HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #141 ایران تنها کشوری هست که: پشت کامیونش یاعلی و یا ابولفضل مینویسن... داخل کامیون عکس هايده و حمیرا میزنن، بار کامیون هم تریاکه ?? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
ایران تنها کشوری هست که: پشت کامیونش یاعلی و یا ابولفضل مینویسن... داخل کامیون عکس هايده و حمیرا میزنن، بار کامیون هم تریاکه ??
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #142 دانشمند روسی الکساندر بوگدانف میخواست با انتقال خون جوونترا به عمر ابدی برسه، بعدها با انتقال خون یه دانش آموز مبتلا به مالاریا جون خودشو از دست داد. عزراییل موقع قبض روح به او گفت؛ خوردیش؟ آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
دانشمند روسی الکساندر بوگدانف میخواست با انتقال خون جوونترا به عمر ابدی برسه، بعدها با انتقال خون یه دانش آموز مبتلا به مالاریا جون خودشو از دست داد. عزراییل موقع قبض روح به او گفت؛ خوردیش؟
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #143 تو مترو نشسته بودم ب*غل دستیم گفت بیخیال داداش, گفتم چی شده مشتی؟ گفت داری تو تلگرام با دوست دخترت دعوا میکنی, بیخیال, گناه داره, اون بالا هم گفته بود دوستت داره اذیتش نکن ? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
تو مترو نشسته بودم ب*غل دستیم گفت بیخیال داداش, گفتم چی شده مشتی؟ گفت داری تو تلگرام با دوست دخترت دعوا میکنی, بیخیال, گناه داره, اون بالا هم گفته بود دوستت داره اذیتش نکن ?
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #144 تو این دوران کرونایی چیپس زیاد بخورید؛ نه واسه چیپسش ، واسه هوای تمیزِ توش ?? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #145 بخون میمیری از خنده توکافی شاپ نشسته بودم که باد شکم اومد سراغم! صدای موزیک بلند بود، خودمو با بیس موزیک میزون کردم! که صدای کارمو پوشش بده! بعد چند اهنگ حالم خوب شد! قهوه موخوردم؛ یهو ديدم همه منوبه هم نشون میدن! يادم اومد با هندزفری آهنگ گوش میکردم! !?????? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
بخون میمیری از خنده توکافی شاپ نشسته بودم که باد شکم اومد سراغم! صدای موزیک بلند بود، خودمو با بیس موزیک میزون کردم! که صدای کارمو پوشش بده! بعد چند اهنگ حالم خوب شد! قهوه موخوردم؛ یهو ديدم همه منوبه هم نشون میدن! يادم اومد با هندزفری آهنگ گوش میکردم! !??????
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #146 ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ گفتم ﺍﻧﺸﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ . “ﺍﮔﺮ ﻣﺪﯾﺮﻋﺎﻣﻞ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ؟" ﻫﻤﻪ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﯾﮑﻨﻔﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻭ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ. ازش پرسیدم: ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﯽ؟ گفت: ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺗﺎ منشی بیاد تایپ کنه ینی قوه تخیلش هلاکم کرد!!!!?? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ گفتم ﺍﻧﺸﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ . “ﺍﮔﺮ ﻣﺪﯾﺮﻋﺎﻣﻞ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ؟" ﻫﻤﻪ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﯾﮑﻨﻔﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻭ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ. ازش پرسیدم: ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﯽ؟ گفت: ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺗﺎ منشی بیاد تایپ کنه ینی قوه تخیلش هلاکم کرد!!!!??
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #147 ژاپنیه باعصبانیت به زنش میگه : هیین سا نو تیو کیشو چین شی... زنش میگه : تو می سی ژانکو تو نوا.. مرده جواب میده : شانکو ینسوووووو.. زنش میگه : نامونووو شینساوا... مرده میگه : شیجونهووو خوشم میاد همچین با دقت میخونی که انگار اصلیتت ژاپنیه به تلاشت ادامه بده میتونی?? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
ژاپنیه باعصبانیت به زنش میگه : هیین سا نو تیو کیشو چین شی... زنش میگه : تو می سی ژانکو تو نوا.. مرده جواب میده : شانکو ینسوووووو.. زنش میگه : نامونووو شینساوا... مرده میگه : شیجونهووو خوشم میاد همچین با دقت میخونی که انگار اصلیتت ژاپنیه به تلاشت ادامه بده میتونی??
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #148 دیروز تولد شوهر عمه ام بوده توی باغشون جشن گرفته بوده از طرف ستاد مبارزه با کرونا ریختن، جشن رو بهم زدن فقط نمیدونم چرا هر بار رئیسشون میگفت یه شهروند مسئول و وظیفه شناس تماس گرفته، به بابام نگاه میکرد ??? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
دیروز تولد شوهر عمه ام بوده توی باغشون جشن گرفته بوده از طرف ستاد مبارزه با کرونا ریختن، جشن رو بهم زدن فقط نمیدونم چرا هر بار رئیسشون میگفت یه شهروند مسئول و وظیفه شناس تماس گرفته، به بابام نگاه میکرد ???
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #149 ادمایی هستن که حتی مجازی بودنشونم بهت ارامش میده ...! مثل من ? بامن بحث نکن آرامش بگیرررررر هیسس? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #150 فقط یه ایرانی میتونه طلای سفید نخره بگه مردم فک میکنن بدله؛ بعد بره بدل بخره بگه مردم فک میکنن طلای سفیده ?? نه خداییش درووغ میگم ??? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
فقط یه ایرانی میتونه طلای سفید نخره بگه مردم فک میکنن بدله؛ بعد بره بدل بخره بگه مردم فک میکنن طلای سفیده ?? نه خداییش درووغ میگم ???
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #151 بعد از قرنطینه باید ساعت رسمی کشور رو شش ساعت بکشن عقب تا خوابمون تنظیم بشه راه دیگهای نداره? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #152 داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه بچه رو موتور خوابش برده بود و داشت می افتاد باباش هم اصلا حواسش نبود رفتم کنارش بهش گفتم پس چرا حواست به بچه ات نیس یه دفعه دو دستی زد تو سرش و گفت : اصغر پس ننه ت کووووو؟؟؟ ???? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه بچه رو موتور خوابش برده بود و داشت می افتاد باباش هم اصلا حواسش نبود رفتم کنارش بهش گفتم پس چرا حواست به بچه ات نیس یه دفعه دو دستی زد تو سرش و گفت : اصغر پس ننه ت کووووو؟؟؟ ????
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #153 داروسازه مياد مي بينه يه نفر محکم چسبيده به ديوار داروخونه و تكون نمي خوره. به شاگردش ميگه: چشه؟ ميگه: سرفه ميكرد، شربت سينه نداشتيم به جاش بهش ملين دادم... داروسازه ميگه: فكر ميكني ملين ربطي به سرفه داشته باشه؟ شاگردش ميگه: آره، اين الآن ديگه از ترس اسهال، جرأت نداره سرفه كنه ???? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
داروسازه مياد مي بينه يه نفر محکم چسبيده به ديوار داروخونه و تكون نمي خوره. به شاگردش ميگه: چشه؟ ميگه: سرفه ميكرد، شربت سينه نداشتيم به جاش بهش ملين دادم... داروسازه ميگه: فكر ميكني ملين ربطي به سرفه داشته باشه؟ شاگردش ميگه: آره، اين الآن ديگه از ترس اسهال، جرأت نداره سرفه كنه ????
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #154 چند روزه میرم بدنسازی بجای آهنگ خارجی ، جواد یساری میزارن تو باشگاه !!! همش فک میکنم بجای عضله ، سیبیلام داره درمیاد !!?? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
چند روزه میرم بدنسازی بجای آهنگ خارجی ، جواد یساری میزارن تو باشگاه !!! همش فک میکنم بجای عضله ، سیبیلام داره درمیاد !!??
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #155 زنِ عاشق میگه اگه اتفاقی برات بیفته میمیرم ولی مردِ عاشق میگه اگه بمیرم نمیذارم اتفاقی برات بیفته به افتخار همه مردا و زنای عاشق که جفتشون حرف مفت میزنن عشق واقعی موقع تقسیم ته دیگ سیب زمینی مشخص میشه???? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
زنِ عاشق میگه اگه اتفاقی برات بیفته میمیرم ولی مردِ عاشق میگه اگه بمیرم نمیذارم اتفاقی برات بیفته به افتخار همه مردا و زنای عاشق که جفتشون حرف مفت میزنن عشق واقعی موقع تقسیم ته دیگ سیب زمینی مشخص میشه????
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #156 تو زمستون دو مرحله از خواب سخته... یکی اون اولش که زیر پتو سرده، بعدم اون مرحله که میخوای پاشی و زیر پتو گرمه ?? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
تو زمستون دو مرحله از خواب سخته... یکی اون اولش که زیر پتو سرده، بعدم اون مرحله که میخوای پاشی و زیر پتو گرمه ??
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #157 آدم کارت ملی و شناسنامه و پاسپورتش رو گم کنه ولی مغز تخمه ای که زحمت کشیده شکونده رو گم نکنه? مغز آدم تیر میکشه لامصب?? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
آدم کارت ملی و شناسنامه و پاسپورتش رو گم کنه ولی مغز تخمه ای که زحمت کشیده شکونده رو گم نکنه? مغز آدم تیر میکشه لامصب??
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #158 یه بارم دوست دخترم میخواست کات کنه، میگفت تو بی احساسی... خیلی بهش اصرار کردم یک هفته ی دیگه هم بهم فرصت بده... گفت چرا؟ گفتم آخه بسته ی مکالمه فعال کردم حروم میشه...بی احساس همونجا بلاکم کرد??? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
یه بارم دوست دخترم میخواست کات کنه، میگفت تو بی احساسی... خیلی بهش اصرار کردم یک هفته ی دیگه هم بهم فرصت بده... گفت چرا؟ گفتم آخه بسته ی مکالمه فعال کردم حروم میشه...بی احساس همونجا بلاکم کرد???
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #159 یارو میرﻩ ﺑﺎﻍ ﻭﺣﺶ ....... ﺟﻠﻮ ﻗﻔﺲ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﻜﻨﻪ ﺑﻪ ﺍﺩﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻥ ﻛﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﻫﻢ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﻨﻪ !!!!!! ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﻳﻦ مسخﺮه ﺑﺎﺯﯾﺎ ﺑﮕﻮ ببینم ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩﯼ تا ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺍﺭ کنم ??? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
یارو میرﻩ ﺑﺎﻍ ﻭﺣﺶ ....... ﺟﻠﻮ ﻗﻔﺲ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﻜﻨﻪ ﺑﻪ ﺍﺩﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻥ ﻛﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﻫﻢ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﻨﻪ !!!!!! ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﻳﻦ مسخﺮه ﺑﺎﺯﯾﺎ ﺑﮕﻮ ببینم ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩﯼ تا ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺍﺭ کنم ???
HOORI کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,193 پسندها پسندها 3,518 امتیازها امتیازها 328 1/18/24 #160 مريض بودم مامانم داشت داروهامو ميداد که خواهر کوچيکم اومد گفت : منم از اينا ميخوام مامانم گفت : قربون اون شکل ماهت برم اينا پي پيه فقط داداش بايد بخوره ??? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
مريض بودم مامانم داشت داروهامو ميداد که خواهر کوچيکم اومد گفت : منم از اينا ميخوام مامانم گفت : قربون اون شکل ماهت برم اينا پي پيه فقط داداش بايد بخوره ???