[[[دلا دیوانه شو، دیوانگی هم عالمی دارد.]]]]

[Lidiya]

دلا دیوانه شو که دیوانگی هم عالمی دارد.

دستت‌ رو بذار روی کیبوردتو فقط و فقط بنویس!
همه حرفای قلبتو ذهنتو همه رو بنویس تا چیزی نمونه!

#دیوانگی ما به کسی ربط ندارد.

_اسپم و بی احترامی ممنوع _ ​

 

[Lidiya]

اولا فکر میکردم بغض یعنی اشک تو چشمات جمع بشه، الان فهمیدم یعنی اینکه یه درد و سوزشی توی گلوت احساس کنی...
دچار خفقان بشی.
بغض یعنی این... ​

 

[Lidiya]

بدی نویسنده بودن اینه که رازی تو سینه نمیمونه!
تو مجبوری حتی از درد هات هم بنویسی!

#گیسو آرامیس ​

 

[Lidiya]

ببخشید که همش از تو می نویسم...

#گیسو نویس
​

 

[Lidiya]

مگه من اون آدم مشتاق به زندگی نیستم؟
مگه من اون آدم بلند پرواز نیستم؟
پس چرا هر بار با نبودت سقوط میکنم و اشتیاقم از بین میره؟
#گیسو آرامیس ​

 

[Lidiya]

نقطه ضعف منو می دونست!
میدونست میخوام دنیا نباشه اما حالِ اون خوب باشه!
تا چیزی میگفتم میگفت اعصابم و خورد نکن...
همین کافی بود تا همه بحث ها و جدال هامون تموم بشه...

#گیسو نویس ​

 

[Lidiya]

اگه اذیت میشی توسطم مهم نیست، شاید یه روزی همه ی اینا خاطره شدن برات و توی گذشته ات موندن...

شاید من پایمال کنم قلبمو برم از پیشت!

#گیسو نویس ​

 

[Lidiya]

من دیونه نیستم فقط لذت میبرم وقتی اسمت رو با یه میم آخرش صدا میزنم.
فقط دلم میخواد دیگران هم وقت اسمتو پیشم میارن آخر اسمت یه "ت"
بذارن...
وقتی در نبود من اسمتو بیارن هم یه "ش"
شاید از نظر تو اهمیت نداشته باشه ولی من از این واژه های کوچیک میتونم لذت ببرم.

#گیسو نویس ​

 

[Lidiya]

دیگه بالشم بوی تورو میده، از بس سالهاست جای تو بغلش کردم...

#گیسو آرامیس ​

 

[Lidiya]

مهم نیست به چه مسئله ای فکر میکنم تا حواسم ازت پرت بشه،
مهم اینه که به هرچی فکر کنم بازم آخرش میرسه به تو...

✍#گیسو آرامیس ​