"تولـدم مبارک"

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
رستاخیز داروین
شب بود و ماه به زیبایی در آسمان می‌درخشید. داروین بر تشک پهن شده بر پشت بام، دراز کشیده و دستانش را زیر سرش قفل کرده بود.
به آسمان ژرف و بی‌انتهای بالای سرش عمیق می‌نگریست و می‌اندیشید که:
_امروز چندمه؟
ندایی از اسمان آمد:
_ای داروین! چه نشستی که امروز مهمترین روز عمرته تباه! ادم هم انقد بی‌خیال!؟
در یک آن از جا پرید و پیراهن سپیدش را بر روی رکابی آبی رنگش پوشید، پله‌ها را دو تا یکی پایین امد و همانطور دکمه‌های پیراهنش را می‌بست.
ناگهان در جای خود بی‌حرکت ایستاد دستی به پیشانیش کوبید و گفت:
_وای بلو!
به سرعت از خانه بیرون زد و به طرف جنگلی که همیشه در ان با رفقایش گوشت آتش زده می‌خورد رفت به یاد نازی لبخندی بر لبش نشست و سری تکان داد و با خود عهد کرد که دیگر از گوشت اتش زده هایش استوری نکند.
وارد جنگل همیشگی شد، مگس هم در ان حوالی پر نمیزد و صدای جیرجیرک ها نیمه شب، سکوت تاریکی را می‌شکست.
با خود اندیشید:
_من اصن فازم چی بود اومدم اینجا حاجی؟!
بعد به خاطر آورد که نویسنده بلو است و اگر لج بگیرد هر کار دلش می‌خواهد می‌کند و فقط هم باس ناز شود.
آهی کشید و طبق خواسته نویسنده نازمگولی، قدم در جنگل مخوف و ترسناکی گذاشت که تابه حال شب در انجا پرسه نمی‌زد!
قلبش به تندی تپید، اما برای رو کم کنی بلو هم که شده به خودش مسلط شد و پیش رفت. درست در وسط درختان، نور آتش از شومینه‌ای بسیار لاکچری توجه‌‌اش را جلب کرد، در مقابل آتش صندلی سلطنتی خفنی هم وجود داشت که گویی شخصی بر روی ان پشت به داروین نشسته بود.
صدای زوزه‌ی گرگ ها از دور، ترس را در دلش مضاعف کرد؛ اما دل ب دریا زده و پیش رفت! ضربان قلبش حتی از دوردست‌ها هم ب گوش میرسید، اب دهانش را با صدا قورت داد و مقابل صندلی قرار گرفت که ناگهان با دیدن فرد نشسته بر صندلی فریادی زده و بر زمین افتاد.
صدایش به گوش رسید که گفت:
_چطوری جون دل؟ برقراری عزیز؟ سرکیکی بدم سرکیکی؟ از جان جانان کمک بخواه که تا چند مین دیگه قراره به فنا بری عزیز.
ناگهان داروین به دستانش نگاه کرد که خامه و کیک له شده به ان چسبیده بود. نگاه خیره ای به بالا انداخت و گفت:
-همه از اوییم و بازگشت همه ما به سوی اوست!
ناگهان پروژکتور نور را روی چهره داروین متمرکز کرد‌ در حالی که درست بر روی کیک چند طبقه ای که بلو با دستان نازمگولی خود درست کرده بود نشسته است!
بلو مجلوم تر از همیشه جلو آمد و در چشمان مغموم و پشیمان داروین خیره شد. به یکباره هر دو به کارد میوه خوری کنار دست داروین خیره شدند‌، لبخند محوی بر لبان بلو نشست و داروین از تصور سر خو*ردن کارد میوه خوری ب شکمش فریادی از شدت وحشت کشید.
بلو زیر ل*ب زمزمه کرد:
_تولدت مبارک بیب!
سپس تاریکی همه جا را فرا گرفت و دوربین آسمان ژرف و بی انتها که اکنون ابری بود را نشان داد.

پایان

مشاهده فایل‌پیوست 44381

@KIAnaz
مشاهده فایل‌پیوست 44381
مشاهده فایل‌پیوست 44383
مشاهده فایل‌پیوست 44384

@NemO
مشاهده فایل‌پیوست 44382
مشاهده فایل‌پیوست 44385
#نه ب بن کردن ملی?


@ex_vk

مشاهده فایل‌پیوست 44388
@DiMond

@Atryssa.RA
@Aramesh
@ReiHane
@SHAHiN
داروین اون وویس بالایی داستان صوتی شده با صدای آتری جان جانانم اونم گوش بده??
برای بچه های گفتگوی «تولد موجودی به نام شاهین»
با رهبری بلو و سایر بستگان


@MONJE
با داستانه خیلی خندیدم خداوکیل،مرسی که تولدمو امسال قشنگتر کردی، میدونم چقدر دلت میخواست تاپیکو خودت بزنی و چقدر برنامه داشتی اما خب بازم روم شناخت داشتی درک کردی ازت بابت همچی تشکر میکنم و میدونم خیلی تحمل میکنی رفتارامو?به بزرگی خودت ببخش
انشالله اگه وجود داشته باشم برا تولدت جبران میکنم،
مرسی به فکر بودی






@ex_vk

یکی از بهترین کادوها و تبریک تولدا برا تو بود ملی : پول??
و عکسایی که قراره پروف شن
اما طی چه انفعالاتی تو مغزت این نقاشیو کشیدی؟ ?



@ReiHane

اینو خارجی نوشتی خستم مترجم باز کنم? اما هرچیه ممنون و متشکر لطف داری

@Atryssa.RA

منت گذاشتی که حرکت زدی بخاطر همینم پیشوند کلا کنسله??

ممنون بابت اون وویس داستان کلی خندیدم باحال بود در کل ممنون?






@KIAnaz



تبریک زشتتم قشنگه?

می‌خوام یه برنامه بچینم بوشعری رو ببرم گوشت اتیش زده بهش بدم شاید اومد تو رو گرفت از دستت راحت شدیم?

صدات تو وویسا هم خیلی خوب بود میگن زیبایی در سادگیست.

کیا رفیق خوب منی میدونم چقد از وجود داشتنم خوشحالی نیازی نبود بگی
بابت نقاشی هم قدر بدون فقط دستاش عین پنجه مرغ شد نمیدونم چرا?

قول دادم متن بلند بالا بدمت بفرما قدرمو بدون و مرسی تاپیکم رو قشنگ کردی?




@Aramesh
?حیف که از پوکر بدم میاد
وگرنه این پیامو به تو و کل اعضای انجمن که زیر عکس نوشتی پوکر میدادم
شوخی میکنم مرسی ازت
فانش قشنگه

@DiMond
دختر گل انجمن به یادم بودین?عکسا خیلی باحال بودن



@NemO
خانوم دکتر عکس گربه ها قابلیت کشته دادن داره?اینبار از عمد آخر نوشتمت قدر یکی به آخر مونده رو بدونی
مرسی صبا میدونم وقت گذاشتی و چقدر به دوستات اهمیت میدی
مرامتو ایول?





همگی دستتون درد نکنه
جبران کنم براتون??
 
آخرین ویرایش:
متشکر?
مشاهده فایل‌پیوست 44386
«هَپـــــی مَپـــ?ـی اَرشَــــدِ»
مثل این پیرزنایی که نشستن پول میشمارن?
ممنون

عجب
ممنون
Nada que decir nada que hacer solo
feliz cumpleaños
بعد معنیشو بگو?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تفلدتون مبارک باشه??
همیشه موفق باشید..✨
ممنون و همچین ارزو های قشنگ برای شما
تولدتون رو تبریک می گم، امیدوارم به آرزو های قشنگتون برسید :rose:
متشکر گیسو جان
همچنین
ممنون از شما?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من نفهمیدم هنوز تولد کیه؟
به کی تبریک بگم؟
سمت قبله میدم تبریک و دست صاحابش برسه :aiwan_light_girl_sigh:
تولد منه
بله شما خیلی وقته مارو نمیبنی
?
متشکر هوری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بــه چشـــم مــن،
تو چون خورشــــیدی ?
همـــه نـــوری، ⛅
همــــــه امیـــــــدی ??

شاهین‌خان، سنگ صبورجان،
خاطر شما خیلی بیشتر از اون‌چه که بتونی فکرش رو بکنی عزیزه؛ کم سراغ می‌گیرم، بی‌معرفتم، حضور ندارم، خیلی خیلی جاها خاطرت رو رنجوندم و پشیمونم، اما «یاد رخسار تو را در دل نهان داریم ما» ~
بیش از این از دست‌های خالی من برنمیاد که اگر میومد، مطمئن باش حتی لحظه‌ای دریغ نمی‌کردم. من بی‌نهایت، «بی‌نهایت»، قدردان احترام، ارزش و امیدی که برای من گذاشتی، هستم؛ درست نیست در زادروزت تلخی کنم اما حقیقت اینه که پایان تمام ما، -تمام تمام ما،- خاطره‌ست. و می‌خوام بگم از شما، هیچ خاطره‌ای جز «لبـخــند» برای من باقی نخواهد موند، مهربون‌ترین. شما توده‌ی بزرگی از خاطره‌های خوشی ^^
امید هدیه‌ی زیباییه؛ همیشه زنــده باش و سلــامـت و شــــاد. کما که همیشه بودی و مهرت رو دریغ نکردی. دوستی با شما، برای من از قشنگ‌ترین اتفاقاته؛ و فراموش نمی‌شی هیچ‌وقت [♡] ببخش اگر دست خالی هستم. کادوی تولد شما هم به موقعش محفوظ ☁
و تنها دعای من اینه که هیـــــچ زمانی غم روحت رو کدر، و درد دلت رو سیاه نکنه؛ از ته ته ته دلم آرزو می‌کنم سال جدید، و سال‌های آتی، برای شما پر از مهر، برکت، امیــــد و سرسبــزی باشه ??

اما تو،
تنها نمان و،
سبــــز بـــاش [❁]
•| 25 سالگی مبارک |•

پرنده‌سار ?
?? زمستان 99 - در پسین و پرده‌خوانی سلاطین بی‌رنگمان ??
محتوای متن به کنار
کل مدتی که میخوندمش داشتم فکر میکردم چه نویسنده ی خوبیه سارا
خیلی ازت ممنونم سارگل
انشالله تو خوشیات جبران کنم
قلمت مانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
متشکر
تولدت پرتکرار??
ممنون فاطیماجان
تولدت مبارکک جناب معاون
ایششش خابدم میاددددد
نم‌دونم چند سالته ولی خو ایشالا ۱۲۰ به سنت اضاف شه
:present::aiwan_light_girl_hide:
اگه خدا بخواد بیست پنجو کامل کردیم
مرسی ازت
تولدتون مبارک ???
متشکر
تولدتون مبارک اقا شاهین با آرزوی بهترین ها???
متشکر کتایون خانم
همچنین برای شما
تولدتون مبارک باشه?
متشکرم ?
تولدت مبارک. انشالله همیشه حال دلت خوب باشه??
مرسی ازت
حال دل تو هم همیشه خوب
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کنسله؟ -_-
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Monji
تولدتون مبارک^^?
متشکر?
تاحالا این مدلیشو ندیده بودم بسیار نوین و در اوج احساس خنددار بود?
تولدت مبارک?
اره نمیشد شام غریبانش کنم وگرنه میکردم?
مرسی ازت
هوای توی گل فروشی
،
خاروندن ردکش جوراب
،
دیر می‌رسی سرکلاس و استاد هنوز نیومده
،
خنکی اون طرف بالش
،
اسم عطرتو بپرسن
،
لیسیدن انگشت‌های پفکی
،
وقتی نوزادی انگشتتو محکم بگیره
،
بوی تن نوزاد
،
وقتی خوابی یکی پتو بندازه روت
،
حرف زدن بچه با خودش وقتی داره تنهایی بازی میکنه
،
آخرِ سفر بشینی همه عکس‌هایی رو که گرفتی نگاه کنی
،
بچه‌ها بازیشونو نگه دارن تا از کوچه رد بشی
،
با پای بره*نه روی شن‌های خیس ساحل قدم می‌زنی
،
بوی چمن خیس …
و همه اینا که با خوندنشون لبخند زدین!

تولدتون مبارک
ممنونم و همچنین قشنگترین آرزوها واسه شما
ممنونم?
متشکر رز آبی?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
میدونی؟
من خودم الان فهمیدم چخبره 647.gif
سارا انقدر زده بود بهار و جان و زندگی و اینا فک کردم تایپک عید نوروز زده Hanghe. Gif
من خودم تایپک و چند روز پیش به روز کردم حواسمم بود براتون بزنم ولی تولد تو خیلی زود اومد:aiwan_light_mda:

بعد الان اومدم یادگاری بنویسم دیدم دو تا دونه خاطره نداری با منSisi3. Gifواقعا داری با چه امیدی زندگی میکنی؟
بعد اومدم متن بنویسم دیدم تنها حرکتی که زدی برام این بود که خواستی مدیریت معماری و بندازی بم475.gif
بعد دیدم جوابی چیزی هم که نمیدی خودت و گرفتی647.gifخوبع خودت دنیا نیمدی مامانت دنیات اورده
بعد دیدم خیلی چیزا دیدم:give_up: خداروشکر کردم بخاطر قدرت بیناییمSisi3. Gif
روز ایرانی شدنت مبارک:aiwan_light_girl_sigh:
?قشنگ مشخص شد با تبریک اولی
خاطره که زیاد نیست
اما هست
شما تحویل نمیگیری
اون مدیریته هم تقصیر نگار بود
وگرنه از یه مدیر کامپیوتر چی بر میاد؟

کی پیام دادی بی جواب مونده؟
جلل عجب
ممنون ازت?بابت تبریک
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین