متن دلتنگی| انجمن کافه نویسندگان

دلتنگ که می‌شوی
چشم‌هایت را ببند
مثلِ یک عکسِ فوری ؛
فوری ظاهر می شوم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حوصله خواندن ندارم
حوصله نوشتن هم ندارم
این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می شود
نه با نوشتن
دلم تو را می خواهد​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بخشیدن کار آدم‌های بزرگ
و بیش از حد بخشیدن
کار آدم‌های احمق است!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جمعه دستش بند است
به دلتنگى‌ من
بیکار که میشود
برای بغض هایم
غروب میبافد​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست … اما …
نفسم می‌گیرد، در هوایی
که نفس‌های تو نیست …
سهراب سپهری​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
روزها خیلی پرمشغله هستند
ساعت ها خیلی کمند
ثانیه ها خیلی سریعند
اما همیشه وقتی هست که بهت بگویم :
حالت خوبه ؟ دلم برایت تنگ شده است​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
لحظه‌ها می‌گذرند
آنچه بگذشت، نمی‌آید باز
قصه‌ای هست، که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز …​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هرروز صفحه نیازمندیها را چک می کنم
می دانم بالاخره یک روز
به من نیاز پیدا می کنی​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در هوایت
بی قرارم
روز و شب …​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می گن دلتنگی قشنگ ترین هدیه ی عشقه
حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چیکار کنم ؟​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین