به کافه نویسندگان خوش آمدید

با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید

[گیسو پریشان]

  • نویسنده موضوع
  • #1
شب این سر گیسو‍‍ی ندارد که تو داری

- رهی معیری

 
آخرین ویرایش:
  • نویسنده موضوع
  • #2
ناظرِ روی تو
صاحب نظرانند، آری!

سرِّ گیسوی تو،
در هیچ سَری نیست که نیست...

.حافظ
 
آخرین ویرایش:
  • نویسنده موضوع
  • #3
خواستم دست به مویش ببرم خواب شود
عطر گیسو‍‍ش چنان بود که بیهوشم کرد

.کاظم بهمنی
 
آخرین ویرایش:
  • نویسنده موضوع
  • #4
بسته‌ام در خَمِ گیسو‍‍ی تو امید دراز
آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم

. حافظ
 
آخرین ویرایش:
  • نویسنده موضوع
  • #5
شب من
قصه‌ی گیسو‍‍ی تو را
کم دارد...!

#مهران_رمضانیان
 
آخرین ویرایش:
  • نویسنده موضوع
  • #6
گیسوی کمندم را بافته ام ،تو کجایی؟
تو‌ درمان منی، تو کجایی؟
مویم سپید شد و تو نبودی
نفسم بند و ِچشم خیره به در تو نبودی؟

دلم ظلمت عشق را بدید
و تو باز نیامدی!

#مهدی رستم زاده
 
آخرین ویرایش:
  • نویسنده موضوع
  • #7
گفتند که او عاشق گیسو‍‍ی کمند است !
موهای من از عصر همان روز بلند است ..!

#نفیسه سادات موسوی
 
آخرین ویرایش:
  • نویسنده موضوع
  • #8
اگر گیسو پریشان کند،
آسمان از پیچ و تاب تار تارِ موهای فر خورده اش به وجد می‌آید،
باد لابه لای گیس فر خورده اش قایم باشک بازی می کند و خنده ی
ابرها به اوج می رسد.
بعد هم آسمان دستورِ گره زدن می دهد و ابرها؛
به تقلید از موج موهای او،
درهم می شوند . . .
کافیست دستی به موهایش بکشد
تا "طبیعتِ فر خورده"
را بی افریند.
کافیست گیسو پریشان‌کند؛
تا همه ی زیباییها،
از تارِ موهایش ایده بگیرند.

آه اگر گیسو پریشان‌کند . . .
 
آخرین ویرایش:
  • نویسنده موضوع
  • #9
جانانم...!
نظم عشق را چه زیبا برهم میریزی
وقتی عاشقانه دست به
گندمزار گیسو‍‍انم میکشی .
 
آخرین ویرایش:
بیت بیت این غزل ... .
مس*ت از می گیسو‍‍ے «تــو»
ناز گیسو‍‍ے تو را .
با جان و با دل میخـرم ...

#عباس عظیم زاده
 
آخرین ویرایش:
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها]: Neko
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
بالا