?دل‌بسته?

[Mahsoon]

دلت که آرام نباشد

خنده ها و مسخره بازیهایت که هیچ

بیخیالی هایت هم دردی دوا نمی کنند

کافیست بهانه اش جور شود

بغض امان نمیدهد

 

[Mahsoon]

این شعرها دیگر برای هیچکس نیست
نه ! در دلم انگار جای هیچکس نیست
آنقدر تنهایم که حتی دردهایم
دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست

 

[Mahsoon]

باشــی یــا نباشــی .. ایــن شب ســـر میشـــود !
امــا ایــن شب کجـــا و آن شب کجــــا؟!

 

[Mahsoon]

امروز نبودی ، اما خیلی چیزها بود

من بودم

باران بود

چتر بود

بغض بود

همراه همیشگی ام هم بود

جای خالیت را می گویم

 

[Mahsoon]

مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم
با خیال او ولی تنهای تنها میروم
در جوابم شاید او حتی نگوید “کیستی ؟”
شاید او حتی بگوید “لایق من نیستی”
مینویسم من که عمری با خیالت زیستم
گاهی از من یاد کن ، حالا که دیگر نیستم

 

[Mahsoon]

همیشه بهت میگفتم دلم میخواد خوشحالت کنم ،
چه کنم که حالا دلیل خوشحالیت نبودن منه …

 

[Mahsoon]

بغض من...
گریه شد و راه تماشا را بست ​

 

[Mahsoon]

آنقدر بغض هایم را فرو دادم و خندیدم که

خدا هم باورش شد که چیزی نیست

 

[Mahsoon]

با تـــــــــو نیستــم..

به خودت نگیر، اصلا تـــو یکی نخوان..

دارم با خودم زمزمه میکنم . . با خودم حرف میزنم

دلگیـــــــــــرم از آدم هایی که می آیند و

می روند و پشت سرشان را هم نگاه نمی کنند ،

نمیبینند پشت سرشان به جای کاسه ی آب، اشک ریخته می شود…

به جای خداحافظی بغض می کنند…

از تو دلگیــــــــــر نیستم عشقم، رفتن حق آدم هاست!!!

 

[Mahsoon]

نوازشگر خوبی نبودی
سفید شده !
تار مویی را که قسم خوردی با دنیا عوضش نمیکنی . . .