يا رَبِّ، مَن أهلُكَ الَّذينَ تُظِلُّهُمْ فى ظِلِّ عَرشِكَ يَومَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ؟ فَأوحَى اللّه ُ إلَيهِ: ... وَ الَّذينَ يَغْضِبُونَ لِمَحارِمى إذَا استُحِلَّتْ مِثلَ النَّمِرِ إذا جُرِحَ.
حضرت موسى عليه السلام عرضه داشت : پروردگارا! كسان تو كيانند كه در روزى كه جز سايه تو سايه اى نيست، آنها رادر سايه عرش خود پناه مى دهى؟ خداوند به او وحى فرمود: ... كسانى كه هرگاه حرامهاى من حلال شمرده شوند، مانند پلنگ زخم خورده خشمگين گردند.
در كتاب آسمانى موسى عليه السلام سخن خداوند چنين بود: تعجب مى كنم از كسى كه يقين به مرگ دارد، چگونه در دنيا ( و بخاطر دنيا) شادمانى مى كند؟! در شگفتم از كسى كه به آتش دوزخ يقين دارد، چگونه مى خندد؟! و در تعجبم از كسى كه به حساب ، يقين دارد، چگونه گناهان را مرتكب مى شود؟!
روى أنَّ موسى عليه السلام: اِستَسقى لِبَنى اِسرائيلَ حينَ اَصابَهُم قَحْطٌ فَاَوحَى اللّه ُ تَعالىاِلَيهِ : اِنّى لا اَستَجيبُ لَكَ وَ لا لِمَنْ مَعَكَ وَ فيكُمْ نَمّامٌ قَدْ اَصَرَّ عَلَى النَّميمَةِ ؛
در روايت آمده كه موسى عليه السلام براى بنى اسرائيل كه گرفتار قحطى شده بودند ،درخواست باران كرد، اما خداوند متعال به او وحى فرمود كه : «باوجود شخصسخن چينى كه در ميان شما هست و به سخن چينى اش ادامه مى دهد، دعاى تو و دعاىهمراهانت را اجابت نمى كنم»
وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَـنِ نُقَيِّضْ لَهُو شَيْطَـنًا فَهُوَ لَهُو قَرِينٌ * وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ * حَتَّى إِذَا جَآءَنَا قَالَ يَــلَيْتَ بَيْنِى وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ) .
(هر كس از ياد [خداى ]رحمانْ روى بگرداند ، شيطانى بر او مى گماريم كه همنشين او خواهد بود . آن شيطان ها ، از راه خدا بازشان مى دارند ؛ ولى مى پندارند كه هدايت يافتگان اند . تا آن گاه كه نزد ما آيد ، [به شيطان ]گويد : «اى كاش ميان من و تو فاصله ميان مشرق و مغرب بود ، و تو چه همنشين بدى بودى !»)