کواکب وستارگان در سرنوشت در دوره اشکانی رایج بود. خدایان همسان سازی شده و اهورای پارتی با بعل سامی و زئوس یونانی یکی گشته بود. سایر ایزدان و ایزد بانوان نیز معادلهایی داشتند. بر پشت بعضی سکههای اشکانی زئوس و دخترش ضرب میشدند ولی احتمالا معادل ایرانی آنان در نظر گرفته میشده است.
در این دوره هیچ گونه کشتار دینی گزارش نشده است ولی گاهی کشتارهای دینی در قالب کشتارهای سیاسی جلوهگر میشده است؛ مانند کشتار یهودیان در بینالنهرین توسط یونانیان به ویژه در سلوکیه. دولت پس از شکست (116م) از روم اندکی از روش مدارا گونه خود فاصله گرفت و در صدد پافشاری بر عنصر ایرانی از راه دین ایرانی نمود. البته این تلاشها از دوره قبلتر توسط بلاش یکم آغاز شده بود ولی در عصر بلاش سوم صورت جدی به خود گرفته و باعث ماندگاری نام او شد. این تلاشها توسط بلاش و دیگر پادشاهان اشکانی باعث شکلگیری سازمانهای دینی شد و این سازمانها در دوره ساسانی شکوفا گشت. به طور کل این دوره را میتوان نقطه عطفی در حیات معنوی شرق و غرب به حساب آورد.
چکیده:
مقوله دین ایرانیان در دوره پیش از اسلام یکی از بحث های مورد توجه اندیشمندان در سال های اخیر بوده است. هرچند که امروزه در مورد حاکمیت دین زرتشتی در دوره ساسانیان تردیدی وجود ندارد اما درباره دین ایرانیان در دوره اشکانیان هنوز بحث ها ادامه دارد. به طور قاطع نمی توان از حاکمیت دین زرتشتی در این دوره سخن گفت؛ زیرا از یک طرف از این دوره اسناد و مدارکی به جای مانده است که نشانگر وجود دین های مختلف است. از طرف دیگر ما شاهد نشانه هایی از حضور دین زرتشتی در میان مردم هستیم، از جمله: وجود گزارش هایی در مورد جمع آوری اوستا در زمان بلاش اول، اسناد مربوط به شیوه تدفین، استفاده از نام های زرتشتی توسط شاهان اشکانی که برخی از محققین آن ها را نشانه هایی از گرایش به دین زرتشت در این دوران می دانند. دین ایرانیان ظاهرا از زمان سلوکیان با عناصر بیگانه یونانی، سامی و هندی الاصل در هم آمیخت. در ایران در این دوران یک دین حکومتی واحد حاکم نبود.
در این تحقیق سعی شده است با تکیه بر اسناد و شواهد موجود و با تکیه بر تحلیل های تاریخی به دین اشکانیان در دوره ایران باستان پرداخته شود.