طنز [سلطان غم مادر]

چطور یه نفر دفعه اول بهتون میگه دوست دارم باور میکنید؟
من مامانم بعد این همه سال
هر بار بهم میگه دوست دارم
خودمو آماده میکنم
برم آشغالا رو بذارم دم در
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آهنگ غمگین میزارم … مامانم میگه : چت شده؟ ولت کرده خبر مرگش !؟
شاد میزارم ، میگه : ذلیل شده دوباره برگشت؟
اومدم نوحه گذاشتم در اومده میگه خاک بر سرت چه غلطی کردی که الان توبه کردی؟
اوضاعی داریم بخدا
الان دارم نوار خالی گوش میدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مامانم میگه پاشو برو نون بگیر!
میگم من امروز تولدمه نباید کار کنم
میگم مامان شام چی داریم؟!
رفته زیر پتو میگه منم امروز تو رو بدنیا آوردم نباید کارکنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قدیما اینجوری نبود که اینقد به بچه ها توجه داشته باشن
13 ﺳﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺍﯾﻨﺎ ﯾﺎﺩﺷﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﻣﻦُ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺑﺒﺮن
بعد ﺍﺯ ﺩﻭ روز مامانم ﺍﻭﻣﺪ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﺒﺮﻩ ﻣﻨﻢ ﺩﯾﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نوشته‌ها
نوشته‌ها
4,729
پسندها
پسندها
12,865
امتیازها
امتیازها
323
سکه
334
یارو تو پارک به سگش گفت جسی بپر اون توپ رو بیار سریع رفت آورد،
مامانم با اخم نگام کرد گفت:
اونوقت من ۱۰ بار به تو میگم برو چایی بریز آخرشم خودم میرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین