هنر چیست ؟

iPardis

کاربر خودمانی
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
444
پسندها
پسندها
632
امتیازها
امتیازها
113
سکه
0
اگر بخواهیم یک اثر تجسمی را در دسته بندی هنر قرار بدهیم بایستی ضمن اینکه اثر مربوطه فرمالیسم مناسب را باید داشته باشد باید اصول و عناصر هنری آن با هم تعامل و هماهنگی داشته باشند. اصول هنز شامل حرکت ، اتحاد ، هماهنگی ، تنوع ، تعادل ، کنتراست ، نسبت و البته الگو است. یعنی اگر یک اثر هنری اینها را نداشته باشد هنر تجسمی در نظر گرفته نمی شود. یک اثر هنری برای این هنر محسوب شود بایستی دارای بافت ، فرم ، شکل ، رنگ ، ارزش و خط مشخص باشد. یعنی اگر شخصی در هر اثر هنری خودش یک سبک و روش مشخص را رعایت نمی کند و هر چیز بی ساختاری را هنر می داند این در دسته بندی هنر قرار نمی گیرد. اما اگر چیز از نظر ما عجیب و غریبی را با رعایت نظم و ساختار و الگوی همیشگی خودش به اشکال مختلف به تصویر یا تجسم در بیاورد این یک نوع هنر محسوب می شود. داشتن قواعد و قوانینی که عنوان کردیم است که باعث می شود سایر هنرمندان بتوانند آثار هنری را تجزیه و تحلیل کنند و آنها را با معیارهای زیباشناسی خودشان تطبیق بدهند. در واقع اثری به عنوان اثر هنری محسوب می شود که توسط دیگران قابل بحث و گفتگو و تجزیه و تحلیل باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: crocodile
وقتی شما از نحوه شناسایی یک اثر هنری از نظر ظاهری صحبت می کنید نمی توانید دقیقا تصمیم بگیرید که یک چیز اثر هنری است یا خیر !! در واقع شناسایی یک اثر هنری الزاما این نیست که شکل هنر شناخته شده ای در آن به وضوح مشخص باشد !! هیچ مجموعه ای از صفات و ویژگی های زیبایی شناسی پیشفرضی برای توصیف یک اثر هنری بصورت دقیق وجود ندارد و ممکن است چند خط خرچنگ و قورباغه از نظر ما !! از نظر بسیاری دیگر یک اثر هنری باشد. اما نکته اینجاست که علی رقم اینکه یک اثر هنری ممکن است ظاهری نامعلوم از لحاظ هنری داشته باشد اما همیشه قواعد و قوانین رسمی خاصی برای قضاوت و تحلیل زیبایی شناختی اثر وجود دارد که با توجه به آنها یک اثر هنر محسوب می شود. جالب است بدانید که در بیشتر مواقع زمانیکه صحبت از هنرهای تجسمی می شود منظور ما قطعا داشتن یک سری قوانین و قوعد زیبایی شناختی مشخص از نظر عامه مردم و همچنین داشتن یک شکل و ظاهر هنری است که در اصطلاح فنی تر ما می گوییم که اثر هنری باید قوعد و قوانین هنرهای تجسمی از نظر ظاهر و فرم را باید داشته باشد یا در اصطلاح فرمالیسم مناسب را باید داشته باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: crocodile
برخی افراد از معماری نیز به عنوان یکی از انواع هنرهای تجسمی نام می برند اما در این خصوص بین علما اختلاف است و برخی می گویند که هنر یعنی فارغ از علم و قواعد فکر کردن و به همین دلیل با توجه به اینکه در معماری از اصول مهندسی و ساختمان تقریبا ثابتی وجود دارد این رشته را به عنوان هنر در نظر نمی گیرند ، برای مثال معماری را با نقاشی مقایسه می کنند و اعتقاد دارند که نقاشی هیچوقت یک چیز مشخص و معین برای خروج و نمایش ندارد و همیشه چیز جدیدی ارائه می دهد اما معماری در بسیاری از موارد یک چیز ثابت است و حتی با توجه به اینکه جنبه زیباسازی در آن وجود دارد یک هنر محسوب نمی شود. البته برخی دیگر اعتقاد دارند که دسته ای دیگر از هنر به نام هنرهای تزئینی وجود دارد که معماری در آن دسته از هنرها قرار می گیرد. جالب است بدانید که در طی گذر زمان تعاریف مختلفی از هنر ارائه شده است و بعضا شاهد این هستیم که این روزها چیزهای عجیب و غریبی را به عنوان هنر معرفی می کنند اما در خصوص هنر همیشه یک چیز ثابت است ، هنر برای بیان احساسات ، برای برقراری ارتباطات و همچنین دارای یک ایده در پس زمینه است که باید از قدرت تخیل انسان برگرفته شده باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: crocodile
هنر یا Art طیف وسیعی از فعالیت های انسانی را در بر می گیرد ، فعالیت هایی که در آن یک یا چند اثر خلق می شود و اثرات آن صمعی ، بصری ، یا قابل لم*س هستند. آثار هنری توسط مهارت های انسانی مثل تخیل یا بر اساس یک سری قواعد و قوانین فنی خلق می شوند. هنر وقتی تبدیل به یک اثر می شود ارزشمند می شود و با توجه به احساس زیبایی شناسی که در انسان وجود دارد ناخودآگاه توسط انسان ها مورد قدردانی و توجه قرار می گیرد. هنر چیزی است که از زمان های بسیار قدیم همیشه همراه انسان ها بوده است و شما نمونه های بسیار زیادی از اثرات هنری که توسط انسان ها حتی در زمان غارنشینی به وجود آمده اند را می توانید مشاهده کنید. از هنرهایی که بصورت تجسمی ( قابل لم*س ، دارای جسم ) هستند می توانیم به هنرهایی مثل مجسمه سازی ، نقاشی ، عکاسی ، خطاطی ، مقعرکاری و ... نام ببریم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: crocodile
──────────────────────
𖧷به نام خالق هنر𖧷
──────────────────────



هُنَر مجموعه‌ای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که برای اثرگذاری بر احساسات و هوش انسانی یا به منظور انتقال یک مفهوم، خلق می‌شود و با خلاقیت انسان همراه است. همچنین هنر، توانایی و مهارت آفریدن زیبایی است که به شکلی نمادین ظهور می‌کند.
 
فرهنگ، جامعه، محل تولد، آب و هوا و تحولات زندگی شخصی افراد هنرمند عوامل متعددی هستند که در نوع هنر هر شخص می‌تواند تأثیر به‌سزایی داشته باشد.
واژه هنر امروزه در زبان فارسی در معنایی متفاوت از گذشته به کار می‌رود و بیشتر منظور از آن اشاره به نتیجه خلق انسان‌ها در زمینه هنرهای زیبا است. معنای این واژه امروز معادلی برای واژه هنرهای زیبا در زبان انگلیسی است.
 
فلسفه هنر

هنر کنشی است آزادانه، یعنی برای نشان دادن اثر هنری که همیشه با زیبایی همراه نبوده‌است ولی همواره معنی و مفهوم معینی را به وجود می‌آورد. بدین ترتیب حوزهٔ هنر از سایر حوزه‌های فعالیت انسان‌ها نظیر حوزهٔ علم، فلسفه، اخلاق، منطق، سیاست و زندگی روزمره متمایز و مشخص شده‌است. گرچه مرزبندی هنر و سایر حوزه‌های آن آسان نیست.
 
در علوم فلسفه و ماهیت وجود هنر رابطه بسیار نزدیکی با متافیزیک و اگزیستانسیالیسم و رئالیسم دارد. نزدیکی این رابطه را می‌توان معلول توجه بسیاری از فلاسفه مدرن به زیبایی‌شناسی دانست.

دانشنامهٔ بریتانیکا هنر را به عنوان «استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیط یا تجاربی که می‌توان با دیگران به اشتراک گذاشت» تعریف می‌کند. البته هیچ توافق جامعی بر اینکه چه چیزی اساس هنر را تشکیل می‌دهد وجود ندارد. ذات هنر و مفاهیم مرتبط مانند زیبایی و خلاقیت، در شاخه‌ای از فلسفه به نام فلسفهٔ هنر و زیبایی‌شناسی بررسی می‌شود. آثار هنری همچنین در رشته‌هایی مانند نقد هنری و تاریخ هنر نیز بررسی می‌شوند.
 
افلاطون و امانوئل کانت معتقد بودند که هنر یک نوع فعالیت و مشغله‌ای است که به خودیِ خود مطبوع و خوشایند بوده و غیر از خود هدف دیگری ندارد. البته بعدها نظریه هنر برای هنر به‌کلی مردود شناخته شد. شیلر، شاعر و هنرمند آلمانی، نظریه کانت را می‌پذیرد و می‌گوید: «بازی را باید منشأ هنرها به حساب آوریم.» فیلسوف انگلیسی، «هربرت اسپنسر»، نظریه شیلر را تأیید می‌کند و پرندگان را مثال می‌آورد که لانههای خود را تزیین می‌کنند.
ارسطو ویژگی ذاتی هنرها را در تقلید یافت. او معتقد بود که تقلید نه تنها ابزار آن‌هاست، بلکه هدف آن‌ها نیز می‌باشد. او مانند افلاطون باور ندارد که یک مرتبه ای ایده‌آل از واقعیت (شکل‌ها) و یک مرتبه ای پایین‌تر از واقعیت (چیزهای مادی) وجود دارد و حقیقت و ارزش‌های دوم (واقعیت مادی) توسط اولی (اشکال) ارائه می‌شود. در نتیجه، ارسطو برای هنر نیز محکومیت اخلاقی ندارد
 
تقسیم‌بندی‌های هنر متنوع است؛ یکی از آن‌ها در حالت کلی آثار هنری را به دو دستهٔ هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم می‌کند:

هنرهای کاربردی: منظور (هنرهای حجم، فرم (شکل)، رنگ، نور، بافت، ریتم و حرکت مفید) هنرهایی است که نخست، کارکرد و سودمندی آن‌ها اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بوده‌است. مانند: طراحی خودرو، معماری، طراحی صنعتی.

هنرهای زیبا: منظور از هنرهای زیبا هنرهایی است که تنها به دلیل زیبا بودنشان خلق شده‌اند. به عبارتی «نه به خاطر چیزی دیگر، بلکه به خاطر خودشان به وجود آمده‌اند». مانند: نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، رقص.
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین