حس بدیه که اینترنت رو هی روشن کنی شاید کسی پیام داده باشه
بعدپر از خالی باشه همه چی
تنهایی خیلی بده، اینکه خودت انتخاب کنی تنها باشی بدتر
اینکه به یادت نباشن بده، اینکه وقتی به یادتن شرمنده شی بدتر، اینکه وقتی لازمت دارن سر و کلشون پیدا بشه خیلی بدتر
اینکه دوستشون داشته باشی بده، اینکه دوستت نداشته باشن بدتر
دنیا خیلی بد شده، هممون درگیر احساساتی هستیم که جوابی ندارن
درگیر ادمایی که یا مهم نیستیم براشون یا اگه مهمیم بلد نیستن چجوری بهمون اهمیت بده
زندگی خیلی سخت میشه وقتی خودتو میشناسی، دنیا رو میشناسی، نامردی سرنوشت رو میشناسی، این که هیچ کاری از دستت برنمیاد رو درک میکنی، وقتی با همه وجود میفهمی احساس تو برای هبچ کس مهم نیست چون زندگی خیلی سیاه تر از اونه که قرار باشه بهت کادو بده
بد تر اونجاست که تو بازم نمیخوای از احساست دست برداری، این ادمو دوست داری، اون ادم رو هیچ وقت یادت نمیره، این یکی برات به تندازه ی دنیا ارزش داره
چقدر سخته انتخاب بین حقیقت و دلخوشی