طنز |تاپیک جامع مطالب طنز|

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع PerS!aN
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
دیشب اومدم خود کشی کنم رفتم از سوپر سره کوچمون تیغ خریدم رفتم نشستم تو حموم، وقتی که اومدم تیغ رو بکشم رو رگم یه هو دیدم که خودمون تو حموم تیغ داریم اینقدر اعصابم خورد شد که هیچی دیگه، خود کشی نکردم! (از دفتر خاطرات یک خسیس)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چوپونه با گوسفنداش لج میکنه،می برتشون چمن مصنوعی..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"آخرش هیچی نمیشی" چیست؟ نوید آینده ای مبهم از سوی والدین به فرزندان !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پلیسه به یارو میگه : گواهینامه داری؟ میگه : بزار داشبورد رو ببینم شانس بیاری که داشته باشم ، کارت راه بیفته
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چرا مردا عینک آفتابی میزنن ؟ . . .

۷% : بخاطر نور خورشید

۲۳% : بخاطر اینکه ظاهر باحالی داشته باشن

۷۰% : نمیخوان بقیه بدوونن دارن به کجا نگاه میکنن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عدم امنیت یعنی: توی یه توالت باشی که فاصله سنگ توالتش تا در، بیش از ۱ متر باشه، درش قفل نداشته باشه، و رو به بیرون باز بشه، همش باید نیم خیز و آماده، مثل خط شروع دوی سرعت حالت بگیری!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حیف نون می ره دکتر، می گه آقای دکتر! من فراموشی گرفته‌ام. دکتر می گه: چند وقته این بیماری رو دارین؟ حیف نون می گه: کدوم بیماری؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
توصیه حیف نون به فرزندش: اگر به یکدیگر احترام بگذاری، یکدیگر نیز به تو احترام خواهند گذاشت!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: crocodile
حیف نون می ره کربلا، قبر مختار رو ب*غل می کنه می گه: “دمت گرم! عجب فیلمى بازى کردى!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یه روز کاغذ می خوره تو سر حیف نون. حیف نون جا در جا می میره! کاغذ رو بر می دارن نگاه می کنند، می بینن توش نوشته: “دو تا آجر”! هر هر هر!!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین