طنز [دانشگاه]

مورد داشتیم استاد در حال درس دادن، گفته:
کلیهٔ انسانها توانایی عشق ورزیدن به هم را دارند.
بعد دختره پرسیده: پس چرا کلیه های من این توانایی رو ندارن؟

وعدهٔ ما فردا ۹ صبح مراسم تشییع پیکر استاد از جلوی درب دانشگاه=)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
استاد دانشگاه داشت برگه يکي از شاگرداشو تصيح ميکرد ديد نوشته جواب در پشت صفحه!!!
رفت پشت صفحه ديد نوشته اگه بلد بودم همونجا مينوشتم!!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ولی شما چطوری تو دانشگاه عاشق میشید درس میخونید جفتتونم رتبه الف میشید ؟
من ترم ۲ یه دختره بهم سلام کرد دو ترم پشت هم مشروط شدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
میترسم بعد از حضوری شدن کلاسا هروقت دیر رسیدم کلاس بگم استاد ببخشید نمیتونستم کانکت شم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Neko
ما همون نسلى هستيم
كه تو دبيرستان
بهمون گفتن
اينارو بعدا تو دانشگاه بهتون درس ميدن و تو دانشگاه گفتن همان طور كه قبلا خوانديد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مورد داشتیم.
واقعااا داشتیماااا.
دختره اولین روزی که رفته دانشگاه نیم ساعت تو حیاط نشسته بوده تا زنگ رو بزنن که بره سره کلاس
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وقتی کم کم تایم کلاس داره تموم میشه
از استاداتون سؤال بپرسین
همکلاسی هاتون دوس دارن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Neko
مورد داشتیم دختره میدونسته
صبح واسه دانشگاه خواب می مونه
از شب قبلش آرایش کرده!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ترم اول دانشگاه وایمیستادم گوشه راهرو یه دخترو نشون میکردم بدو بدو میرفتم خودمو میکوبیدمش بهش جزوه هامون بریزه زمین جمع کنیم
. 13 تا کشته و 23 تا زخمی دادن تا آخر یکیشون گفت بیا این شمارم فقط دست از این قتل عام بردار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مورد داشتیم
دختره هشت صبح جلو دانشگاه پارک دوبل میکرده بره بالا سر کلاس
ساعت دوازده و نیم استاد از پنجره کلاس داد زده
نمیخواد پارک کنی،
کلاس تموم شد،
حاضریتم زدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین